از ایستادن بر سکوی قهرمانی تا فرار شبانه از کشور
اسطورهای در قفس؛ قهرمان و مدالآور المپیک، زندانی سیاست
نادیا کومانچی اسطوره ژیمناستیک رومانی و جهان، تبدیل شد به ابزار برتریجویی حکومت پیشین رومانی. داستان زندگی پر فراز و نشیب او را میخوانیم.
شایانیوز- در تاریخ ورزش، نامهایی وجود دارند که فراتر از مدال و افتخار، به اسطورههایی بدل میشوند؛ چهرههایی که قصهشان نه فقط روایت پیروزیهای ورزشی، بلکه بازتابی از تاریخ، سیاست، آرمانها، ترسها و رؤیاهای یک ملت است. یکی از این نامها، نامی است که حتی شنیدنش، واژه "کمال" را در ذهن تداعی میکند: نادیا کومانچی، دخترک نُه سالهای از دهکدهای کوچک در رومانی که با لبخندی ساده، جهان را شگفتزده کرد و با نمرهای که هیچکس تصورش را نمیکرد—"۱۰ کامل"—به تاریخ پیوست؛ نه بهعنوان یک ورزشکار صرف، بلکه بهعنوان زنی که هم قهرمان بود، هم قربانی، هم الههی کمال و هم اسیر دیکتاتوری.
![]()
طلوعی زیر سایه کمونیسم
نادیا، در ۱۲ نوامبر ۱۹۶۱ در شهر کوچکی به نام "اونشتی" در رومانی به دنیا آمد. خانوادهاش بسیار سادهزیست بودند؛ پدرش، جورج کومانچی، کارگری مذهبیمسلک بود و مادرش، یک زن خانهدار اهل انضباط. نام "نادیا" از یک ترانه روسی الهام گرفته شده بود، که مادرش در دوران بارداری گوش میداد—و چه نام مناسبی برای دختری که قرار بود روزی، در اتحاد جماهیر شوروی سابق و سراسر بلوک شرق، نماد افتخار و برتری ایدئولوژیک شود.
استعداد نادیا خیلی زود کشف شد. در ۶ سالگی، به چشم مربی افسانهای ژیمناستیک، بلا کارولی، افتاد. کارولی کسی بود که از دخترکان ریزنقش، جنگجویانی برای افتخار میساخت؛ اما نه فقط افتخار شخصی، بلکه افتخاری برای رژیم کمونیستی چائوشسکو، که نادیا را سرمایهای ملی میدانست. تمرینات طاقتفرسا، رژیمهای سخت، و فشار دائمی برای بینقص بودن، از نادیا نه تنها ورزشکاری موفق، بلکه موجودی شبهالهی ساخت که در عین نوجوانی، از دوران کودکیاش بیرون رانده شده بود.
![]()
مونترال ۱۹۷۶؛ یک نمره که جهان را تکان داد
المپیک مونترال، سال ۱۹۷۶، جایی بود که جهان برای اولین بار، با مفهومی مواجه شد که تا آن زمان وجود نداشت: نمره کامل ۱۰. در واقع، سیستم امتیازدهی المپیک تا آن زمان هرگز چنین امتیازی را پیشبینی نکرده بود؛ تابلوهای الکترونیکی فقط سه رقم نمایش میدادند۹.۹، ۹.۸، 9.7 و ... اما نادیا کاری کرد که برای نخستین بار، امتیاز ۱۰.۰۰ نمایش داده شود، و از قضا، سیستم تنها توانست عدد "۱.۰۰" را نمایش دهد! جهان در شوک فرو رفت، و سپس در تحسین غرق شد. این دخترک نوجوان، که با چهرهای کودکانه و حرکاتی رؤیایی در سکوت سکوها میرقصید، توانست هفت بار در آن بازیها نمره کامل بگیرد. این اتفاق، نه تنها او را به ستارهای جهانی بدل کرد، بلکه او را به ابزار تبلیغاتی شماره یک رژیم کمونیستی رومانی نیز تبدیل نمود.
