|

قسمت بیست و هشتم سریال آقازاده

قسمت 28 آقازاده؛ یک قسمت مانده تا پایان کار آقازاده ها

حاج حسن از اعترافات نیما خبردار می شود و هم زمان نیما به اطلاعات مهمی دست می یابد، اما یک اتفاق ناگهانی همه را غافلگیر می کند....

لینک کوتاه کپی شد
1

شایانیوز- بیست و هشتمین قسمت سریال آقازاده به نویسندگی حامد عنقا و کارگردانی بهرنگ توفیقی جمعه، دوازدهم دی ماه در پلتفرم های وی او دی نماوا و فیلیمو منتشر شد.

در قسمت بیست و هشتم از ماجرای به قتل رسیدن الکس پرده بر داشته می شود. نوذر عاشق قدیمی راضیه که بعد از به تهران آمدن او همه جا دنبالش بود با کمک تینا الکس را پیدا می کند و او را به قتل می رساند. نوذر در گفت و گو با حامد می گوید با انتقامی که از الکس گرفته است حالا شب ها را راحت تر می خوابد!

حامد به محض آزادی دوباره کار روی پرونده ی نیما و حاج حسن را از سر می گیرد و با اطلاعات تازه ای که از نیما گرفته است و کمک حاج رضا بیش تر از گذشته به افشای فساد باند حاج حسن نزدیک می شود. از طرفی حاج حسن هم از لغزش نیما با خبر می شود و نقشه ی قتل او را به محض درخواست مرخصی حامد برای او می کشد.

نیما که از حامد می خواهد او را به مزار پدرش ببرد بر سر قبر او از گذشته ی سیاهش ابراز پشیمانی می کند و دوباره خود را ابوذر می نامد. اما نیما وقتی از جایش بلند می شود هدف گلوله ای قرار می گیرد و کشته می شود.

روند تغییر شخصیت نیما از شخصیت منفی سریال به یک قربانی حالا با کشته شدنش به سرانجام می رسد. او که تا همین چند قسمت پیش و حتی از داخل زندان هم خود را از تک و تا نیانداخته بود و دستور قتل راضیه را از همان بندی که بعد تر با حامد در آن هم سلول شد صادر کرد، حالا بر سر قبر پدر شهیدش زاری می کند و دوباره نام ابوذر را بر خود می گذارد.

اما چطور ممکن است که شخصیتی مثل نیما که با توجه به پرونده اش باید بالاترین سطح امنیتی را داشته باشد به راحتی و با تعلل حامد و همکارانش کشته می شود؟!

حامد چه به لحاظ وظایف کاری اش و چه به لحاظ تجربه ای که در داخل زندان داشته است باید بیشتر از جان نیما مراقبت می کرد. راستی از زور گو ها و اراذل زندان چه خبر؟! ماجرای فشاری که آن گروه اوباش داخل زندان به نیما و حامد می آوردند چه شد؟ حامد وقتی در زندان بود یک بار مورد سوء قصد آن ها قرار گرفت و حالا که آزاد شده است به نیما وعده می دهد که «می سپرم تو زندان هوات رو داشته باشن»! به چه کسی؟ به چه نیرویی؟

به هر ترتیب نیما کشته می شود. او قربانی کله شقی ها و خواسته های خودش می شود نه قربانی بازی حاج حسن. در بازی نیما آن قدر که خود حاج حسن وسیله بوده است برعکسش صادق نبوده. نیما خودش همه چیز را از دست می دهد. در هر کاری که سرمایه گذاری می کند خراب کاری به بار می آورد. دست به قتل، قاچاق و جنایت می زند. همه ی این کار ها را هم نه به دستور کسی یا نیرویی که به میل و خواست و اراده ی خود انجام می دهد. حاج حسن در بازی نیما کسی بود که او را در مقابل قانون فراری می داد و همیشه هم به او به خاطر کله شقی هایش هشدار می داد. اما نیما حالا آن قدر در ژست قربانی خوب فرو می رود که همه او را باور می کنند! حتی خود حامد که هنوز لباس عزای همسرش را از تن بیرون نیاورده است...

چیزی به پایان آقازاده نمانده است و در قسمت بعدی فقط می ماند دستگیری حاج حسن. آقازاده بیشتر گره هایی را که در طول این بیست و هشت قسمت ایجاد کرده باز کرده است و حالا فقط حاج حسن مانده است...

پیشنهادات ویژه

پیشنهادات ویژه

دانش آراستگی

دیدگاه تان را بنویسید

 

از نگاه ورزش

خانه داری

تفریح و سرگرمی

عصر تکنولوژی