این خواننده مشهور هم مهاجرت کرد، ماندن دلیل می خواهد یا رفتن؟!

شایانیوز- طی اخباری که به تازگی منتشر شده اند با خبر شدیم که سید عبدالحسین مُختاباد هم از ایران رفته است.

اخباری که که پیرامون مهاجرت افراد جامعه می گذرد همیشه باعث تلخ کامی می شود. حال آنکه اگر آن شخص کسی باشد که در جایگاه اجتماعی مقبولیت مردمی دارد، جدای از حس ناخوشایند رفتن یک هموطن، درد فقدان سرمایه ها نیز احساس می شود.

خبر مهاجرت سید عبدالحسین مُختاباد را اولین بار بهمن بابازاده خبرنگار حوزه موسیقی منتشر کرد. بابازاده با انتشار یک استوری اینگونه نوشت: خواننده و آهنگساز موسیقی ایرانی ‎«عبدالحسین مختاباد» برای همیشه از ایران ‎مهاجرت کرد. پس از بردیا کیارس و گروه رستاک، این جدیدترین مهاجرت در موسیقی ایران است.

پیشینه ی عبدالحسین مختاباد

مختاباد در یکم فروردین 1345 در ساری چشم به جهان گشود و تا کنون در عرصه ی خوانندگی و آهنگسازی آثار ماندگاری را خلق نموده است. او همچنین در گذشته ریاست دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز را نیز بر عهده داشته و بنیانگذار و خواننده گروه هنری رودکی نیز می باشد. 

همانگونه که بهمن بابازاده نیز بدان اشاره کرد این اولین مهاجرت در عرصه موسیقی طی چند مدت اخیر بوده است. مضاف بر اینکه طی سالیان گذشته نیز با شنیدن خبر مهاجرت سرمایه ها، چه در عرصه هنر و چه موسیقی غافلگیر و غمگین شده ایم. 

رفتن مختاباد و سایر هنرمندان و فرهیختگان اما همیشه با واکنش های متعددی از جانب مخاطبینشان رو به رو می شود. این روزها هم که فضای مجازی وسعتی بیش از پیش دارد، اخبار با سرعتی باور نکردنی دست به دست می شوند و طی چند ساعت، تمام فضای مجازی را پر می کنند. همین باعث می شود که افراد در خصوص رخداد ها اظهار نظر کرده و جو حاکم در بطن جامعه، بعد از هر خبری بهتر از قبل رصد شود

رفتن یا ماندن؟! مسئله این است

بعد از انتشار خبر مهاجرت مختاباد، کاربران فضای مجازی به اظهار نظر های جالبی در این خصوص پرداخته اند. برخی از این کاربران طرفداران این خواننده هستند و برخی تنها به عنوان یک هموطن و از دید خود موضوع را مورد حلاجی قرار می دهند. در این میان برخی ترک خاک را به هر بهانه ای نقد کرده و عده ای نا امیدی فرد را بهانه ی بزرگ این دست رویداد ها می دانند. بسیاری نیز  بر این عقیده اند که انسان باید مدام رهسپار مقاصدی باشد که فرصت های سازنده ای را پیش پایش قرار می دهند.

هرچند که هنوز خبری دقیق از علت مهاجرت مختاباد در دسترس نیست اما به طور کل چیزی که در بیشتر این دسته از رفتن ها احساس می شود این است که آنان وطن خود را ترک کرده اند. جایی که خانواده، دوستان و خاطرات هرکس را در خود جای داده و چه بهتر که بتوان آینده را نیز در آن متصور شد. اما چه چیز در طی چند سال گذشته اینچنین غریبه و آشنا را به این فکر می اندازد که آن را ترک کرده و دور جای دیگری به دنبال رویاهایش بگردد؟!