|

آرتمیس؛ زنی جنگاور در جهانی مردانه: اسطوره یا واقعیت تمدن ایرانی؟

ایران باستان، اولین دریاسالار زن در جهان، این شیرزن ایرانی بود!

آرتمیس، بانوی ایرانی سپاه خشایارشاه، اولین بانوی دریاسالار در جهان است.

لینک کوتاه کپی شد

شایانیوز- در تاریخ جهان، معدود زنانی یافت می‌شوند که در رویدادهای بزرگ نظامی، نه ‌تنها به عنوان همراهان مردان، بلکه به عنوان فرماندهان مقتدر پا به میدان گذاشته باشند. در این میان، نام آرتمیس یکم، ملکه‌ هالیکارناس و از فرماندهان نیروی دریایی خشایارشاه در نبرد معروف سالامیس، همچون ستاره‌ای درخشان در تاریخ ایران زمین و حتی در تاریخ جهان باستان می‌درخشد. اما این درخشش نه صرفاً به دلیل موقعیت او در سپاه ایران، بلکه به سبب معنای عمیقی است که حضور او در نظام مردانه آن دوران به خود می‌گیرد.

در جهانی که زن بودن در اغلب تمدن‌ها مساوی با حاشیه‌نشینی، انزوا و محرومیت از قدرت سیاسی و نظامی بود، حضور یک زن در مقام مشاور عالی شاهنشاه هخامنشی و فرمانده مستقیم یک ناوگان جنگی دریایی، مسئله ساده‌ای نیست. باید آن را نشانه‌ای روشن از ساختار فرهنگی متفاوتی دانست که در آن زنان، امکان درخشش، مدیریت، تصمیم‌گیری و فرماندهی را دارا بودند.

hfnnbn

استراتژی در لحظات فروپاشی

نبرد سالامیس از هر نظر یگانه است. زمانی که نبرد آغاز شد و همه ‌چیز به‌ سوی شکست کشیده شد، آرتمیس یکی از معدود فرماندهانی بود که توانست کشتی خود را از معرکه نجات دهد. او حتی با شگردی هوشمندانه یکی از کشتی‌های متحد خود را غرق کرد تا یونانیان تصور کنند از سپاه دشمن است و در نتیجه از تعقیبش دست بکشند. این حرکت از سوی خشایارشاه نه‌ تنها مورد نکوهش قرار نگرفت، بلکه او را تحسین کرد و مقامش را ارتقا داد.

وقتی تاریخ زنانه می‌شود: نقش آرتمیس در نبرد سالامیس

در منابع یونانی چون هرودوت، گرچه با نگاه تحقیرآمیز و مغرضانه نسبت به ایرانیان نگریسته اند اما بارها به توانمندی، تدبیر و حتی دلاوری آرتمیس اشاره شده است. او نه تنها در شورای نظامی، رأیی خلاف رأی عمومی فرماندهان ایرانی به خشایارشاه داد و خواستار عدم درگیری مستقیم در دریا با یونانیان شد، بلکه در جریان نبرد نیز، آنچنان با مهارت و هوشمندی ناوگان خود را رهبری کرد که حتی دشمنانش نیز به ستایش او پرداختند.

نکته قابل تأمل، نه تنها حضور آرتمیس در میدان نبرد، بلکه اعتماد شاه به رأی، نظر و بینش او در مسائل راهبردی بود. این در شرایطی است که حتی بسیاری از مردان ایرانی در آن زمان به چنین سطحی از اعتماد شاه نرسیده بودند. آیا این مسئله نمی‌تواند نشانه‌ای از نظام شایسته‌سالار حاکم بر بخشی از سلسله‌های ایران باستان باشد؟ آیا نمی‌توان این واقعیت را در برابر دیدگاه تقلیل‌گرایانه‌ای قرار داد که تمدن‌های شرقی را ذاتاً زن‌ستیز و عقب‌مانده می‌خواند؟

llfggfgf

پس از سالامیس: تقدیر از یک وفادار

با وجود شکست ایرانیان در سالامیس، خشایارشاه آرتمیس را با احترام فراوان به دربار بازگرداند. گفته می‌شود حتی او را مأمور کرد تا از سوی وی، پسر یکی از درباریان را تربیت و راهنمایی کند. چنین اعتمادی از سوی شاهنشاه نشانگر آن است که آرتمیس، نه ‌فقط در میدان جنگ بلکه در ساختار سیاسی نیز به عنوان عنصری فراتر از جنسیت دیده می‌شد.

