مکانیسم ماشه در آستانه فعالسازی
از مار تحریمهای امریکا تا اژدهای تحریمهای بین المللی، این ملت است که گزیده خواهد شد
با شدت گرفتن احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه و اعمال تحریمهای بین المللی لازم است تفاوت آن را با تحریمهای یک جانبه امریکا بدانیم.
شایانیوز- ناظران بینالمللی هشدار میدهند که پرونده هستهای ایران ممکن است ظرف روزهای آتی به نقطهای برسد که برای بازگرداندن قطعنامههای پیشین شورای امنیت از «اسنپبک» یا «مکانیسم ماشه» طبق قطعنامه ۲۲۳۱ استفاده کنند؛ حرکتی که در صورت اجرا، نه تنها دامنه تحریمها را گسترش میدهد، بلکه ماهیت و الزامآوری آنها را از یک اقدام یک جانبه امریکا به یک تصمیم الزامآور بینالمللی تبدیل خواهد کرد.
با بالا گرفتن تنشهای هستهای و زمزمههای جدی فعالسازی «مکانیسم ماشه» در شورای امنیت، پرسش اصلی این روزها این است که اگر چنین روندی آغاز شود، چه تفاوتی با اوضاع فعلی حاصل خواهد شد؟ چه فرقی میان تحریمهای یک جانبه امریکا و تحریمهای بینالمللی مصوب سازمان ملل وجود دارد؟
![]()
مکانیسم ماشه در یک نگاه کوتاه
مکانیسم ماشه که در قطعنامه ۲۲۳۱ گنجانده شده، مسیر فنی ـ حقوقی مشخصی برای «بازگشت خودکار» قطعنامههای پیشین شورای امنیت در صورت نقض یا عدم اجرای تعهدات برجام فراهم میکند؛ به عبارتی، چنانچه هر یک از اعضا ادعا کند طرف مقابل به طور اساسی از تعهدات خود سرپیچی کرده، میتواند مکانیسمی را به کار اندازد که در نهایت آن قطعنامهها به صورت خودکار بازگردند و این برای همهٔ اعضای سازمان ملل الزامآور خواهد بود. فارغ از این که آیا یک عضو دائم بخواهد به بازگرداندن تحریمها رأی دهد یا نه. در عمل این سازوکار، از ابزار «وتو» عبور میکند و بازگشت تحریمها را تسهیل میکند؛ اما در اجرا با پیچیدگیهای حقوقی و دیپلماتیک همراه است.
تفاوتهای کلیدی و سرنوشتساز میان تحریمهای امریکا و تحریمهای بینالمللی
۱. منشأ و مبنای حقوقی
تحریمهای امریکا محصول تصمیمگیری در کنگره یا دستورهای اجرایی ریاست جمهوری و مقررات وزارت خزانهداری (OFAC) هستند. این تحریمها به صورت مستقیم فقط برای اتباع، شرکتها و نهادهای امریکایی الزامآورند.
اما تحریمهای بینالمللی بر اساس قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل تصویب میشوند و برای همه کشورهای عضو سازمان ملل الزامآورند. به بیان دیگر، مبنای تحریمهای امریکا «ملی» است اما مبنای تحریمهای شورای امنیت «فراگیر و جهانی».
![]()
۲. دامنه و قلمرو اجرا
واشنگتن با اتکا به قدرت دلار و نقش مسلط در شبکه بانکی جهان، تحریمهایش را به سطحی جهانی گسترش میدهد؛ حتی شرکتهای غیرامریکایی برای جلوگیری از جریمههای سنگین، ناچار به تبعیت از تحریمهای امریکا میشوند. این همان چیزی است که به آن «تحریم ثانویه» میگویند.
در مقابل، تحریمهای شورای امنیت به شکل رسمی از دولتها میخواهد محدودیتها را در قوانین ملی خود وارد کنند. بنابراین هر کشور ملزم به اجرای آنهاست و حتی دولتهایی که اصولاً با سیاست امریکا مخالفند، از نظر حقوق بینالملل موظف به تبعیت هستند.
۳. نوع محدودیتها
تحریمهای امریکا بیشتر متمرکز بر اقتصاد، تجارت و مناسبات مالی است: مسدودسازی حسابها، ممنوعیت تراکنش دلاری، تحریم اشخاص و نهادها.
تحریمهای شورای امنیت میتوانند ابعاد گستردهتر و متنوعتر داشته باشد: از ممنوعیت تسلیحاتی گرفته تا محدودیتهای مسافرتی، انسداد داراییهای دولتی و ممنوعیت همکاریهای فناورانه حساس و حیاتی.
