خبرسازان ۱۴۰۰ از مهناز و یاسین تا جنجال سحر و تتل؛ زوجی فراتر از زمان و مکان
شاید سالها بعد کسی برگشت و به این مطلب نگاه کرد و کمی دستش آمد که در ایران ۱۴۰۰ چه میگذشته و چه کسانی بیشتر در ویترین خبرها بودهاند.
امان از فضای مجازی. حالا دیگر کار از روز و هفته گذشته است و کافی است حرفی یا رفتاری از شمای سلبریتی یا شمای مسئول یا حتی آدم عادی، مورد توجه مردم قرار بگیرد. آنوقت است که در طرفهالعینی خبر و تصاویرتان شهر و مملکت را درخواهد نوردید. چه بسا جهانی شوید. مثالهایش آنقدر دم دست هستند که ذکرشان بیشتر برای یادآوری است تا چیز دیگر. این مورد توجه قرار گرفتن هم میتواند هر دلیلی داشته باشد. ممکن است مردم خوششان بیاید یا عصبانی شوند.
به گزارش «شایانیوز» و به نقل از برترین ها، ممکن است تعجب کنند یا خندهشان بگیرد. خیلی وقتها دلیل و توضیح دقیقی هم ندارد که چرا یک شخص یا اتفاق مورد توجه مردم قرار میگیرد و به قول معروف وایرال میشود. اما قبول کنیم که بعضیها برای جلب توجه و باز نشر استعداد عجیبی دارند.
با اجازه شما میخواهیم چند چهره و کارهایشان را به شکل ویژه بررسی کنیم. شاید سالها بعد کسی برگشت و به این مطالب نگاه کرد و کمی دستش آمد که در ایران ۱۴۰۰ چه میگذشته و چه کسانی بیشتر در بورس و ویترین خبرها بودهاند.
محمود رها نمیکند
رییسجمهور اسبق دست بردار نیست و نمیخواهد عرصه را ترک کند. احمدی نژاد که این بار هم برای ریاست جمهوری کمربندش را سفت کرده بود وقتی دید باز هم قرار نیست فرش قرمزی برایش پهن شود و حتی سهم کوچکی به او بدهند، تصمیم گرفت همان نقش اپوزیسیون را ایفا کند و با اظهارات باز هم تندتر تلاش کند تا همچنان جایی در قلب اکثریت داشته باشد. او که اوایل اردیبهشت ماه در اردبیل گفته بود: «بعضیها جزیره خریدهاند تا به موقع از ایران بروند. میخواهند یک فرد خاص را رییس جمهور کنند.» در ادامه با صحبتهایش درباره کرونا، دیپلماسی بینالمللی و شعارهای عامهپسند، سعی کرد بگوید همانی است که مردم میخواهند و کشور کم دارد.
در ماههای بعد، حضور احمدینژاد در اکسپو دوبی باز هم جنجالساز شد. تصاویری که میگفتند او از غرفه اسراییل دیدن کرده، خبرهایی که همراهانش از استقبال گسترده مردم منتشر میکردند و اخبار دیگری از دیپورت او از دوبی همه نشان دهنده فردی بود که دوربینها و تیترها را دوست دارد. اما اسم احمدینژاد وقتی دوباره ترند شد که تانکهای روسیه از مرزهای اوکراین عبور کردند.
محمود پیش از این در یک پیشبینی گفته بود آمریکا و روسیه پشت پرده توافق کردهاند که روسیه اوکراین را بگیرد و آمریکا بتواند به ایران هجوم بیاورد؛ حالا پنجاه درصد حرف محمود درست از آب درآمده بود و خیلیها هول برشان داشت که نکند او خبری داشته و درست گفته که نکند حالا نوبت ایران باشد. تا اینجا که حدس پرزیدنت میدان 72 نارمک، در حد همان پنجاه درصد مانده. اما خودش به حضوری کمتر از صد در صد رضایت نمیدهد. باید ماند و دید برای آینده چه در سر دارد.
کیانوش جهانپور؛ فحش میدهم پس هستم
کیانوش جهانپور، سخنگوی سازمان غذا و داروی وزارت بهداشت ایران در سال گذشته با ناسزا گفتن به مخاطبان و صحبتهای چالش برانگیر تبدیل به چهرهای رسانهای شد و نشان داد که برای پیشرفت ظرفیتهای کشف نشده زیادی دارد. جهانپور که مدتی مسئول روابط عمومی وزارت بهداشت هم بود، در اولین توییت جنجالیاش کسانی را که از وزارت بهداشت درباره چگونگی تهیه واکسن انتقاد میکردند، «پفیوزان تاریخ» خواند؛ از جمله کسانی که میپرسند «چرا آسترازنکا ۳ دلار است و واکسن ایرانی ۸ دلار؟»
جهانپور که در سال ۹۹ به دلیل انتقاد از چینیها از سخنگویی وزارت بهداشت برکنار شده بود، حالا سخنگوی سازمان غذا و دارو بود که سرنوشت واکسن را در دست داشت. جهانپور در سال ۱۴۰۰ در کنار وزیر اعجوبهای به نام نمکی، انرژی زیادی را به سوی خود جذب کردند و انگار برای برانگیختن خشم عمومی مسابقه گذاشته بودند.
