قسمت چهارم سریال دراکولا
دراکولای عاشق
با مواجهه و آشنایی الناز و ژاله و شباهت همسرانشان متوجه ابعاد دیگری درباره ی زندگی کامران کامروا و کامبیز کامیاب می شویم.
چهارمین قسمت از سریال دراکولا به تهیه کنندگی و کارگردانی مهران مدیری، سه شنبه بیست و چهارم فروردین در سایت های نماوا و فیلیمو منتشر شد.
در قسمت چهارم الناز در صحبت هایش با مامور های پلیس جزئیات جدیدی از زندگی کامبیز را فاش می کند. سر زدن های وقت و بی وقتش به پروژه ی قدیمی و عشق بی حد و حصری که بین شان در میان بوده است.
ژاله هم بعد از انجام کار هایش پیش پلیس به خانه می رود. جایی که با دوستانش قرار دارد. دوستان ژاله باز هم با نیش و کنایه ها و متلک گویی های محترمانه شان کنار هم جمع می شوند و از روز های بعد از کامروا می گویند. مینا هم هر طور شده خودش را به جمع آن ها نزدیک می کند تا از نمد آن ها کلاهی برای خود فراهم کند. همین طور هم می شود. او با شنیدن اولین پیشنهاد از یک مهندس پولدار برنامه ی عزاداری و سال ها سیاه پوشی را فراموش می کند و روز های گذشته از درگذشت چمچاره را هم دو برابر حساب می کند تا زود تر چهل روز بگذرد.
سریال مهران مدیری بسیار کند تر از هیولا و بسیار ضعیف تر از آن چه از پیمان قاسم خانی انتظار می رود پیش می رود. مرگ کامروا و مواجهه ی ژاله و الناز باید زمینه را برای شروع یک ماجرا، رویارویی و کنش فراهم کند اما بعد از گذشت چهار قسمت هیچ نشانه ای از روی غلتک افتادن داستان دیده نمی شود.
در هر چهار قسمت موقعیت هایی تکراری از چشم و هم چشمی خانم ها و شارلاتان بودن کامروا و فریب الناز و ژاله می بینیم و این موقعیت ها مدام در لوکیشن های پر زرق و برق مختلف تکرار می شود.
کاریکاتور های فوق العاده اغراق شده ای که از دو شخصیت ژاله و الناز ساخته شده اند به هیچ عنوان جذابیتی تا کنون ایجاد نکرده اند و هنوز هم بهترین کاراکتر سریال چمچاره است که با نظم و ترتیبی ارگانیک تر شکل گرفته است و اگرچه در پیش برد داستان نقش کم تری دارد اما لحظه های حضورش شیرینی بیشتری نسبت به سایر شخصیت ها دارد.
دراکولا پر زرق و برق تر و با پروداکشنی به مراتب بزرگ تر از هیولا اما با داستان و فیلمنامه ای به مراتب جمع و جور تر از هیولا ساخته شده است. وقتی ضرورت این همه ریخت و پاش در داستان و روایت توسط تماشاگر احساس نشود یا به بیانی دیگر این لوکیشن ها و دکور های عظیم در چشم بیننده مهم جلوه نکند و با روند داستان عجین نشود، طبیعی است بازار شک و شبهه و قضاوت درباره ی پر خرج بودن این سریال و بریز بپاش مهران مدیری داغ شود.
پر و پا قرص ترین مخاطبان مهران مدیری در این سال ها هم از حجم بطالت این زرق و برق دراکولا به ستوه آمده اند و برای ادامه ی تماشای آن دچار شک شده اند...
دیدگاه تان را بنویسید