|

با افزایش حقوق کارگران تورم و بیکاری زیاد می شود؟

با افزایش ۵۷.۴ درصدی حداقل دستمزد کارگران بی‌نوا اخراج شده و نرخ بیکاری افزایش می‌یابد.

لینک کوتاه کپی شد

بالاخره پس از کش‌وقوس‌های زیاد حقوق و دستمزد سال آینده جامعه کارگری تعیین شد؛ براین اساس دریافتی کارگر حداقل‌بگیر بدون‌سابقه و اولاد، با مجموع پایه مزد ماهانه‌ ۴۱۷۹۷۵۰۰ ریال و بن ۸۵۰۰۰۰۰ ریال و حق‌مسکن ۴۵۰۰۰۰۰ ریال، برابر با ۵۶۷۹۷۵۰۰ ریال می‌شود. این درحالی است که هزینه سبدخانوار محاسبه شده با اطلاعات آماری بانک‌مرکزی منتهی به دیماه ۱۴۰۰، در کمیته دستمزد شورایعالی کار حدود ۹ میلیون تومان تعیین شده بود و این انتظار وجود داشت تا شورایعالی کار برای اولین‌بار بتواند حقوق کارگران را به این عدد نزدیک و فاصله هزینه سبد معیشت و حقوق را کاهش دهد!

به گزارش «شایانیوز» به نقل از آرمان ملی؛ هرچند که برخی از اعضای شورایعالی کار مانند همیشه تاکید کرده‌اند که حقوق و دستمزدها به میزان تورم افزایش یافته ولی این سوال بی‌جواب که چطور تورم در سبد هزینه‌ای عددی ۹ میلیونی را می‌سازد ولی در حقوق به این عدد می‌رسد؟ و این اختلاف فاحش در ارقام سبد و دستمزد در سال‌های متوالی نشان داد که حقوق کارگران همیشه قربانی زیاده‌خواهی‌های کارفرمایان شده است. با وجود اینکه حقوق و دستمزد سال آینده همچنان با هزینه حداقلی سبد معیشت فاصله دارد و این فاصله به رشد فقر، فاصله طبقاتی و ضعیف‌ترشدن خانواده‌های کارگری منجر می‌شود؛ از طرفی دولت هیچ برنامه‌ای برای بهبود وضعیت اقتصادی، کاهش تورم و رشد و رونق تولید نداشته و اقدامی برای اصلاح ساختار فسادپذیر اقتصادی کشور نکرده و صدها عامل دیگر به کارگران و معیشت آنها فشار وارد می‌کند.

 با این حال برخی از کارشناسان اقتصادی نظیر علی سعدوندی، افزایش ۵۷ درصدی حقوق کارگران که همین الان هم زیرتورم اصلی کشور و سبد هزینه معیشت افزایش داشته را اقدامی آسیب‌زا برای اقتصاد ایران می‌داند که حتی خسارت آن از مجموع خسارت کرونا و بحران مالی ۲۰۰۸ اقتصاد دنیا بیشتر است! او در توئیتی گفته است: با افزایش ۵۷.۴ درصدی حداقل دستمزد کارگران بی‌نوا اخراج شده و نرخ بیکاری افزایش می‌یابد. با موج ورشکستگی و کاهش تولید تورم طرف عرضه خواهیم داشت و نابرابری و فقر نیز بیشتر می‌شود. اظهارات سعدوندی درباره کارگران و بی‌نوا خطاب‌کردن آنها تا اعتراض به افزایش حقوق و دستمزد به بهانه رشد تورم و نقدینگی نشان می‌دهد او اطلاعی از وضعیت کارگران ندارد؛ سوال اینجاست که چرا وقتی حقوق کارمندان دولت افزایش یافت صدای اعتراض او بلند نشد؟!

مگر حقوقی که دولت به کارمندان پرداخت می‌کند از خزانه غیب می‌آورد؟ مگر نمی‌داند که بخش بزرگی از بودجه جاری کشور صرف پرداخت حقوق و مزایای کارمندان دولت می‌شود؟ ضمن اینکه چرا کارگران باید همیشه فشار و بار تورم و نقدینگی کشور را به دوش بکشند آن هم درحالیکه همین الان هم کارفرمایان به‌طور دقیق و درست قوانین مربوط به کارگران را رعایت نمی‌کنند! چرا کارگران همیشه باید هزینه‌های کسری بودجه دولت و کارفرمایان را بپردازند درحالیکه اگر کارگران که بیش از نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند توان خرید نداشته باشند کاهش خرید رکود در بازار و تولید بیش از گذشته افزایش خواهد یافت و این چیزی است که نه کارفرمایان می‌بینند و نه کارشناسانی نظیر سعدوندی.

تورم، مالیات فقرا و سود اغنیا

هادی حق‌شناس، کارشناس اقتصادی در این باره گفت: در ابتدا باید به یک نکته اساسی در اقتصادی اشاره کرد؛ آنچه در اقتصاد در دست دولت است و دولت‌ها می‌توانند آن را کنترل کنند که در صورت عدم کنترل بر روی سطح رفاه شهروندان اثرگذار خواهد بود تورم است. اصطلاحا تورم را مالیات فقرا می‌نامند چراکه ارزش دارایی دهک‌های پردرآمدی حداقل معادل تورم افزایش پیدا می‌کند و چون فقرا اموال زیادی ندارند بیش از تورم رسمی، مجبورند که هزینه پرداخت کنند. او ادامه داد: به‌عنوان یک مثال ساده وقتی تورم ۱۱ ماهه امسال بالای ۴۰ درصد است این تورم برای خانوارهایی که مسکن یا خودرو ندارند، بیش از این اعداد و برای دهک‌های پردرآمدی کمتر است.

