کار سخت یحیی برای پیدا کردن جانشین نوراللهی
احمد نوراللهی جواهر پرسپولیس در وسط زمین بود و حالا یحیی گلمحمدی کار سختی برای پیدا کردن جانشینش در فصل آینده خواهد داشت.
آخرین خبرهایی که در سایتها و اینترنت درباره باشگاه فولاد یزد وجود دارد، شکایت سرمربی سابق این تیم، دینگو یلیچیچ، از باشگاهی است که حق و حقوقش را پرداخت نکرده است و پیگیریهای مربی کروات برای طلب ۵۷ هزار دلاریاش حکم به کسر ۶ امتیاز از فولاد یزد داد. این حکم علیه باشگاهی بود که دیگر وجود خارجی نداشت. برای همین هم فولاد یزد شاید تنها باشگاه ایرانی به حساب میآید که در یک پرونده شکایت بینالمللی (حتی اگر حکم علیهش صادر شده باشد) پیروز شده و اینبار طرف خارجی سرش کلاه رفته است.
به گزارش «شایانیوز» و به نقل از شهرآرانیوز، اما فولاد یزد قبل از مرگ و انحلال، یک کار بزرگ در فوتبال ایران انجام داد و با وجود اینکه مدتهاست که اسمی از آن در لیگهای فوتبال ایران به چشم نمیخورد، نامش به خاطر یک بازیکن که بعدها ستاره فوتبال ایران شد، در تاریخ ورزش این مملکت ثبت شده است؛ احمد نوراللهی.
عرق سرد
۲۳ خرداد ۱۳۹۳ بود که سایتهای ورزشی ایران خبر انتقال هافبک دفاعی باشگاه دسته اولی فولاد یزد به پرسپولیس را بازتاب دادند؛ بازیکن تیم ملی فوتبال امید ایران که قرار بود جانشین قاسم دهنوی، هافبک دفاعی پرسپولیس، شود که به ذوب آهن رفته بود. آن روزها کسی فکر نمیکرد احمد نوراللهی گمنام که در ۲۲ سالگی به پرسپولیس رسیده بود، بتواند ۷ فصل برای سرخها بازی کند و ۴ بار قهرمان ایران شود و مهمتر از همه بخش زیادی از این قهرمانیها حاصل تأثیرگذاری او در ترکیب تیمش باشد.
علی دایی، سرمربی آن روزهای پرسپولیس، احمد نوراللهی را پسندید و هافبک جوان آزادشهری راهی پرسپولیس شد. بعدها احمد نوراللهی گفت که وقتی اولینبار در زمین تمرین پرسپولیس علی دایی را دیده، نفسهایش از استرس منقطع شده و عرق سرد روی بدنش نشسته و نتوانسته است جواب علی دایی را درست بدهد و علی دایی با تعجب او را نگاه کرده است.
احمد نوراللهی تا همین روزهای آخر حضور در پرسپولیس همینقدر محجوب ماند. چه همان فصل اول حضور در پرسپولیس که تیم نتایج بدی گرفت و در نهایت به رتبه نهم لیگبرتر رسید و با تفاضل گل منفی ۴ همه هواداران را ناامید کرده بود، چه همین چند هفته پیش که در تهران پنجمین فصل متوالی جشن قهرمانی گرفتند، احمد نوراللهی همچنان سخت حرف میزد و خجالتی و کمحرف بود.
بدو احمد، بدو
چقدر این گزاره درست است که خردسالی و علاقهمندیهای دوران کودکی شخصیت آدمها در بزرگسالی را میسازد. احمد نوراللهی یکی از مصداقهای این تحلیل روانشناختی است. او در مصاحبههای مختلفی از علاقه عجیب و غریبش به کاپیتان سوباسا گفته و شباهتهای شخصیت پویانمایی ژاپنی و ستاره سابق پرسپولیس هم عجیب است. پست بازی هر دو بازیکن هافبک آزاد است. پاسهای بلند و بینقص احمد نوراللهی، قدرت حمل توپ و شوتهای سهمگینش را همه یکبار پیشتر از این روزها در کارتون فوتبالیستها دیده بودیم.
