|

سیاست سدسازی مغرضانه طالبان

در این بی‌آبی حقابه ما را طالبان می‌دزدد! جنگ آب میان ایران و افغانستان ادامه دارد!

مناقشه ایران و طالبان بر سر حقابه هیرمند سالهاست منافع ایران را تهدید کرده و بر سایر ابعاد روابط دو کشور سایه افکنده است.

لینک کوتاه کپی شد

شایانیوز- مناقشه ایران و افغعانستان دربارهٔ تقسیم آب رود هیرمند، از دیرباز یکی از پیچیده‌ترین پرونده‌های آب‌های فراملی در آسیای غربی بوده است؛ پرونده‌ای که در تقاطع سیاست، مهندسی، حقوق بین‌الملل و سرنوشت معیشت مردم منطقه‌ای کم‌آب قرار دارد.

موقعیت جغرافیایی و هیدرولوژیک و میزان اهمیت

رود هیرمند (هلمند، هیلمند) از دامنه‌های غربی رشته ‌کوه هندوکُش و تپه‌های بابا در شرق و جنوب ‌شرقی افغانستان سرچشمه می‌گیرد و مسیری طولانی به سمت جنوب و جنوب ‌غرب می‌پیماید تا وارد حوضهٔ انتهایی بسته‌ای شود که به «دلتای سیستان» معروف است و مجموعه تالاب‌های هامون را شکل می‌دهد. این اکوسیستم در مرز مشترک ایران و افغانستان قرار دارد و صدها هزار نفر از منابع آب و محصولات کشاورزی و صیادی آن امرار معاش می‌کنند.

پهنهٔ حوضهٔ هیرمند/سیستان از منظر هیدرولوژیک یک «حوضهٔ انتهایی» (endorheic) است؛ یعنی آب جاری تنها درون حوضه تبخیر یا در گودی‌ها و هامون جمع می‌شود و خروجی به دریا ندارد. این ویژگی حساسیت تقسیم آب را افزایش می‌دهد، زیرا کاهش کوچک جریان در بالادست می‌تواند تغییرات بزرگ آبی و زیست‌محیطی در پایین‌دست ایجاد کند.

c xdbfddd

پیشینهٔ حقوقی و فنی

ریشه‌های اختلاف به ۱۰۰–۱۵۰ سال قبل بازمی‌گردد؛ در قرن نوزدهم، از طریق آرای داوری‌ مانند رأی سر فردریک گولدسمیت بریتانیایی تلاش شد مرزها و بخش‌هایی از حقوق استفاده تعیین شود، اما مسائل تخصیص آب به‌ طور کامل حل نشد و اختلافات بعدی به وجود آمد.

در قرن بیستم، پرونده وارد فاز فنی‌تر شد: در 1320 «کمیسیون دلتا هیرمند» که کارشناسان هیدرولوژیست بی‌طرف را گرد هم آورد، گزارشی فنی منتشر کرد که بر پایه داده‌های مهندسی، پیشنهادهایی برای تقسیم عادلانه آب ارائه می‌داد و اساس مذاکرات بعدی را شکل داد.

dgn

یک قرن رویکرد حکومت‌های افغان نسبت به هیرمند

در طول یک قرن گذشته، حکومت‌های مختلف افغانستان رویکردهای متفاوتی نسبت به مناقشه هیرمند با ایران اتخاذ کرده‌اند:

دوره سلطنت محمد ظاهر شاه (۱۳۱۲–۱۳۵۲)

در این دوره، افغانستان و ایران سال ۱۳۵۱ در کابل، توافق‌نامه‌ای برای تقسیم آب رودخانه هیرمند امضا کردند. این توافق‌نامه به‌ ویژه بر استفاده مشترک از منابع آبی تأکید داشت. با این حال، به دلیل تغییرات سیاسی و عدم تصویب در افغانستان، این توافق‌نامه اجرایی نشد. این قرارداد، چارچوب حقوقی اصلی تقسیم آب هیرمند را معین کرد. برای سال‌های نرمال (سال‌هایی که خشکسالی وجود ندارد و میزان بارش و سطح آب در منطقه نرمال است.) مقدار مشخصی تعیین شد و ارکان نظارت و کمیسیونی مشترک برای حل اختلاف نیز معین گردید. این پیمان از منظر حقوق بین‌الملل اهمیت دارد، اما در بندهای اجرایی خود مانند تعریف دقیق «سال نرمال» و سازوکارهای کنترلی، سال‌های خشکسالی یا زمانی که حکومت بالادست، سد می‌سازد، محل اختلاف می‌شود.

bvn h

۲. جمهوری دموکراتیک افغانستان (۱۳۵۷–۱۳۷۱)

در این دوره، با توجه به تحولات داخلی و جنگ‌های داخلی، تمرکز اصلی حکومت بر مسائل داخلی بود و مناقشه هیرمند به حاشیه رفت. با این حال، برخی اقدامات در جهت مدیریت منابع آبی صورت گرفت، اما توافقات جدیدی با ایران صورت نگرفت.

