نعیمه نظام دوست و شغل پنهونیش/ افشای اولین و آخرین خواستگارش و زیر و بم همه چی
زیر و بم نعیمه نظام دوست بازیگر محل گل و بلبل عمو پورنگ و زندگینامه و فیلمشناسی “نعیمه نظام دوست” را در این خبر ملاحظه فرمایید.
شایانیوز- به نظر میرسد که دیگر دوره فیلم و سریال بازی کردن برای تلویزیون واسه خیلی از بازیگران تموم شده و در واقع این مدلی شدن که یا تو سینما حضور دارن و یا در شبکه خانگی نقش آفرینی می کنند و در نهایت هم اگر هیچ کدوم رو دنبال نکنند، بی شک تو یکی از برنامه هایی که جدیدا توسط نمایش خانگی به اشتراک گذاشته میشه، دیده میشن. برنامه های همچون "جوکر" و یا "شام ایرانی" و دیگر ساخته های جدیدی که در چند سال اخیر به شدت ترند شده اند. مثلا یکی از بازیگرانی که در عرصه بازیگری کمتر به چشم میخوره، اما در عوض تو برنامه های مختلفی دیده میشه، خانوم نعیمه نظام دوست می باشد. که در برنامه جوکر و دیگر برنامه ای تلوزیونی شهرات چندانی پیدا کرده است که ترند و محبوب فضای مجازی شده است و مخطبان زیادی رو به خود علاقمند کرده است برویم که به دنیای نعیمه نظام دوست سری بزنیم!
نعیمه نظام دوست کیست+ بیوگرافی
نعیمه نظام دوست متولد 23 آبان ماه 1353 در تهران می باشد و در لیست بازیگران زن ایرانی دهه 50 قرار دارد. نعیمه نظام دوست در خانواده 7 نفره اهل رشت بدنیا آمد و در بین چهار خواهر فرزند سوم خانواده می باشد که سال ها پیش پدرش رو از دست داده است و تحصیلات خود را تا دیپلم علوم تجربی و فوق دیپلم تصویر برداری ادامه داده و بعد از آن به سراغ بازیگری رفته است.
تئاتر و سینما
خانوم بازیگر از زمان بچگیش عاشق بازیگری بوده تا اینکه در سال 1370 و در سن 17 سالگی با معرفی سروش خلیلی در کلاس های آزاد بازیگری شرکت نموده است. او در سال ۱۳۸۲ بود زمانی که ۲۹ سال سن داشت و در فیلم "بر بوم زمان" به عنوان دستیار و منشی صحنه حضور پیدا کرد تا اینکه در سال ۱۳۸۶ اولین بار در فیلم "توفیق اجباری" به کارگردانی محمدحسین لطیفی در قامت بازیگر ظاهر شد.
شغل پنهانی
نعیمه نظام دوست به مانند بسیاری از همکارانش شغل دومی هم درد و خودش می گوید یک مزون کوچیک لباس دارم که از همین طریق گاهی هم دوستانم رو می بینم. به اندازه یک آب باریکه درآمد داره و تو فکر گسترشش هستم.
اولین و آخرین خواستگار نعیمه نظام دوست
نعیمه نظام دوست در یکی از قسمت های برنامه خندوانه رامبد جوان به عنوان میهمان حضور داشت که در بخشی از این برنامه با ذکر خاطرهای گفت:
مادرم در ابتدا خیلی به ازدواج کردن من علاقه داشت، سوم راهنمایی بودم، یک روز دیدم مادرم گفت:«نعیمهجان! بیا پایین» رفتم جلو و دیدم خانمی جلوی در ایستاده و به من گفت که ما خیلی از شما خوشمان آمده و میخواهیم به خواستگاریتان بیاییم.
من هم اصولا بعد شاگرد درسخوان نبودم ولی گفتم قصد ادامه تحصیل دارم. به پدرم هم گفتم به مامان بگو من قصد ازدواج ندارم. پدرم هم گفت پس هیچ خواستگاری نمیآید تا هر وقت خودت بخواهی و تا الان هیچ خواستگاری نیامده است.»
نظام دوست ادامه داد:«ولی الان مادرم اصلا نمیگذارد از پیشش تکان بخورم و چون پدرم هم فوت کرده، خیلی به من وابسته است. بقیه خواهرهایم ازدواج کردند و توانستند فرار کنند چون معتقدم وابستگی اینقدر زیاد واقعا خوب نیست.»
دیدگاه تان را بنویسید