پسری که فوتبال سربالا، دریبلزنی و تبحرش در قرارگرفتن در موقعیت گل را از همان بچگی بارها و بارها حین تماشای سوباسا تمرین کرده بود و خودش میگفت هر حرکت جدید سوباسا را بارها در کوچه و محلهشان در آزادشهر تمرین کرده است. دنیا برای پسربچهها همینقدر ساده است؛ اینکه رؤیایشان را بسازند، دنبالش بدوند و همه لذتهای زندگی و جوانی را برای رسیدن به همین رؤیا هزینه کنند. مثل کاری که احمد نوراللهی کرد؛ مثل رؤیایی که همان روزها برای خودش ساخته بود.
کاپیتانی که هوادار ماند
۷ سال حضور در پرسپولیس، احمد نوراللهی را بعد از سیدجلال و عالیشاه، کاپیتان سوم پرسپولیس کرد. بازیکنی که هر سال بدون سروصدا قراردادش را تمدید میکرد و یک سال بدون وقفه در خدمت تیمش بود؛ هافبکی که کمترین میزان مصدومیت را داشت و بیشترین تأثیر روی گلهای پرسپولیس متعلق به او بود؛ ستارهای که بهدلیل سبک و نوع بازی لقب جرارد گرفته بود و بازیکنان تیم خیلی دوستش داشتند. بعد از شهرآورد ۹۴ که چند موقعیت گلزنی خوب را از دست داد، بعضی هواداران در فضای مجازی به او توهین کردند؛ هوادارانی که گلهای او به الجزیره و سپاهان را در چند هفته پیش فراموش کرده بودند.
اما بازیکنان تیم در تصمیمی جالب برای مسابقه بعدی بازوبند را روی بازوی او بستند و پشت سر او وارد زمین شدند تا نشان بدهند احمد نوراللهی نه فقط بین بیشتر هواداران، که در رختکن تیم هم محبوب است؛ ستارهای که در همه جشنهای قهرمانی پرسپولیس، مانند دوران نوجوانیاش که پرچم سرخها را روی دوشش میبست و از آزادشهر راهی تهران میشد تا شهرآورد را از نیمه قرمز ورزشگاه آزادی تماشا کند، ترک عادت نکرد و با پرچمی روی دوش، جام قهرمانی را در دستهایش میگرفت؛ کاپیتانی محبوب که تا روز آخر حضورش در پرسپولیس هوادار و عاشق تیم باقی ماند.
اعداد قضاوت میکنند
برای اینکه ببینیم احمد نوراللهی چه کیفیت فنی بالایی را دارا بود و چه تأثیری روی سبک بازی تیم و گلات قهرمانی سرخها داشت، کافی است آمار عملکرد او را در همین فصل آخر حضورش که چند هفته پیش به پایان رسید، بررسی کنیم؛ بازیکنی که فصل به فصل در پرسپولیس پیشرفت کرد و فصل آخر به گواه آمارها بهترین عملکرد دوران حضورش بین سرخها بود. احمد نوراللهی با ۲۵۳۲ دقیقه بازی برای پرسپولیس در لیگ این فصل، بعد از حامد لک بیشترین دقایق بازی برای پرسپولیس را ثبت کرد.
او در همین فصل ۱۰ گل برای پرسپولیس زد تا لقب گلزنترین هافبک لیگ بیستم را یدک بکشد. جالب اینکه ۶ گل را با پای راست و ۴ گل را هم با پای چپ زد تا نشان بدهد روی هر دو پا تسلط دارد. احمد نور ۵ پاس گل هم داد تا لقب دومین پاسور برتر لیگ را بگیرد. سرخها در لیگ بیستم ۴۷ گل زدند و احمد نوراللهی روی ۳۰ درصد گلهای تیمش تأثیر مستقیم داشت. یعنی یا گلزنی کرده یا پاسگل فرستاده بود. آمارها هم اعتراف میکنند که احمد نوراللهی جواهر پرسپولیس در وسط زمین بود؛ پسر محجوب و خجالتی، باثباتترین بازیکن پرسپولیس در لیگ بیستم و احتمالا هافبکی که یحیی گلمحمدی کار سختی برای پیدا کردن جانشینش در فصل آینده خواهد داشت.
دیدگاه تان را بنویسید