جنون تعرض به زنان برای تقاص/ قاتلی که با بیل به زنان تجاوز میکرد و با تبر مثله

شایانیوز- گرگینه، لقب پلیسی که با فرا رسیدن تاریکی شب به یک هیولای خشمگین تبدیل میشد. یک قاتل سریالی مخوف که جان 86 نفر را در میان برف و سرمای ترسناک سیبری گرفت. کسی که به مدت 20 سال در لباس پلیس از دست کارآگاهان فرار کرد. میخائیل پاپکوف، نامی مترادف با وحشت در سیبری بود؛ قاتل سریالی با یک چهره قابل اعتماد. یک افسر پلیس سابق که از نشان خود برای فریب دادن قربانیان به سمت مرگ استفاده می کرد. دوران خشونت پاپکوف یکی از سردترین فصل‌های تاریخ روسیه است.

قاتلی در لباس پلیس

پاپکوف در سال 1964 متولد شد‌ زندگی اولیه او در هاله ای از ابهام قرار دارد. جزئیات حاکی از یک تربیت به ظاهر عادی در شهر آنگارسک سیبری است. با این حال، در زیر این ظاهر عادی، تاریکی چروکیده پنهان بود. این فرد در سال 1986 به نیروی پلیس ملحق شد، انتخاب شغلی که او را برای اعمال هیولاآمیز کاملا پنهان میکرد.

شکارگاه؛ آنگارسک و فراتر از آن

جنایات پاپکوف در سال 1992 آغاز شد و زنان حاشیه‌ای از جامعه را هدف قرار داد؛ سوارکاران و کسانی که کلوپ‌های شبانه را به تنهایی ترک می‌کردند. او با استفاده از ماشین پلیس خود برای جلب اعتماد آنها، به آنها سواری می داد و از آسیب پذیری آنها سوء استفاده می کرد. اوبه اکثر قربانیان خود در سنین 18 تا 50 سال قبل از کشتن آنها با تبر، چکش، چاقو، پیچ گوشتی و بیل تجاوز کرد و به طور وحشیانه ای به قربانیانش حمله می کرد و آن‌ها را به قتل می رساند، و اغلب بدن آنها را با وحشیگری وحشتناک مثله می کرد. همین امر نیز نام "گرگینه" را برای او به ارمغان آورد.

آنگارسک، شهری که برای چنین شرارتی آماده نبود، به شکارگاه پاپکوف تبدیل شد. ترس خیابان ها را فرا گرفته بود، زنانی که می ترسیدند پس از تاریکی از خانه بیرون بروند. با وجود افزایش شمار اجساد، قتل ها برای سال ها حل نشده باقی ماندند. قربانیان، اغلب چهره های حاشیه ای، مورد توجه اندکی قرار گرفتند و این امر تحقیقات را بیشتر با مشکل مواجه کرد.

گرگی در لباس بره

موقعیت پاپکوف به عنوان یک افسر پلیس چالش مهمی برای بازرسان بود. او به طور فعال در جستجوی قاتل ناشناس شرکت کرد و حس کنترل پیچیده ای از خود نشان داد. پلیس در ابتدا به یک مجرم مشکوک بود، اما دقت پاپکوف در از بین بردن شواهد پزشکی قانونی مانع پیشرفت شد.

سالها با افزایش ناامیدی گذشت. تئوری ها چرخیدند: یک فرقه شیطان پرستی، یک کهنه سرباز جنگ زده. فقدان یک نمایه روشن ترس عمومی را عمیق تر کرد. در همین حال، پاپکوف به سلطنت وحشتناک خود ادامه داد و هر سال تعداد اجساد افزایش یافت.

دستگیری و اعتراف و نمایش نوک کوه یخ

در سال 2012، سرانجام یک پیشرفت به دست آمد. شواهد DNA پوپکوف را به چندین قتل مرتبط می‌دانست. پاپکوف که دستگیر شد و با شواهدی که در حال افزایش است مواجه شد، به 22 قتل اعتراف کرد. این اعتراف اما فقط نوک کوه یخ بود. این قاتل که ظاهراً از یک حس بد بدنامی جسور شده بود، شروع به شرح جنایات بیشتر کرد. طی چند سال بعد، او به 59 قتل دیگر اعتراف کرد؛ محاکمه‌ها ادامه یافت و پوپکوف در سال 2015 برای 22 قتل اولیه به حبس ابد محکوم شد.

در سال 2018، او با دومین محاکمه به دلیل قتل هایی که به تازگی اعتراف کرده بود، روبرو شد. علیرغم اینکه برخی از پرونده ها فاقد شواهد کافی بودند، پوپکوف به 56 قتل دیگر محکوم شد و به حبس ابد دوم محکوم شد. حتی پس از این محکومیت ها، پوپکوف در یک چرخش عجیب و غریب، به دو قتل دیگر در سال 2020 اعتراف کرد و تعداد کل قربانیان مظنون را به 83 نفر رساند.