۳. حکومت طالبان (۱۳۸۰–۱۳۸۲ و ۱۴۰۰–اکنون)

در دوره اول حکومت طالبان، روابط با ایران به دلیل تحریم‌های بین‌المللی و انزوای دیپلماتیک محدود بود. در دوره دوم، با توجه به تحولات سیاسی و اقتصادی، ایران خواستار اجرای کامل توافق‌نامه ۱۳۵۱ شد.

۴. جمهوری اسلامی افغانستان (۱۳۸۳–۱۳۹۹)

در این دوره، افغانستان تحت حمایت جامعه بین‌المللی قرار داشت و تلاش‌هایی برای حل مناقشه هیرمند صورت گرفت. در سال ۱۳۹۶، کمیته‌ای مشترک برای بررسی مسائل مربوط به رودخانه هیرمند تشکیل شد. با این حال، به دلیل تنش‌های سیاسی و امنیتی، پیشرفت‌های ملموسی در این زمینه حاصل نشد.

erhrt

۵. از سال ۱۳۹۹ تاکنون، بازگشت طالبان و وضعیت جاری

پس از سقوط دولت جمهوری اسلامی افغانستان در تابستان ۱۴۰۰ و بازگشت طالبان به قدرت، مناسبات با ایران وارد مرحله‌ای جدید شد. ایران همچنان بر اجرای کامل توافق‌نامه ۱۳۵۲ (۱۹۷۳ میلادی) تأکید دارد، اما طالبان با کنترل کامل منابع آب در بالادست و تغییر برخی سیاست‌ها، گاهی منجر به اختلافات و کاهش جریان آب به ایران شده‌اند.

دی ماه ۱۴۰۳، وزیر امور خارجه ایران به کابل سفر کرد و بر لزوم مدیریت منابع آبی و حل اختلاف‌ها به صورت دوجانبه تأکید کرد. در سال‌های اخیر نیز گزارش‌هایی از تنش‌های مرزی و کاهش جریان آب به پایین‌دست (تالاب‌های هامون) منتشر شده است.

همچنین پروژه‌های زیرساختی مانند سد کمال‌خان وارد مرحله بهره‌برداری شده و نقش این سازه‌ها در مدیریت جریان آب و توانایی افغانستان در کنترل سهم ایران از هیرمند، به یکی از نقاط حساس تبدیل شده است.

brhererhbf

خشکی هامون و پیامدهای زیست‌محیطی

مطالعات ماهواره‌ای و مقالات علمی متعدد نشان داده‌اند که تالاب‌های هامون در سال‌های مختلف (۲۰۰۱، ۲۰۰۲، ۲۰۰۴، ۲۰۱۸، ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲) خشک شده یا تا حد زیادی فروکش کرده‌اند. حجم گردوغبار منطقه تا ۴۰ درصد افزایش یافته است، که سلامت مردم، کشاورزی و زیرساخت‌ها را تهدید می‌کند و ریزگردها به مناطقی وسیع از ایران تا پاکستان و دریای عرب منتقل می‌شوند.

علت خشکی عمدتاً ترکیبی از کاهش بارش و ذوب برف ناشی از تغییرات اقلیمی، مدیریت منابع آب بالادست و سدسازی و بهره‌برداری غیرپایدار از سفره‌های زیرزمینی است. کاهش جریان هیرمند که حدود ۹۰ درصد ورودی هامون را تأمین می‌کند، عامل اصلی مستقیم خشکی است.

پیامدهای زیستی و انسانی شامل نابودی زیستگاه ماهی‌ها و پرندگان مهاجر، از میان رفتن معیشت صیادان، شورشدن خاک‌های کشاورزی، افت عملکرد محصولات، افزایش بیماری‌های تنفسی و آلرژیک و مهاجرت اجباری است که همه هزینه‌های اقتصادی و اجتماعی سنگینی بر جامعه وارد می‌کند.

مناقشه هیرمند نمونه‌ای عینی از پیوند منابع طبیعی با امنیت، هویت ملی و بقا است. پیمان 1351 نقطه عطف حقوقی بود اما بدون سازوکارهای نظارتی مؤثر، شفافیت داده و پشتوانه سیاسی و فنی، هیچ سندی، تضمین ‌کننده تداوم حیات هامون نیست. تغییرات اقلیمی و دوره‌های خشکسالی فشار طبیعی بر منابع را افزایش می‌دهند و سدسازی بالادست توان طبیعی پخش آب را کاهش داده است. اگر تهران و کابل نتوانند با هم‌افزایی فنی، حقوقی و دیپلماتیک توافق عملی و شفاف برقرار کنند، پیامدهای زیست‌محیطی، اقتصادی و امنیتی تشدید خواهد شد و بیش از همه مردم آسیب پذیر حوضهٔ سیستان بهای آن را خواهند پرداخت.

پیشنهادات ویژه

پیشنهادات ویژه

دانش آراستگی

دیدگاه تان را بنویسید

 

آشپزی

خانه داری

تفریح و سرگرمی

دنیای سلبریتی ها