معمایی به نام امام موسی صدر! از شایعه تا واقعیت
یک آدمربایی قدیمی! از خبر پیدا شدن جنازه امام موسی صدر تا جنبشهای ضد اسرائیلی!
پیدا شدن جسد منسوب به امام موسی صدر، بهانهای است تا او و ریشه خانوادگی و فعالیتهایش را بیشتر بشناسیم.
شایانیوز- در روزهایی که فضای رسانهای خاورمیانه بار دیگر مملو از خبرها و تغییرات گوناگون است، خبر پیدا شدن جنازهای منسوب به امام موسی صدر بار دیگر بحثهای قدیمی را زنده کرده است؛ خبری که هنوز صحت و سقم آن به طور دقیق مشخص نیست، اما به سرعت در فضای سیاسی و اجتماعی منطقه بازتاب یافت و تحلیلگران را به پرسش واداشت.
امام موسی صدر، روحانی شیعه که ریشههای خانوادگیاش با خاندان امام خمینی پیوند خورده و در حلقههای نزدیک فکری و فامیلی آنان قرار داشت، از همان ابتدا شخصیتی متفاوت و چند وجهی به شمار میرفت. او میل داشت شیعیان لبنان را از انزوا و حاشیهنشینی دیرینه به عرصهای از کنشگری فعال و سازمان یافته و حضور در تصمیمات سیاسی لبنان وارد کند. حضور او در لبنان در دهههای پرآشوب میانی قرن بیستم، با تأسیس «حرکت اَمَل» و تلاش برای برقراری پیوند میان باورهای مذهبی و ضرورتهای اجتماعی همراه شد؛ تلاشی که قدرتهای منطقهای و بینالمللی را وادار به کنشگری کرد.
![]()
نسبت خانوادگی امام موسی صدر با خاندان امام خمینی
امام موسی صدر در سال ۱۳۰۷ خورشیدی در قم به دنیا آمد. نسب او از طرف پدر به خاندان صدر برمیگردد که یکی از شناختهشدهترین خاندانهای شیعی در ایران و عراق محسوب میشوند. او از طرف مادری نیز با خاندان خمینی نسبت داشت. در واقع او دایی صادق طباطبایی، دیپلمات و سیاستمدار ایرانی بود و خود صادق طباطبایی نیز برادر همسر احمد خمینی بود. به عبارت دیگر، موسی صدر دایی عروس امام خمینی بود.
این نزدیکی و نسبت سببی خانوادگی موجب شده بود که در سالهای مبارزه علیه رژیم پهلوی، بسیاری از دیدگاهها و فعالیتهای او به طور طبیعی در هماهنگی و همسویی با جریان فکری امام خمینی قرار گیرد، هرچند شخصیت مستقل صدر باعث میشد که در برخی مسائل رویکردی متفاوت و متمایز نیز اتخاذ کند.
![]()
ارتباط نزدیک امام موسی صدر با امام خمینی و خاندان او، به ویژه در سالهای پیش از انقلاب، باعث شد که وی نه فقط به عنوان رهبر یک جنبش در لبنان بلکه به عنوان نماد پیوند میان جریانهای فکری و انقلابی شیعه در منطقه شناخته شود. این جایگاه ویژه، به او امکان داد که در عرصههای دیپلماتیک و حتی میانفرهنگی نیز نقش ایفا کند و با رهبران عربی، چه در دمشق و چه در قاهره و بغداد، وارد گفتگو شود. در عین حال، شخصیت مستقل و آزاداندیش او، که همواره تلاش داشت منافع ملی لبنان و کرامت جامعه شیعی را اولویت قرار دهد، موجب میشد که روابطش با برخی دولتها و گروهها همواره پر تنش و پیچیده باقی بماند.
اما شاید مهمترین بخش زندگی سیاسی امام موسی صدر، مبارزات صریح و بیپردهاش با اسرائیل بود؛ او بارها در سخنرانیهای عمومی و دیدارهای خصوصی اعلام کرده بود که موجودیت اسرائیل نه تنها تهدیدی برای فلسطینیها بلکه برای هویت و استقلال تمامی ملتهای منطقه است. این رویکرد ضد صهیونیستی، به همراه توانایی بینظیر او در سازماندهی نیروها و بسیج افکار عمومی، سبب شد که برخی تحلیلگران ربایش او را به طور مستقیم به اسرائیل نسبت دهند.
او در سال ۱۹۷۸ به لیبی سفر کرد و هرگز بازنگشت. سالها قبل از این اتفاق او فرزندانش را به نوبت به پاریس فرستاده بود و سپس همسرش را نزد آنها فرستاد. در سالهای پایانی، خودش هم به آنها ملحق شده و در پاریس زندگی میکرد.
![]()
میراث امام موسی صدر و ارتباط آن با حزبالله لبنان
اگرچه امام موسی صدر هرگز شاهد شکلگیری حزبالله لبنان نبود ـ چرا که ناپدید شدن او در سال ۱۹۷۸، چند سال پیش از تأسیس رسمی حزبالله در ۱۹۸۲ رخ داد ـ اما بدون تردید بذرهایی که او کاشت و اندیشههایی که ترویج داد، زمینهساز پیدایش این جنبش شیعی شد. حرکت اَمَل که به ابتکار او بنیان نهاده شد، نخستین سازمان شیعی سازمان یافته در لبنان بود که با شعار دفاع از محرومان و مقابله با اشغالگری اسرائیل توانست بخشهای بزرگی از جامعه شیعی را گرد هم آورد. پس از ربایش صدر و با وقوع تجاوز اسرائیل به جنوب لبنان، بخشی از جوانان و نیروهای جنبش اُمَل، با الهام از آموزههای صدر و تحت تأثیر انقلاب اسلامی ایران، به سوی تشکیلاتی جدید رفتند که بعدها به حزبالله لبنان شهرت یافت.
![]()
رهبران حزبالله، از سید حسن نصرالله گرفته تا دیگر چهرههای ارشد، بارها در سخنرانیها و مواضع رسمی خود تأکید کردهاند که امام موسی صدر برای آنان همچون «پدر معنوی» و «پیشاهنگ راه مقاومت» است. به همین دلیل، حتی اگر به لحاظ سازمانی حزبالله ادامه مستقیم حرکت اَمَل نباشد، از نظر ایدئولوژیک و فرهنگی، تداوم همان اندیشهها و آموزههای صدر محسوب میشود. امروزه نیز هرگاه بحث از مشروعیت مبارزه شیعیان لبنان در برابر اسرائیل به میان میآید، بسیاری از رهبران مقاومت به خطابهها و مواضع تاریخی صدر استناد میکنند.
با این حال، پرونده ربایش او در سال ۱۹۷۸ در لیبی و در دوران حکومت معمر قذافی، همچنان پر از ابهام باقی مانده است. روایت رسمی میگوید که صدر به دعوت قذافی به طرابلس سفر کرد و پس از آن ناپدید شد؛ اما پرسش اصلی اینجاست که چه کسی از این ناپدید شدن، بیشترین سود را برد؟ اسرائیل؟ رژیم لیبی؟ یا حتی بازیگران دیگر؟
امروز و با انتشار هر خبر تازهای، از جمله ادعای پیدا شدن جنازه او، بار دیگر بحثهای قدیمی در محافل سیاسی و مذهبی شعلهور میگردد.
دیدگاه تان را بنویسید