وقتی شهبازی از بازگشت رشیدپور به تلویزیون شاکیه؛ اما آیا هر کسی را بهر کاری نساختند؟!
شهبازی: قرار نیست هنوز سال شهید عجمیان و علی‌وردی نشده، فعالان و ساکنان و مشوقان فتنه برگردن روی آنتن.
شایانیوز- خبری به تازگی منتشر شده که نگاه به آن از هر جهتی برای مخاطبین و فعالان فضای مجازی عجیب است و لذا واکنش های زیادی را نیز در پی داشته است. این خبر در بردارنده مضمونی در خصوص انتشار یک فایل ویدئویی توسط محمدرضا شهبازی طنزپرداز و مجری تلویزیون در کانال تلگرام و صفحه ی اینستاگرامش است. مضمونی که از کناره گیری این مجری از برنامه ی پاورقی و علت این تصمیم خبر می دهد.
قصه از جایی شروع شد که خبرگزاری تسنیم از بازگشت رضا رشیدپور به تلویزیون با اجرای برنامه مسابقه محور سیم آخر در شبکه سه خبر داد.اینطور که به نظر می رسید در ابتدای امر، صدا و سیما در پی برگرداندن مخاطب به واسطه چهره هایی مثل محمدرضا گلزار و رشیدپور پور است که در مورد دوم، فارغ از هر نوع جهت گیری سیاسی و درست و غلط آن، در زمینه ی اجرا پیشینه ای درخشان داشته و در طول فعالیت خود توانمند و صاحب سبک نیز ظاهر شده است.
قهر شهبازی از کجاست!؟
اما این اتفاق گویا به مذاق بسیاری چون شهبازی خوش نیامده و موجبات قهر و رفتن آنان را در پی داشته است. به هر شکل این مجری در شرح اعتراض و دلیل قهرش برای خداحافظی از برنامه ی پاورقی، توضیحاتی را ارائه نموده که به شرح زیر می باشد.
«بسم الله
از اجرای برنامه پاورقی کناره‌گیری کردم. دلایلش رو توی این ویدئو توضیح دادم. خلاصه‌ش اینکه قرار نیست بسیجی فحش‌خور زمان فتنه و جنگ و... باشه و در عافیت، سلاح‌ورزی‌ها و رشیدپور‌ها و آخوندی‌ها، در میدان اقتصاد و فرهنگ و سیاست جولان بدن.
قرار نیست هنوز سال شهید عجمیان و علی‌وردی نشده، فعالان و ساکنان و مشوقان فتنه برگردن روی آنتن.
ما زورمون به هیچ‌کس هم نرسه، به خودمون که میرسه! زورمون میرسه یقه خودمون رو بگیریم که آهای! مرد حسابی، بلند شو، داد بزن، نذار فحش به نظام و انقلاب و نایب امام زمان و شهدا عادی بشه.
بلند شو یه دادی بزن که خون شهید آب جوی نیست که راه بیفته کف خیابون و هنوز سالش نشده به بهانه‌های مختلف اونایی که روی خونش پا گذاشتند رو برگردونید به آنتن. بلند شو فریاد بزن اون بدن عجمیان روی آسفالت داغ اتوبان کشیده نشد که شما برید سراغ اونایی که دور بدنش هلهله میکردن.
امیدوارم خدا عاقبت همه‌مون رو ختم به خیر کنه.»
این همه عصبانیت لازم نیست جناب شهبازی
پر واضح است که طی چند وقت اخیر بخش کلانی از مخاطبان صدا و سیما یکی پس از دیگری ریزش کرده و به سمت شبکه های ماهواره ای کشیده شده اند. حال آنکه این مخاطبان زمانی پای برنامه های همین صدا و سیما می نشستند و ساعت ها با آن خوش می گذراندند. اما وقتی شخصیت های محبوب مردم که برخی از آن ها به حق در تخصص خود نیز حرفی برای گفتن داشتند و به واسطه ی تلفیق عواملی چون چهره، سواد، فن بیان و ابتکار عمل در برنامه سازی، روزگاری با توجه خیل عظیمی مخاطبان مواجه شده و سپس در اوج شهرت و هریک بنا بر دلایلی، چون برگ درختی که در خزان می ریزد از بدنه ی صدا و سیما جدا شند، دیگر کسی نبود که بتواند آب رفته را به جوی بازگرداند. اکنون نیز احتمالا به غیر از بازگرداندن برخی از این چهره های به نام، انگار راه دیگری برای صدا و سیما نمانده است. حال آنکه محمد رضا شهبازی و امثال او نیز کاش بدانند که برنامه سازی و اصول اجرا، جدای از اینکه مبحثی تخصصی است، یک توانایی ذاتی را نیز می طلبد که تنها قاضی آن نظر مردم است.
حال انکه اگر سکویی به کسی داده شده و آن فرد علی رغم تلاش فراوان، باز هم نتوانسته جایگزین مناسبی برای آنان که رفتند شود، دیگر نباید اسلحه ی قهرش را در آورده و در مواردی وارد شود که در حوزه ی اختیاراتش نیست. کما اینکه ارزش و حرمت شهدا به قوت خود باقی است اما پرداختن به آن در قلمرو افراد صاحب نظر جای گرفته و از آنجایی که خانواده شهدا نیز نمایندگی تام الاختیار دفاع از خون عزیزانشان را به دست محمد شهبازی نسپرده اند، دیگر شایسته نیست که وی نیز از یک رویداد مصادره به مطلوب کرده و روغن ریخته را نذر امامزاده کند. لذا پذیرفتن شکست در یک عرصه، چندان هم اتفاق ناخوشایندی نیست. بی شک برای محمد شهبازی نیز مواردی وجود دارد که در آن استعداد وافر داشته باشد و بتواند به درخششی قابل توجهی نیز دست یابد. اما سابقه ی او نشان داده که اجرا و برنامه سازی قطعا یکی از آنها نیست.
سوالی هم که پیش میاد این هست که برای چی اینکار آخه صدا و سیما؟!