ابهامات درباره آتشبس میان ایران و اسرائیل
آیا کشتی جنگ 12 روزه به ساحل امن رسیده؟ پایان جنگ یا عملیات فریب
دونالد ترامپ، رسماً آتش بس بین ایران و اسرائیل را اعلام کرد. باید دید آیا میتوان اعتماد کرد و این آتش بس را پایان قطعی جنگ دانست یا خیر.
شایانیوز- بامداد ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ حملات ناجوانمردانه اسرائیل خواب تهران و چند شهر دیگر را آشفت. سرلشگر حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران، سرلشگر محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح و سرلشکر غلامعلی رشید، فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا به شهادت رسیدند. جنگ آغاز شد؛ اسرائیل حملاتی غافلگیرانه به تأسیسات کلیدی نظامی و هستهای ایران انجام داد.
![]()
در همان ساعات اولیه جنگ، علاوه بر فرماندهان ارشد سپاه، دانشمندان هستهای و بسیاری از شهروندان غیرنظامی نیز به شهادت رسیدند. بسیاری از سامانههای پدافند هوایی هدف حملات نظامی قرار گرفتند. موشکهای ایران با موفقیت به آسمان سرزمینهای اشغالی رسیدند و بر پایگاههای نظامی و شهرها فرود آمدند. در این میان، ایالات متحده، مانند همیشه علاوه بر دفاع از اسرائیل و توجیه حملات تروریستی، در روز نهم جنگ برابر با 31 خرداد، طی حملهای بی سابقه، سایت هستهای فردو، نطنز و اصفهان را هدف بمبهای سنگرشکن 14 تنی قرار داد. طی 12 روز، بسیاری از مقرهای سپاه پاسداران، نیروگاهها، پالایشگاهها، تأسیسات هستهای و همچنین مناطق مسکونی را هدف قرار داد.
![]()
آتش بس دستوری!
بامداد امروز سهشنبه 3 خرداد، دونالد ترامپ، رئیس جمهور همان امریکایی که در مدت این جنگ تحمیلی 12 روزه تمام قد در کنار اسرائیل ایستاده بود، در پیامی در شبکه اجتماعی تروث نوشت: «آتش بس اکنون برقرار شده است. لطفا آن را نقض نکنید.»
حال باید دید پشت پرده این تمایل به آتش بس چیست؟ در نگاه اول به نظر میرسد ترامپ از درگیری میان ایران و اسرائیل خسته شده است. مایل به تداوم ناآرامیها نیست؛ چرا که مواضع و منافعش در خاورمیانه به خطر میافتد، قیمت نفت بالا میرود، هزینههای حمل و نقل به تبع افزایش قیمت نفت و بنزین افزایش مییابد و این یعنی ضربه به تجارت و اقتصاد در تمام جهان. چنین به نظر میرسد که ترامپ نمیخواهد امریکا را وارد جگ دیگری کند و از سوی دیگر نمیتواند از حمایت از اسرائیل دست بکشد. پس بهترین راه این است که با یک آتش بس تحمیلی، هر دو طرف را وادار به پذیرش صلح کند؛ آن هم به گفته خودش، صلحی پایدار! به طوری که ایران و اسرائیل دیگر هرگز گلولهای به سمت یکدیگر شلیک نکنند؛ اما آیا این چشم انداز ممکن است؟ در بحبوحه جنگی عظیم که اسرائیل میلیونها دلار بابت آن هزینه کرده و علاوه بر مسائل مالی و اقتصادی ناشی از جنگ، هزینههای فراوان دیگری از جمله تنشهای داخلی، موقعیت حساس بین المللی، محکوم شدن توسط بسیاری از کشورها، خطر وقوع جنگ جهانی، امکان بروز بحران هستهای و ... را متحمل شده است، آیا محتمل است که به یکباره توسط هم پیمان قدرتمند همیشگیاش به آتش بس دعوت شود؟ به خصوص که این امر موجب تثبیت قدرت حکومت جمهوری اسلامی بر ایران خواهد بود. آنچه پس از کمی تعمق آشکار میشود این است که موضوع، دارای پیچیدگیهای سیاسی است و پشت پردههایی وجود دارد که برای پیشگیری از خطر حملات مجدد علیه کشورمان، باید آنها را تحلیل کنیم.
