اگر عادل فردوسیپور گزارشگر بازی النصر بود
دیدیم گزارشگر سعودی حرفهایش را با ادبیات خاصی میزند و ایران و ایرانی را تحقیر میکند و مدیران ما هم خودشان را به کوچه علیچپ میزنند!
با اینکه همگان میبینیم همین عربستان چطور با برخی تغییرات مدیریتی و تغییر نگاه به مسائل روز دنیا به پیشرفت و توسعه خود، سرعت بسیار خوبی داده است، اما همچنان هستند برخی مدیران ما که فقط دنده عقب میروند! انگار نه انگار که در طول یکسال گذشته مردم در مورد لزوم برخی تغییرات اعتراض کرده و سختی کشیدهاند! یکی از اصلیترین لوازم و ابزارهای توسعه هر کشوری، رسانهها هستند که باید در مواجهه با مسائل، ناهنجاریها و معضلات؛ صادقانه و حرفهای برخورد کنند و ایرادها و نقصها را نشان دهند و برجستهسازی کنند.
به گزارش «شایانیوز» و به نقل از روزنامه اعتماد، در جریان بازی پرسپولیس مقابل النصر وقتی پای مهدی ترابی در چالههای ورزشگاه آزادی گیر کرد و پیچید، متاسفانه گزارشگر بازی اصلا در مورد کیفیت افتضاح چمن و زمین مسابقه «یک کلمه» هم به زبان نیاورد! ما از مجریان و گزارشگران فعلی صداوسیما توقع نداریم مثل عادل جسور و شجاع باشند و در حین گزارش از خجالت مدیران کمکار و بیسواد درآیند، اما واقعا سکوت کردن در مقابل چیزی که کاملا توی ذوق میزند و سوژه تمام شبکههای رسانهای شده، آدم را نگران و ناامید میکند!
خدای ناکرده ما توقع نداریم گزارشگر بازی به مسائل کلان و سیاسی ورود کند، اما واقعا یک کلمه هم در مورد کیفیت فاجعهبار چمن آزادی حرف نزدن، هنر میخواهد. این تنها باعث میشود تصور کنیم در پیرامون ما تعداد مدیرانی که دنده عقب میروند، خیلی بیشتر از اینها هستند! در مقابل، دیدیم گزارشگر سعودی حرفهایش را با ادبیات خاصی میزند و ایران و ایرانی را تحقیر میکند و مدیران صدا و سیمای ما هم خودشان را به کوچه علیچپ میزنند!
مسوولان رسانهها بدانند دیگر هیچ چیزی را نمیتوان اینچنین ماستمالی کرد تا مردم از واقعیتهای روشن بیخبر باشند! دیگر آن روزگار و آن دوران در این دنیای کوچک تمام شده و فقط ندانمکاری برخی مسوولان، باعث خسارت بیشتر و افزایش هزینهها به ایران عزیز میشود. اما اگر عادل فردوسیپور گزارشگر این بازی بود، چه اتفاقی میافتاد؟! عادل فقط با چند کلمه و کمی طنز و خنده کاری میکرد، از وزیر ورزش گرفته تا مدیران تجهیز و نگهداری ورزشگاه آزادی و ... سینهخیز به سمت استودیو ۹۰ بروند و خودشان را برای دفاع از عملکرد و حیثیت خود آماده کنند! اما حالا انگار نه انگار که اتفاقی افتاده!
دیدگاه تان را بنویسید