|

دریاچه ارومیه از روی نقشه حذف شد

دریای بی کفایتی مسئولین ساحل ندارد؛ مسیری ساده از دریاچه ارومیه تا کویر ارومیه

خشک شدن دریاچه ارومیه در کنار بحران کم آبی این روزها، ناکارآمدی الگوی مدیریت آب در سالهای اخیر را بیش از پیش عیان کرده است.

لینک کوتاه کپی شد

شایانیوز- دریاچه ارومیه دیگر آن پهنه عظیم آبی نیست که روزگاری، هم چشم‌انداز افتخار ملت ایران بود و هم ضامن زیستی میلیون‌ها موجود زنده در شمال‌ غرب کشور. اکنون، آنچه از این دریاچه باقی مانده، صرفاً لکه‌هایی از آب شور است در دل زمینی ترک ‌خورده و پوشیده از نمک. طبق آخرین داده‌های رسمی، عملاً چیزی از دریاچه باقی نمانده است. این یعنی یک فاجعه هیدرولوژیک در ابعاد منطقه‌ای.

بر اساس آمار منتشر شده از سوی وزارت نیرو، سطح دریاچه به حدود ۱۰۰۰ کیلومتر مربع رسیده که کمتر از ۱۰ درصد مساحت سابق آن در اوج است. در حالی که برخی مسئولان محلی وعده احیای دوباره را می‌دهند، کارشناسان مستقل آب و محیط‌زیست هشدار می‌دهند که "دریاچه دیگر به مرحله بازگشت‌ناپذیر رسیده است." و احیای آن بدون اقدامات ساختاری و انقلابی، چیزی بیش از یک شعار نخواهد بود.

1753411837594

دلایل علمی و انسانی؛ فاجعه‌ای ساخته دست بشر

بررسی‌ها نشان می‌دهد که بحران دریاچه ارومیه حاصل یک مجموعه عوامل به ‌هم‌ پیوسته است، اما عامل انسانی بی‌تردید در رأس این سلسله علل قرار دارد. طی دو دهه اخیر، ده‌ها سد بر رودخانه‌هایی ساخته شده که اصلی‌ترین منابع تغذیه این دریاچه بوده‌اند. سدسازی بی‌رویه، بدون مطالعات دقیق زیست‌محیطی، یکی از مهم‌ترین عوامل قطع جریان طبیعی آب به دریاچه بوده است.

از سوی دیگر، حفر بیش از ۸۸ هزار چاه مجاز و غیرمجاز برای مصارف کشاورزی و صنعتی در حوزه آبریز دریاچه، باعث افت شدید آب‌های زیرزمینی  و درنتیجه نشست آب دریاچه شده است. این اقدام که عمدتاً در سکوت و گاه حتی با چراغ سبز دستگاه‌های دولتی انجام گرفته، یکی از مصادیق بارز تخریب برنامه‌ریزی ‌شده منابع طبیعی است.

تغییرات اقلیمی، کاهش بارندگی، و افزایش دمای منطقه نیز در این میان نقش داشته‌اند، اما به گفته بسیاری از متخصصان، اگر سیاست‌های غلط آبی و مدیریت نادرست منابع رخ نمی‌داد، تغییر اقلیم به ‌تنهایی هرگز نمی‌توانست این دریاچه را خشک کند.

دریاچه+وان+سوان+ارومیه+

مقایسه دریاچه ارومیه در ایران با دریاچه وان ترکیه و سوان ارمنستان

پیامدهای فاجعه‌بار زیست‌محیطی، اجتماعی و اقتصادی

خشک شدن دریاچه ارومیه فقط یک مسئله زیست محیطی نیست؛ این یک بحران ملی است با ابعادی بسیار فراتر از آن‌چه تاکنون رسانه‌ها پوشش داده‌اند. در سطح زیست‌محیطی، از بین رفتن دریاچه به معنای انقراض هزاران گونه گیاهی و جانوری است؛ گونه‌هایی که اکوسیستم منطقه را برای قرن‌ها پایدار نگه داشته بودند.

jhjgkhjkm

گردوغبار نمکی برخاسته از بستر خشک دریاچه، تا کیلومترها دورتر منتقل می‌شود و خطراتی جدی برای سلامت ساکنان استان‌های آذربایجان غربی، شرقی، کردستان و حتی زنجان ایجاد کرده است. افزایش بیماری‌های تنفسی، پوستی و چشمی در میان کودکان و سالمندان، از نشانه‌های مستقیم این بحران است. امروز نمک دریاچه ارومیه بر ریه مرم این سرزمین می‌نشیند.