![]()
قهرمان زندانی
زندگی پس از مونترال برای نادیا، هرگز آسان نبود. چائوشسکو، دیکتاتور رومانی، نادیا را به نماد برتری کشورش در جهان تبدیل کرد و همه چیز او را کنترل میکرد؛ از مصاحبهها و سفرهای بینالمللی گرفته تا حتی تغذیه و زندگی عاطفی. او نه تنها از زندگی نرمال نوجوانی محروم بود، بلکه به نوعی گروگان شهرت خود شده بود. هرگونه ارتباط با جهان غرب، تحت نظارت شدید سازمان اطلاعات مخفی، "سکوریتات"، بود.
سالها بعد، نادیا فاش کرد که توسط مأموران امنیتی تحت نظر بوده، تلفنهایش شنود میشده و حتی آزادی حرکت درون کشور خودش را هم نداشته. به رغم ظاهر درخشان در صحنه جهانی، نادیا در درون، اسیر قفسی طلایی بود که او را میپرستید و همزمان میبلعید.
فرار شبانه به سوی آزادی
شاید یکی از تکان دهندهترین بخشهای زندگی نادیا، فرار شبانهاش از رومانی باشد. در نوامبر ۱۹۸۹، چند هفته پیش از سقوط چائوشسکو، نادیا با کمک یک دلال رومانیایی، شبانه از مرز عبور کرد و از طریق مجارستان، به اتریش و در نهایت به ایالات متحده رسید. او با خطر مرگ و رسوایی سیاسی روبهرو بود، اما دیگر نمیتوانست در آن قفس بماند. فرارش موجی از شوک، عصبانیت و البته تحسین در جهان به راه انداخت.
در غرب، او نه تنها از آزادی شخصی برخوردار شد، بلکه آرام آرام جایگاهش را بازیافت. ازدواج با بارت کانر، ژیمناست آمریکایی، در دهه ۹۰ میلادی، نشانهای از بازگشت آرامش به زندگیاش بود. آنها بعدها مدرسه ژیمناستیک خود را تأسیس کردند و نادیا نیز به عنوان داور، سفیر و الهامبخش نسلهای آینده ژیمناستها به فعالیت ادامه داد.
![]()
صلحجو و نیکوکار
هم اکنون نادیا در امور خیریه بسیار فعال است؛ و شخصاً تمام هزینههای ساخت و بهرهبرداری از کلینیک کودکان نادیا کومانچی در بخارست را تأمین میکند. این کلینیک به کودکان رومانیایی خدمات پزشکی و اجتماعی رایگان ارائه میدهد. در سال ۲۰۰۳ دولت رومانی او را به عنوان سرکنسول افتخاری رومانی در ایالات متحده برای روابط دوجانبه بین دو ملت منصوب کرد. کومانچی حتی برای جمعآوری پول برای بنیاد خیریهاش، در فصل هفتم برنامه «رئالیتی شو» دونالد ترامپ شرکت کرد. او عضو تیم زنان این برنامه بود که در قسمت دوم به تیم مردان باختند. ترامپ بعد از این شکست کومانچی را اخراج کرد! و برنامه جمعآوری پول برای امور خیریه کومانچی با شکست مواجه شد. کومانچی بعداً در مورد شرکتش در این برنامه گفت: «برایم بسیار سرگرم کننده بود. من این کار را فقط برای امور خیریه انجام دادم.»
![]()
فراتر از مدالها؛ نادیا به مثابه یک اسطوره زنانه
نادیا کومانچی نمادی بود از زیبایی و شکنندگی زنانه، از قدرتی که پشت ظاهر کودکانهاش پنهان شده بود، و از توانایی مقاومت در برابر ساختارهای سخت، تحقیر کننده و سلطهجو. او نمادی است از اینکه چگونه میتوان از درون سیستمهای سرکوبگر برخاست و با زبان سکوت و هنر، ساختارها را به چالش کشید.
زندگی نادیا کومانچی شاید با عدد ۱۰ آغاز شد، اما بدون شک پر از نمرههای غیرقابل اندازهگیری بود. شکستها، رنجها، تلاشها، فرارها، سکوتها و فریادهای خاموش... همه آنها بخشی از پازلی هستند که او را نه فقط به ورزشکاری تاریخی، بلکه به روایتی انسانی، تلخ و در عین حال باشکوه تبدیل میکنند.
خواستار آزادی قهرمان المپیک هستیم.