![]()
سناریوهای احتمالی
احتمال هر گونه کارشکنی، اتهام و به توافق دائمی نرسیدن وجود دارد. ممکن است ترامپ چنین ایدهای در سر داشته باشد که در صورت اجرایی نشدن آتش بس به هر دلیل به ویژه به دلیل زیر بار زور نرفتن ایران، تداوم حملات رژیم صهیونیستی به ایران را مشروع جلوه بدهد. به ویژه که ایران نشان داده زیر تهدید و فشار، صلح نمیکند.
هدف اساسی دیگری که برای این اعلام یکجانبه خبر آتش بس قابل تصور است، تلاش برای ایجاد شکاف در داخل ایران است. چون احتمال زیادی وجود دارد که برخی جناحهای رادیکال در ایران، اعتماد به امریکا را عاقلانه ندانسته و با رد پیشنهاد آتش بس، در مقابل گروههای میانهرو حامی مذاکره و سازش قرار بگیرند. شکاف حاصل شده به میان مردم عادی کشیده خواهد شد و یک دو دستگی خطرناک پدید خواهد آمد که کاملاً به نفع امریکا واسرائیل و هم پیمانان آنهاست. انسجام ملی از بین خواهد رفت و کنترل خارجی سادهتر خواهد بود.
نکته قابل تأمل دیگر این است که ترامپ ممکن است قصد داشته باشد با وارد کردن ناگهانی پیشنهاد آتش بس به میدان درگیریهای ایران و اسرائیل، نظرات مردم در جامعهٔ ایران را تست کند. او میخواهد بیازمایدکه در داخل ایران چهخواهد شد؟ آیا مردم از آتش بس و توقف حملات و بازگشت به زندگی عادی استقبال میکنند ولو به قیمت بر سر کار ماندن جمهوری اسلامی؟ و یا خواهان ادامه جنگ و براندازی حکومت هستند گرچه بهای بسیاری بپردازند؟ مورد سومی نیز در کار است: اینکه گروهی بخواهند جنگ را تا نابودی کامل رژیم صهیونیستی ادامه دهند. ادعایی که بارها توسط نیروهای مردمی و نیز بسیاری از مقامات مطرح شده است.
![]()
خودتان نخواستید!
در مرحله تست آتش بس، اگر شکافی در جامعه مشاهده شود، ترامپ سعی خواهد کرد با استفاده از سناریوی مذکور (سوء استفاده از زیر بار زور نرفتن ایران و مطرح کردن آن به عنوان عدم تمایل به سازش) و با تکیه بر شانتاژ رسانهای و تئوری مقصرنمایی ایران، حملات رژیم صهیونیستی ادامه یافته و شدت یابد تا شکاف ایجاد شده توسعه یافته و به نابودی حکومت ایران بینجامد.
افزون بر تمام اینها باید گفت به دنبال خبر آتش بس، قیمت نفت تا ۶۵ دلار در هر بشکه کاهش یافته است و این نشانهای از بازگشت ثبات به منطقه و تدمین منافع امریکاست. این اتفاق را میتوان تلاشی برای کنترل موقت قیمت نفت و وارد کردن شوکبرای جلوگیری از بالاتر رفتن قیمت نفت جهانی، به خصوص پس از تهدید ایران مبنی بر بستن تنگه هرمز باشد.
یک مقام نظامی- امنیتی گفته است: «در همین لحظه، دشمن در حال تجاوز به ایران است و ایران در آستانه تشدید حملات تلافیجویانه خود است و گوش شنوایی برای شنیدن دروغهای دشمنانش ندارد.»
برخی از تحیلگران معتقدند پیشنهاد ترامپ برای برقراری آتشبس، در واقع عملیات فریب برای حملات گستردهتر است.
آنچه مسلم است لزوم هوشیاری مقامات اطلاعاتی و امنیتی و نیز نیروهای مسلح، برای شناخت حیلههای احتمالی دشمن و خنثی کردن هرگونه سوءقصد است. به خصوص با اتکا بر تجربه آزموده اخیر در 23 خرداد که نشان داد استفاده از اصل غافلگیری و پیادهسازی حملات غیرمنتظره، ابزار اصلی دشمن برای ضربه وارد کردن به ایران اسلامی است.
دیدگاه تان را بنویسید