نقد روایت یونانی: چرا باید بازخوانی تاریخی کنیم؟

بخشی از تصویر آرتمیس که امروزه در ذهن بسیاری نقش بسته، برساخته روایت‌های یونانی است. آنجا که گاه او را چون زنی مرموز، حیله‌گر یا حتی وفادار به دشمن (از منظر یونانیان) معرفی کرده‌اند. این تصویر، نه برآمده از واقعیت عملکرد آرتمیس، بلکه برخاسته از نوع نگرش فرهنگی یونانیان نسبت به حضور زن در مقام قدرت نظامی است. باید اذعان کرد که حتی در میان جوامع دموکراتیکی چون آتن، زنان جایگاهی برابر یا حتی مشارکت حداقلی در ساختارهای قدرت به خصوص قدرت نظامی نداشتند.

اینجاست که وظیفه‌ بازخوانی تاریخ از منظر ایرانی اهمیت می‌یابد. نباید اجازه داد روایت‌های تحریف‌شده‌ رقیبان تاریخی، چهره‌هایی همچون آرتمیس را در زمره‌ استثنائات و افسانه‌ها طبقه‌بندی کنند. بلکه باید آن‌ها را به عنوان بخشی از الگوهای فرهنگی و تاریخی ایران باستان مورد بررسی قرار داد و در راستای بازسازی حافظه تاریخی، جایگاه واقعی‌شان را بازتعریف کرد. بانوانی همچون آرتمیس، الگو هستند؛ اما استثناء نه.

ggggg

آرتمیس امروز؛ الگو یا اسطوره‌ فراموش ‌شده؟

در جهانی که هنوز هم مسئله‌ حضور زنان در عرصه‌های تصمیم‌گیری سیاسی و نظامی محل بحث است، بازخوانی شخصیت آرتمیس می‌تواند نوری بیفکند بر این حقیقت که تاریخ ایران، تاریخ زنانِ ناتوان، مطیع و منفعل نبوده است. گرچه در دوره‌های بعدی چنین شده است. او نه تنها یک بانوی فرمانده بود، بلکه نماد اعتماد به عقلانیت زنانه در مهم‌ترین تصمیمات راهبردی کشور به شمار می‌رفت. شخصیتی که اگر در فضای فرهنگی امروز نیز به درستی معرفی شود، می‌تواند برای زنان ایرانی الهام‌بخش باشد؛ نه فقط به عنوان سمبل قدرت، بلکه به عنوان نماد تیزبینی و دیپلماسی توأم با شجاعتِ مثال زدنی.

با این‌همه، آیا نظام آموزشی، رسانه‌ای و حتی هنری ما توانسته است آرتمیس را در جایگاه واقعی‌اش بنشاند؟ متأسفانه پاسخ منفی است. چهره‌ او بیش از آنکه در کتاب‌های تاریخ مدارس برجسته شود، در حاشیه‌ یادداشت‌های جانبی، یا در قالب اسطوره‌هایی گنگ و دست‌نخورده باقی مانده است. ما هنوز نتوانسته‌ایم الگوهای تمدنی زنانه‌ خود را، فارغ از کلیشه‌های امروزی و خوانش‌های غربی، بازسازی کنیم.

آرتمیس، نماینده‌ای از فرهنگی است که برخلاف اکثریت تمدنهای باستانی در عصر مردسالاری و مردپروری عالم‌گیر، به عقلانیت و شایستگی زنانه اعتماد داشت. او یک برش بی‌نظیر از تاریخ ایران است؛ برشی که باید بار دیگر با دقت، احترام و تحلیل، از غبار تحریف‌ها بیرون کشیده شود و به نسل‌های جدید معرفی گردد. چه برای فهم گذشته و چه برای ساخت آینده، شناخت و معرفی نمونه‌هایی همچون آرتمیس، نه یک حرکت احساسی یا فمینیستی، بلکه ضرورتی تاریخی و تمدنی است.

پیشنهادات ویژه

پیشنهادات ویژه

دانش آراستگی

دیدگاه تان را بنویسید

 

آشپزی

خانه داری

تفریح و سرگرمی

دنیای سلبریتی ها