کیانوش جهانپور یک بار در اوج پیک کرونا گفت: «هر چند مواجهه با عدد ۷۰۹ به عنوان تعداد مرگ و میر کرونایی سخت و دشوار است ولیکن میشود نیمه پر لیوان را دید و از این عدد خوشحال بود!» یک بار هم در توییتی نوشت: «سفر به آنتالیا و استانبول و بدروم و… از قدیم ویزا نمیخواست، الحمدلله کارت واکسن هم که نمیخواد، اونایی هم که برگشتند یک در میان کرونا گرفتند، لذا مراتب امتنان و سپاس را به هر دو دولت شیعه ایران و عراق به جهت رعایت مجدانه پروتکلهای بهداشتی ابلاغ بفرمایید!» اما شاید یکی از بحثبرانگیزترین دیالوگهای او با یکی از کاربران بر سر واکسن برکت بود:
کیانوش جهانپور: واکسن ایرانی افتخار ملی است.
یک کاربر: به تایید سازمانهای جهانی برسانید.
جهانپور: اجباری نیست، شما نزن!
مهناز و یاسین؛ روایت سرها و دستمالها
چرا باید این کار را بکنید. مهناز افشار و همسر احتمالا سابق احتمالا کنونیاش را میگوییم. از آنها داریم میپرسیم. چرا باید این کارها را بکنید. شما که داشتید زندگیتان را میکردید. عاشق هم بودید، نوش جانتان. سایهتان بالای سر «لیا» خانم باشد. ولی واقعا نیازی نبود اینقدر جماعت را تحریک کنید که بروند سراغ زندگیتان و پدر و خواهر و مادرتان را دوباره و چند باره بکشانند به فضای مجازی و چوب حراج به آبرو و خلوتتان بزنند.
اولیش شما خانم افشار. معلوم نیست چی توی کلهات میگذرد که این همه دردسر درست میکنی. از همان وقت که ایران بودی همین بود. یک وقت حرفهایی میزدی که اصلا نیازی نبود، یک وقتهایی هم که میتوانستی صحبت کنی، فکر میکردی سکوتت خیلی سرشار از نگفتههاست. تا بعد که برای خودت شکایت درست کردی و رفتی. اما آنجا هم همین داستان ادامه داشت. از حجاب مضحکی که آن را به برنامه تلنت شو هم کشاندی، تا کشف حجابی که بالاخره اصلا معلوم نشد چی شد. از این که هی میگویی میخواهم بیایم ایران اما خودت هم میدانی که دیگر به این راحتیها نیست. مثل گلشیفته میتوانی کار و زندگیات را از سر بگیری اما همچنان بلاتکلیفی.
همانطور که در مورد زندگی مشترکت انگار تکلیفت معلوم نبوده. مردم میگویند همهمان را با آن جدایی سر کار گذاشته بودید؟ ریلی؟ سر کار بودیم؟ خب اگر نه، آن قهر چی بود و بعد آن کرشمههای عاشقانه در فضای مجازی چی بود که ملت را عصبانی کنید. نمیشد بدون این شلوغ کاریها برگردید سر زندگیتان؟ نمیشد هی برای ملت فیوزپرانده بیانیه صادر نکنی و عصبانیترشان نکنید؟ شما امسال حسابی سروصدا راه انداختید و اگر بابت آن خوشحال نیستید، کسی را هم نمیتوانید مقصر قلمداد کنید. از آن جاها بود که میتوانستید زندگی را مدیریت کنید و نکردید. از دو نفر مشورت بگیرید و نگرفتید.
تتل - سحر فراتر از زمان و مکان
رگ خواب مردم که دست کسی باشد، کار تمام است. مهم نیست که چطوری، معلوم نیست که چرا مردم اینقدر به چنین پدیدههایی دل میبندند و توجه میکنند؛ اما تتلوها همه جای دنیا هستند و مشتری دارند و تاثیرگذارند و از همین راه نان میخورند. کسی میتواند توضیح بدهد چرا کارداشیانها در آن طرف آب اینقدر مشهور و مورد توجهند؟ تازه آنها هنر و استعداد تتلو را هم ندارند. اما تتلو نشان داده که بیستوچهری میتواند ملت را دنبال خود بکشاند. نه فقط ملت، که حتی مسئولان را هم. از خواندن روی ناو جنگی تا شرکت در همایشهای رسمی و نشست و برخاست با چهرههای موجه و درجهیک.
