جدایی پدر از دختر؛ تام کروز بین دختر و مذهبش، مذهبش را انتخاب کرده!

شایانیوز- تام کروز، ستاره کاریزماتیک هالیوود که برای میلیون‌ها نفر در سراسر جهان نماد موفقیت، شهرت و شکوه سینمای امریکا محسوب می‌شود، سال‌هاست درگیر یکی از عجیب‌ترین و در عین حال بحث‌برانگیزترین روایت‌های زندگی‌ شخصی‌اش است؛ روایتی که در آن، نه فیلم‌های پرهیجان «ماموریت غیر ممکن»، نه جوایز سینمایی و نه ثروت خیره‌کننده‌اش، بلکه رابطه او با تنها دخترش، سوری کروز، به محور اصلی توجه رسانه‌ها و افکار عمومی تبدیل شده است. واقعیت تلخ این است که از سال ۲۰۱۲ و پس از جدایی جنجالی او از کیتی هولمز، تام کروز عملاً ارتباطش با دخترش را قطع کرده و گفته می‌شود دلیل اصلی این فاصله دردناک، تعهد راسخ و غیر قابل مصالحه او به فرقه ساینتولوژی بوده است؛ فرقه‌ای که برای بسیاری نه یک مکتب معنوی بلکه سازمانی تمامیت‌خواه و مخوف است که روابط انسانی و حتی پیوندهای خانوادگی را در پای آموزه‌ها و قوانین خود قربانی می‌کند.

ساینتولوژی، فرقه‌ای که در دهه ۱۹۵۰ توسط ال. ران هابارد، نویسنده داستان‌های علمی-تخیلی پایه‌گذاری شد، در ظاهر ادعا می‌کند که راهی نوین برای کشف معنای زندگی، رهایی روح و رسیدن به «آگاهی مطلق» ارائه می‌دهد، اما گزارش‌های بی‌شمار از اعضای سابق و مستندهای منتشر شده در رسانه‌های جهانی نشان می‌دهند که این سازمان بیش از هر چیز ساختاری سرکوبگر دارد؛ ساختاری که اعضایش را تحت فشارهای مالی هنگفت، کنترل روانی شدید و قوانینی سفت‌ و سخت قرار می‌دهد، تا جایی که بسیاری آن را نه یک دین نوظهور، بلکه یک امپراتوری مالی و روانی می‌دانند که کوچک‌ترین مخالفت را با مجازات‌های سنگین پاسخ می‌دهد. در این میان، تام کروز که به‌ عنوان شناخته‌شده‌ترین عضو این فرقه، چهره تبلیغاتی و ویترین جهانی آن محسوب می‌شود، عملاً یکی از وفادارترین پیروانش به شمار می‌آید و بارها نشان داده است که برای حفظ جایگاه خود در این مجموعه، حاضر است زندگی شخصی‌اش را فدا کند.

رابطه او با کیتی هولمز، بازیگر مشهور امریکایی، در ابتدا رویایی به نظر می‌رسید؛ ازدواجی پر زرق‌ و برق که توجه جهان را جلب کرد و به تولد سوری کروز، دختر زیبایی که در همان کودکی به یکی از محبوب‌ترین سوژه‌های رسانه‌ای هالیوود تبدیل شد، انجامید. اما پشت این ظاهر درخشان، سایه سنگین ساینتولوژی وجود داشت. هولمز، که گفته می‌شود از همان ابتدا با آموزه‌ها و دخالت‌های فرقه دچار تردید و نگرانی شده بود، سرانجام در سال ۲۰۱۲ تصمیم گرفت این چرخه را بشکند و برای حفاظت از دخترش، مسیر خود را از کروز جدا کند. دادگاه حضانت را به کیتی واگذار کرد و سوری از آن پس با مادرش زندگی کرد، اما چیزی که همگان را شوکه کرد، تصمیم تام کروز بود؛ او نه‌تنها برای بازپس‌گیری نقش پدرانه‌اش نجنگید، بلکه به تدریج از زندگی دخترش محو شد، گویی که فرقه برایش جایگزینی قدرتمندتر و مهم‌تر از خانواده شده است.

امروز، سوری کروز دیگر کودک خردسالی نیست که پاپاراتزی‌ها در خیابان‌ها دنبال او باشند. او اکنون ۱۸ ساله است و در آستانه ورود به بزرگسالی، اما سال‌های طلایی کودکی و نوجوانی‌اش بدون حضور پدر سپری شده است. رسانه‌ها بارها گزارش داده‌اند که کروز طی این سال‌ها شاید در مناسبت‌های بسیار معدودی دخترش را دیده باشد، اما رابطه عاطفی مستمر و طبیعی میان آن‌ها وجود نداشته است. بسیاری از گزارش‌ها به قوانین سخت‌گیرانه ساینتولوژی اشاره می‌کنند که اعضا را از ارتباط عمیق با کسانی که خارج از این دایره هستند بازمی‌دارد، حتی اگر این «دیگران» فرزندان و اعضای خانواده‌شان باشند. در واقع، در نگاه این فرقه، سوری یک «غیرمؤمن» است و بنابراین ارتباط نزدیک با او نوعی تخطی از اصول به شمار می‌آید.

دختر تام کروز در آستانه ورود به 18 سالگی

این داستان، فراتر از زندگی خصوصی یک ستاره سینما، تصویری تکان‌ دهنده از چگونگی تأثیرگذاری یک فرقه بر تصمیمات انسانی است؛ فرقه‌ای که می‌تواند حتی یک پدر مشهور و ثروتمند را متقاعد کند که پیوندی به‌ غایت انسانی و عاطفی مانند رابطه با دخترش را فدای وفاداری به آموزه‌های یک سازمان کند. تام کروز با انتخابی که شاید برای بسیاری غیر قابل‌ باور باشد، در عمل نشان داده که چگونه یک ایدئولوژی توانسته جایگاهی فراتر از خانواده در ذهن و زندگی او پیدا کند، جایگاهی که هزینه‌اش دوری از فرزندی است که حالا بدون حضور پدر، مسیر زندگی‌اش را ادامه می‌دهد.

ماجرای تام کروز و سوری کروز، نمادی هشدار دهنده است. این مسئله، پرسشی اساسی را مطرح می‌کند: تا کجا می‌توان به یک باور، یک سازمان یا یک ایدئولوژی وفادار بود، و در چه نقطه‌ای این وفاداری به بهایی سنگین و غیر قابل جبران برای روابط انسانی تبدیل می‌شود؟