۴. اعتبار و مشروعیت بینالمللی
تحریمهای امریکا غالباً از سوی برخی کشورها به عنوان ابزار فشار سیاسی یک جانبه تلقی میشود.
تحریمهای سازمان ملل اما در قالب تصمیم جمعی شورای امنیت صادر میشوند و از نظر حقوقی مشروعیت بالاتری دارند؛ چرا که به امضای جامعه جهانی میرسند.
![]()
تفاوت اصلی
تحریمهای امریکا ابزار فشار یک کشور هستند، اما تحریمهای سازمان ملل اجماع بینالمللی را پشت خود دارند.
تحریمهای امریکا قابل دور زدن هستند (مثلاً از طریق چین، روسیه، یا مسیرهای غیررسمی)، اما تحریمهای شورای امنیت سراسری و الزامآور بوده و دور زدن آن محال و یا در خوشبینانهترین حالت بسیار سختتر است.
در عرصه روانی، تحریمهای شورای امنیت مشروعیت بیشتری دارند چون پشتوانه حقوق بینالملل دارند، اما تحریمهای امریکا اغلب از سوی بسیاری از کشورها غیر قانونی یا «فرا قانونی» تلقی میشوند.
پیامدهای احتمالی فعال شدن مکانیسم ماشه
اگر این مکانیسم فعال شود، ایران نه فقط با فشار امریکا بلکه با بازگشت تحریمهای فراگیر شورای امنیت روبهرو خواهد شد؛ تحریمهایی که دولتها و بانکهای سراسر جهان موظف به اجرای آنها خواهند بود. این یعنی محدودیتهای گسترده در حوزههای گوناگون از جمله تجارت تسلیحاتی، مبادلات مالی، سرمایهگذاری خارجی و حتی همکاریهای فناورانه و علمی. برای نمونه، در صورت بازگشت تحریمهای تسلیحاتی، هرگونه فروش یا خرید تجهیزات نظامی به طور کامل ممنوع خواهد شد و این موضوع میتواند برنامههای دفاعی و راهبردی ایران را با چالش جدی مواجه کند و تبعات سنگین امنیتی به دنبال خواهد داشت.
![]()
در عرصه اقتصادی نیز بانکها و موسسات مالی بینالمللی که تاکنون با استناد به نبود تحریمهای شورای امنیت، همکاری محدودی با ایران داشتند، ناچار خواهند شد همان میزان روابط محدود را نیز متوقف کنند؛ زیرا برخلاف تحریمهای یک جانبه امریکا که بعضاً با دور زدن یا استفاده از واسطهها قابل مدیریت بودند، اجرای تحریمهای سازمان ملل برای تمامی کشورهای عضو، اجباری و غیرقابل چشمپوشی هستند.
از منظر دیپلماتیک نیز بازگشت این تحریمها میتواند ایران را بیش از گذشته در موقعیت انزوا قرار دهد و ابزار چانهزنی در مذاکرات آینده را کاهش دهد. در مقابل، کشورهای غربی از این تحریمها به عنوان اهرمی برای فشار حداکثری و وادار کردن تهران به بازنگری در سیاستهای هستهای و منطقهای استفاده خواهند کرد.
به بیان دیگر، فعال شدن مکانیسم ماشه نه تنها یک تغییر فنی در ساختار تحریمهاست، بلکه از لحاظ سیاسی و روانی نیز پیام مهمی برای جامعه جهانی دارد: اینکه پرونده ایران از مدار مذاکرات دوجانبه بین ایران و امریکا و فشار یک جانبه امریکا خارج شده و دوباره به سطح «مسئلهای جهانی» بازمیگردد.
به طور خلاصه، تحریمهای امریکا بر قدرت اقتصادی واشنگتن و سلطه دلار استوارند و عملاً از طریق تهدید به مجازات مالی، جهان را با خود همراه میکنند. اما تحریمهای شورای امنیت، یک چارچوب حقوقی و الزامآور جهانی دارند که هیچ کشوری نمیتواند به سادگی از آن تخطی کند. از همین رو فعال شدن مکانیسم ماشه به معنای انتقال فشار از یک سطح «ملی ـ فراملی» به سطح «بینالمللی و الزامآور» خواهد بود؛ و این پیچ تاریخی نقطهای است که تفاوت میان دو نظام تحریم بیش از هر زمان دیگر آشکار میشود.
تحریم بین المللی به چه گناهی؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!! بر این اساس ایران فقط باید به خود متکی باشد. تا این دوره را از سر بگذراند.. نود و نه درصدی های آمریکا هم که تکانی به خود نمی دهند. همینطور ایران باید این ظلم را مطرح کند و بر طبل آن بکوبد.اینکه به چه گناهی به چه گناهی به چه گناهی و اینکه آمریکا باید دست از غارت دنیا بردارد.