سیاوش در آستانه ی فروپاشی

پنجمین قسمت از سریال سیاوش به کارگردانی سروش محمد زاده و تهیه کنندگی مهدی یاری، جمعه هشتم اسفند ماه به صورت اختصاصی در سایت نماوا منتشر شد.

مرجان مرده است و سیاوش هنوز هم طوری رفتار می کند که گویی مرجان در خانه منتظر او است. این ناباوری با پرخاش و عصبانیت نسبت به دیگران همراه شده است. سیاوش حتی نسبت به شاگردان باشگاهش نیز با پرخاش رفتار می کند.

وحید، دوست و بزرگتر سیاوش و خانواده اش، سعی می کند او را آرام کند. او سیاوش را به مزار مرجان می برد و از او می خواهد این فاجعه را بپذیرد و برایش عزاداری کند. سیاوش دیر و به سختی با این درد مواجه می شود اما به سکوت و تنهایی خودش ادامه می دهد.

در این میانه پدر سیاوش از خانه بیرون‌ می رود و خانواده را نگران می کند. باز هم این وحید است که او را پیدا کند. این مشغله ی وحید سبب می شود تا کمی حواسش از سیاوش پرت شود. سیاوش در‌باشگاه خودش را حبس می کند و بعد از پوشاندن درز ها شیر گاز را باز می گذارد....

نصرت، مارال، آدم ربایی، رابطه ی گذشته ی سیاوش با مارال و... هیچ کدام در این قسمت جایی ندارند. کنش اصلی به کلی فراموش شده است و سریال بیشتر درگیر نمایش حالت روحی ویژه ی سیاوش بعد از از دست دادن مرجان است.

صحنه هایی طولانی از رفتارهای هیستریک و ناتوانی اش در قبول واقعیت که به پرخاش و خودخوری می انجامد بیشتر این قست را در بر می گیرد. بازی میلاد کی مرام در این صحنه ها اغراق شده است و برقراری ارتباط با آن کمی مشکل. دیگر خیلی وقت است که مخاطبان عام نیز از چنین صحنه ها و بازی هایی دچار ملال می شوند و دوره اش سر آمده است.

اما‌ در همین قسمت پنجم مجید صالحی در نقش صابر غوغا می کند. کاراکتر کم طاقت و عصبی صابر به بهترین شکل توسط مجید صالحی مجسم شده است و صالحی در این نقش در حال ایفای یکی از بهترین نقش آفرینی هایش است.

در سکانسی که صابر از رفتن به دنبال پدرش سر باز می زند و به سراغ تهمینه می رود، فشار حرف های تهمینه و میل درونی صابر برای خاموش کردن جر و بحث ها و در نهایت فوران کردن خشمش یک بازی بی نظیر و یک صحنه ی فوق العاده را در قسمت پنجم سیاوش شاهد هستیم.

سریال سیاوش برای نگه داشتن مخاطبانش  نیاز به صحنه‌هایی از جنس همین صحنه ی کشمکش میان صابر و تهمینه دارد نه اغراق ها و تک روی های سیاوش. حال باید دید که در قسمت های آینده و با پیش گرفتن کنش اصلی داستان، سریال سیاوش به چه سمت و سویی می رود...