امسال هم تتلو با کنسرتهایش در استانبول در صدر خبرها بود. دائما و در تمام طول سال. نه مثل ساسی که با تکموزیکهایش صاعقه میزند. تتلو همیشه هست. در کلاب هاوس، در اینستاگرام و در یوتیوب. اینجا را ببندند از آنجا میآید. حالا که دیگر سحر قریشی را هم در کنار خود دارد. تلاقی سوپرسلبریتیها. هر کدام با چند میلیون فالوور و دنیایی ظرفیت برای جنجالسازی.
حالا خیلیها میپرسند چی شد که سحر قریشی سر از ویلای تتلو درآورد. چی شد که خواستند با هم ازدواج کنند. تتلو با آن اوصاف و اخلاق. سحر قریشی با آن سابقه درخشان. گفتهاند قریشی میخواهد برگردد ایران و باز هم در سینما و تلویزیون بازی کند. بعید هم نیست. خانم قریشی خوب بلد است لاین عوض کند و او هم رگ خوابها را خوب در دستش دارد. تتلو هم که هر جا باشد کار خودش را میکند. یک بار با کنسرتی که هجوم هواداران در و پنجرههایش را شکست و یک بار با کنسرتی که قهر و ناز عمو تتل لغوش کرد تا باز هم جنجال دیگری درست شده باشد.
زوج تتل/سحر میتوانند سال بعد را هم به نام خود سند بزنند. فراتر از زوج نوید/فرشته و فراتر از همایون/سحر که گویا فرزندی هم در راه دارند.
آقای رییسی، رییس جمهور شیرین ما
اگر ما هم خواستیم در فهرست چهرههای خبرساز سال ۱۴۰۰ از ابراهیم رییسی نامی نبریم، شما نباید اجازه بدهید. رییسجمهوری که شاید کارهایش شبیه رییسجمهورهای نباشد و ویژگیها و تواناییهای رییسجمهورهای متعارف را نداشته باشد، اما یک کار را خوب بلد است: قرار گرفتن در مرکز توجه! این جلب توجه البته معمولا زیاد هم خودخواسته نیست. تلاش زیادی هم میشود که رسانهها و مردم کمتر به کارها و ادبیات آقای رییسی توجه کنند، اما آقا ابراهیم کارش درستتر از این حرفهاست.
راستش را بخواهیم به شما بگوییم، در سال گذشته و پس از حاشیههایی که بعد از هر دیدار و هر سخنرانی رییسی راه میافتاد، گروه نزدیکانش همت بسیاری کردند تا او صحبتهای بداههاش را کمتر کند و بیشتر از روی نوشته بخواند، هرچند که از رو خواندن هم معضلات خودش را داشت. حتی سعی کردند سفر به روسیه –مثلا- کاملا برنامهریزی شده و حرفهایی که قرار است بزند از قبل آماده باشد؛ اما خب، رییسجمهور ما مثل گلزنان بالفطره است! هرچقدر هم که یارگیری کنی و آفسایدگیری کند و خطا کنی، کارشان را میکنند، و گلشان را میزنند. اگرچه گلهای آقای رییسی متفاوت بود.
آقای رییسی که سوتیهایش از زمان انتخابات مورد توجه قرار گرفته بود و با «لکوموتیر» و «آنگوزمان» و «پرپکانی» نشان داده بود چه قدرتی در این کار دارد، سال ۱۴۰۰ را پروپیمان ادامه داد و به آخر برد. از «شیخ طوطی» تا «مگاواماتا»، جملههای بدون فعل و بدون معنا، عبارات عجیب و بامزه، کار را تا جایی پیش برد که حتی نمایندگان مجلس و دلسوزان هم در مواردی به رییسجمهوری یادآوری کنند که نیاز به مشاورانی کارکشتهتر و نیاز به ادبیاتی مناسبتر دارد. شاید اوج این حاشیهها صحبت آقای رییسی و عبارت «شما ناهار خوردی؟» بود در بالاترین حد وایرال شد و رسانههای رسمی و دولتی مجبور شدند این اتفاق را دسیسه دشمن و برنامهریزی شده قلمداد کنند.
تصور این که جناب رییسی در آینده کنترلشدهتر رفتار خواهند کرد سخت نیست. اما به هر حال ایشان در دهه هفتم زندگی هستند و دیگر زمان مناسبی برای تغییر سبک نخواهد بود. هرچند که اگر این حواشی کمی لبخند هم به لب ایرانیها بیاورد، در این اوضاع سخت و نابسامان اقتصادی و اجتماعی، باید قدر آن را دانست!
دیدگاه تان را بنویسید