دلیل آن هم این است که آنها مشکل مسکن، خودرو، درمان، آموزش و… ندارند. حق‌شناس افزود: معمولا دهک‌های کم‌درآمدی هستند که هزینه‌های درمان بالایی دارند چراکه هزینه‌ای در زمینه پیشگیری پرداخت نمی‌کنند. این اقتصاددان اضافه کرد: انتظار کارگر و کارمند از دولت صرفا افزایش دستمزد نیست بلکه انتظار افزایش قدرت خرید را دارند که اگر دولت متعهد شود که سال آینده تورم یک‌رقمی خواهد داشت مسلما انتظار افزایش حقوق کارگر و کارمند هم به همان میزان است. بنابراین آنچه که کارگران و کارمندان را برای افزایش دستمزد مصر می‌کند، فقط برای جبران هزینه‌های تورمی است. حق‌شناس افزود: تورم جزو سیاست‌های پولی است و دولت‌ها هستند که باید مشکل تورم را حل کنند، تورم با در ارتباط با دستمزد علت است و همان‌طور که اشاره شد اگر جامعه کارگری به‌دنبال افزایش دستمزد است دلیل آن این است که بتواند تورم و هزینه‌های ایجاد شده را جبران کند، اما چرا شورایعالی دستمزد برای کارگران تصمیم می‌گیرد ولی شواهد این است که برای بخش خصوصی تصمیم می‌گیرد!

او تصریح کرد: بخش خصوصی‌ای که ممکن است فولاد تولید کند که هزینه دستمزد نیروی انسانی در فولاد شاید کمتر پنج یا ۱۰ درصد باشد، این درحالی است افزایش دستمزد نیروی کار فولاد با نیروی کار نانوا که هزینه‌های بیشتری برای تولید دارد، یکسان است. این کارشناس اقتصاد اضافه کرد: اشکال اساسی‌ای که در شورایعالی دستمزد وجود دارد این است که برای همه کارگران کشور و همه بنگاه‌های بخش خصوصی و دولتی یک شکل تصمیم می‌گیرد. آنچه که کارگران انتظار داشتند افزایش حقوق و دستمزد معادل نرخ تورم بود؛ اما آنچه اتفاق افتاد ظاهرا بیش از نرخ تورم است که اگر این هزینه‌ها را دولت بپردازد طبیعی است که مشکلی ایجاد نخواهد شد. حق‌شناس اظهارکرد: اما اگر این هزینه‌ها را بخش خصوصی بپزدارد، فشار به سمت عرضه وارد و باعث افزایش قیمت تمام‌شده محصول خواهد بود.

منابع فدای ناکارآمدی دولت‌ها

حق‌شناس در واکنش به اینکه حتی اگر دولت این هزینه‌ها را هم پرداخت کند بازهم این منابع کشور و مردم است که به‌جای رفتن به‌سمت تولید صرف حقوق می‌شود، همین الان هم بیش از نیمی از هزینه‌های جاری بودجه کشور سال آینده به حقوق و دستمزد کارمندان تخصیص پیدا کرده است؛ دلیل تبعیض بین حقوق کارگران و کارمندان چیست چرا افزایش حقوق کارگران را موجب تورم، نقدینگی، رکود و بیکاری و سایر مصائب اقتصادی می‌دانند درحالیکه بدون افزایش قدرت خرید آنها فروش محصولات کارفرمایان امکان‌پذیری نیست، از طرفی کارفرمایان از دولت انواع و اقسام تسهیلات و حمایت‌ها را دریافت می‌کنند، کارگران در همه این حوزه‌ها بدون دفاع مانده است؛ گفت: این بحث درستی است که مطرح کردید؛ اصل موضوع هم افزایش و تقویت قدرت خرید کارگران است.

راه اساسی برای افزایش قدرت خرید کارگران تک‌رقمی شدن تورم است و این هم محصول سیاست‌های پولی و مالی دولت‌ها است! وی ادامه داد: اگر همه دنبال افزایش دستمزدها هستند به این دلیل است که مردم قدرت خرید را از دست داده‌اند. حتی این درصد افزایشی که اعلام شده هنوز به تامین حداقل معیشت کارگران که حدود دوبرابر این عدد است؛ با نقطه قابل‌قبول فاصله دارد. منظور این است که در مارپیچ تورم نباید فقط به نرخ افزایش دستمزد کارگران نگاه کرد و باید موضوعات دیگری هم مورد توجه قرار بگیرند. امروز تورم و افزایش قیمت بیشترین فشار را به خانوارهای کارگری در کشور وارد کرده و باعث شده تا آنها توانایی زندگی‌کردن را از دست بدهند؛ افزایش دستمزدها مادامی که نرخ تورم و گرانی در حال رشد است الزامی غیرقابل اجتناب محسوب می‌شوند وعدم همراهی کارفرمایان و دولت با این موضوع به بهانه از بین رفتن اشتغال یا ایجاد تورم خنده‌دار است آن هم زمانیکه دولت هیچ اقدامی برای کاهش تورم انجام نداده و برنامه خاصی هم در این حوزه ندارد!

پیشنهادات ویژه

پیشنهادات ویژه

دانش آراستگی

دیدگاه تان را بنویسید

 

از نگاه ورزش

خانه داری

تفریح و سرگرمی

دنیای سلبریتی ها

عصر تکنولوژی

نیازمندی‌ها