دختر مشهدی: عکس های لختم را برای اثبات عشق فرستادم اما...

لیلا دختر جوان مشهدی که عکس های خصوصی اش در فضای مجازی بین مردم ایران دست به دست چرخیده است. حالا پشیمان شده و داستان غم انگیز خود را بیان میکند.

بی آبرویی زن مشهدی نزد پلیس قاسم آباد مطرح شد

افسر پرونده با بیان این که زن مشهدی قربانی فضای مجازی شده است گفت: قربانی باعث فریب خوردگی شده و اعتماد بی جا در فضای مجازی باعث این شده که عکس های لیلا در گوشی مردم دست به دست چرخیده است. افسر پرونده گفت: متهم این پرونده مرد پلیدی است که با بی آبرو کردن دختران، غریبه نیست و سابقه هتک حرمت و مزاحمت را برای نوامیس مردم را دارد. و در فضای حقیقی و فضای مجازی مزاحمت برای دختران مشهدی ایجاد می کرد. و درقبال مزاحمت و هتک حرمت و بی آبرو کردن لیلا با هوشیاری پلیس در دام ماموران مشهد افتاد. افسر پرونده افزود: پلیس با هتک حرمت و بی آبرو کردن نوامیس مردم به شدت مخالف است و در قبال چنین جرائمی برخورد قاطعانه و جدی انجام می دهد.

عملیات ضربتی پلیس برای دستگیری متهم مشهدی

با عملیات ضربتی و غافلگیرانه پلیس متهم را به جرم هتک حرمت و بی آبرو کرن نوامیس مردم دستگیر و پرونده به دادسرا مشهد ارجاع شد.

فرستادن عکس های بدون لباس برای اثبات عشق به مرد شیطان صفت

لیلا، قربانی این پرونده گفت: عکس های شخصی ام را از طریق اینترنت برایش فرستادم تا به او ثابت کنم عاشقش شده ام و از این که تصور می کردم پسر جوانی را از راه خطا و گناه نجات داده ام خیلی خوشحال بودم. اما من، یعنی همان دختری که تا یک سال قبل از نظر ایمان و اخلاق زبانزد همه دوستان و آشنایان بودم و همیشه سعی می کردم الگوی دیگران باشم با اشتباهی کوچک، دردسر بزرگی برای خودم و خانواده ام درست کردم.

مرد هوس ران مزاحم همکلاسی زن مشهدی

دختر جوان در دایره اجتماعی کلانتری قاسم آباد مشهد افزود: من دچار غرور و خودبینی شدم و به همین خاطر چنین مشکلی برایم به وجود آمد. از شما چه پنهان حدود یک سال قبل همکلاسی ام گفت: پسری جوان برایش مزاحمت ایجاد می کند و با پیامک های بسیار زشت و ناروا اعصابش را به هم ریخته است.دوستم از این بابت خیلی نگران بود چون اگر پدر و برادرانش می فهمیدند گرفتار چه مسئله ای شده است مشکل بزرگی برایش به وجود می آمد.

معرفی کتاب باعث بی آبرویی قربانی مشهدی

لیلا نفس عمیقی کشید و افزود: من با احساس مسئولیت در برابر این مشکل همکلاسی ام دست به کار شدم و با پسر مزاحم تماس گرفتم تا با گفت وگو و نصیحت او را قانع کنم دست از سر دوستم بردارد.با این نیت چند بار به پسر جوان زنگ زدم و او که آدم حقه باز و شیادی است خودش را فردی گناهکار معرفی کرد و گفت: با شنیدن حرف هایم از خواب غفلت بیدار شده است و تصمیم دارد از گناه و معصیت دور شود.پسر جوان از من خواهش کرد بیشتر نصیحتش کنم و من با خرسندی از این مسئله که توانسته ام فردی را تغییر بدهم چند کتاب به او معرفی کردم و رابطه ما در مدت کوتاهی از تماس های تلفنی و ارسال پیامک به ارتباط اینترنتی کشیده شد.دختر جوان گفت: پسر حیله گر با زبانی چرب ونرم کم کم مرا وابسته خودش کرد و نمی دانم چگونه اسیر احساساتم شدم و عقلم را زیر پا گذاشتم. من برای آن که اثبات کنم عاشق شده ام به خواسته او عمل کردم و عکس های شخصی ام را برایش فرستادم. اما از همان روز به بعد پسر جوان تهدیدم می کند که یا باید به خواسته های شیطانی اش تن بدهم و یا این که عکس هایم را از طریق اینترنت و بلوتوث منتشر خواهد کرد و... . مانده ام چه خاکی بر سرم بریزم.

غرور دچار پخش شدن عکس های خصوصی در اینترنت

قربانی این بی آبرویی بیان کرد: در هیچ شرایط و موقعیتی انسان نباید خودش را از دیگران بهتر و بالاتر ببیند و دچار خودبینی و غرور شود چون تکبر مایه بدبختی است و نکته مهم دیگر این که یک لحظه غفلت از خود، ممکن است مشکلات جدی و مسائل پیچیده ای در زندگی ما به وجود بیاورد. من اعتراف می کنم اشتباه کرده ام و باید تاوان آن را پس بدهم