در حوزه کشاورزی، بالا رفتن میزان نمک در خاک‌های اطراف، زمین‌های زراعی را به تدریج غیر قابل ‌استفاده می‌کند. این مسئله به مهاجرت اجباری روستاییان، افزایش بیکاری و تشدید فقر دامن می‌زند. پیامدهای اقتصادی نیز فراتر از تخمین است: از دست رفتن مشاغل مرتبط با گردشگری، حمل‌ونقل آبی، صید، و تجارت منطقه‌ای ضرباتی جبران‌ناپذیر به اقتصاد محلی وارد کرده است.

rhdhfnmvcf

ناکارآمدی ساختاری، فساد سیستماتیک و شعارهای بی‌ثمر

در حالی که صدها میلیارد تومان طی دو دهه اخیر برای "احیای دریاچه ارومیه" تخصیص یافته، بخش اعظم این بودجه یا در قالب پروژه‌های بی‌اثر هزینه شده یا به دست پیمانکاران رانتی و وابسته رسیده است. پروژه‌هایی همچون تونل انتقال آب زاب یا ساخت کانال‌های جدید، با تأخیرهای طولانی و انحرافات مالی متعدد همراه بوده‌اند.

کمیته‌های موسوم به "ستاد احیای دریاچه ارومیه"، در بهترین حالت به یک بروکراسی بی‌دندان بدل شده‌اند که از یک سو توسط دولت‌ها برای نمایش تلاش استفاده می‌شود و از سوی دیگر فاقد اختیارات عملی و پشتوانه اجرایی هستند. فقدان شفافیت، نبود برنامه جامع و بلند مدت و فساد در تخصیص منابع مالی، از جمله دلایلی هستند که پروژه‌های احیا را از پیش شکست‌ خورده کرده‌اند.

حتی در سطح رسانه‌ها، نوعی پنهان‌کاری و سانسور جریان دارد؛ بسیاری از گزارش‌های علمی و هشدارهای نهادهای مستقل یا منتشر نمی‌شوند یا با برچسب «سیاه‌نمایی» کنار گذاشته می‌شوند. این در حالی‌ است که جامعه علمی بارها تأکید کرده اگر روند فعلی ادامه یابد، ایران با یک فاجعه اکولوژیک مشابه دریاچه آرال مواجه خواهد شد.

hfhfjfgjngn

جهان چه می‌کند وقتی منابع طبیعی در خطرند؟ نگاهی به تجربه‌های موفق جهانی

در مقابل عملکرد ضعیف ایران، کشورهایی همچون قزاقستان و ازبکستان که با فاجعه مشابه دریاچه آرال مواجه شدند، درس‌هایی مهم برای مقابله با چنین بحران‌هایی ارائه داده‌اند. دولت قزاقستان با سرمایه‌گذاری‌های گسترده بین‌المللی، اجرای پروژه‌های احیای اکوسیستم و قطع کامل برخی فعالیت‌های کشاورزی آب‌بر، موفق شد بخشی از شمال دریاچه آرال را احیا کند. همچنین استفاده از ابزارهای پیشرفته پایش، مدیریت شفاف منابع آب و مشارکت واقعی مردم، از عوامل کلیدی این موفقیت بودند.

در استرالیا، یکی از خشک‌ترین قاره‌های جهان، سیاست‌های دقیق تخصیص آب، مشارکت جامعه کشاورزان و ایجاد بازار آب برای استفاده بهینه، نمونه‌ای موفق از حکمرانی محیط‌زیستی است.

ایران نیز می‌توانست با تکیه بر دانش بومی، توان دانشگاهی و مشارکت نهادهای مردمی، به جای اجرای پروژه‌های نمایشی، از تجارب جهانی بهره ببرد. اما فقدان اراده سیاسی، نگاه امنیتی به مسائل محیط‌زیست، و ساختارهای رانتی و فساد گسترده، مانع از آن شده که حتی یک نمونه از موفقیت جهانی در سرزمین ما بازتولید شود.

fgdfhffnvm

زخم خورده از بی‌اعتنایی‌ها

دریاچه ارومیه نه‌ فقط قربانی تغییرات اقلیمی، که قربانی مستقیم سیاست‌های غلط، فساد و بی‌تدبیری تاریخی است. آنچه امروز در کف نمک‌زده دریاچه باقی مانده، تنها نماد یک فاجعه زیست‌محیطی نیست؛ بلکه آینه‌ای است تمام ‌قد از بحران حکمرانی در کشور. شاید این خشکی، بیش از آنکه فقدان آب باشد، فریادی است از فقدان عقلانیت و تخصص در مدیریت.

تا زمانی که اصلاحات اساسی در ساختار تصمیم‌گیری محیط‌زیستی صورت نگیرد، نه ‌تنها ارومیه، بلکه سایر تالاب‌ها، جنگل‌ها و منابع طبیعی ایران نیز در آستانه نابودی قرار خواهند گرفت.

اکنون یا باید کارشناسان وارد عمل شوند و از همه کنشگران محیط زیست از هر طیف و اندیشه‌ای درخواست کمک شود یا منتظر بمانیم و شاهد آن باشیم که بی کفایتی مسئولین میخ آخر را بر تابوت این میراث هزاران ساله بکوبد.

آیا هنوز امیدی به زنده شدن خاک تشنه این دریاچه زخم خورده هست؟

dhdhhfn

پیشنهادات ویژه

پیشنهادات ویژه

دانش آراستگی

دیدگاه تان را بنویسید

 

آشپزی

خانه داری

تفریح و سرگرمی

دنیای سلبریتی ها