آرمان و غزاله روی پرده سینما/ «بیبدن» روایت پیچیدهترین پرونده جنایی ایران است؟
بیبدن اقتباسی نیمه است از داستان پیچیدهترین پرونده جنایی ایران و روایتگر قتلی هولناک، که منشا آن را از فقدان پدرانگی و روابط سطحی میدان…
شایانیوز- بازپرس به همراه دادستان تلاش میکنند تا محکوم به اعدامی را از پای چوبه دار نجات دهند و دم آخر و درست همان دم که بازدمِ قاتل درحال بریدن است رضایت خانواده مقتول را جلب میکنند و به زندگی بَرَش میگردانند. همین بازپرس و دادستان برای محکوم کردن قاتلِ یک دختر جوان میجنگند و در مقابل دست از تلاش برای بخشش قاتل توسط خانواده مقتول هم برنمیدارند. یک دوگانگی درست و به جا برای به نمایش گذاشتن اصلِ عدالت و لذتِ بخشش. همین دو واژه(عدالت و بخشش) بن مایه «بیبدن» را شکل میدهد. فیلمی که در چهلودومین جشنواره فیلم فجر برای نخستینبار به نمایش درآمد و نامزد دو بخش هم شد اما عرصه را به رقبای خود واگذار کرد و در آن ایام مورد انتقاد و تحسین بسیاری از منتقدان قرار گرفت؛ همان اثر سینمایی که اولین ساخته کارگردانش(مرتضی علیزاده) است و در فروش نوروزی(1403) در رتبه دوم پرفروشها قرار گرفت.
یک فیلم و دو قصاص؛ تلفیقی از حق و حقیقت
بیبدن با صحنهای از یک قصاص منتهی به بخشش آغاز میشود و پس از آن بیقراری والدینی را به نمایش میگذارد که به دنبال دختر مفقود شدهشان(ارغوان) میگردند تا اینکه پی به راز قتل او میبرند؛ چند سالی در جستجوی محل اختفای جنازه دلبندشان هستند که در نهایت دستشان در پوست گردو میماند و بدنی از دخترشان نمییابند و حکم قصاص قاتل(سروش دوست پسر ارغوان) را امضا میکنند. همان بازپرسی که تلاش میکند خانوادههای مقتول را برای بخشش راضی کند برای پیدا کردن حقایق قتل این دختر مفقود شده هم میکوشد و سپس به دنبال جلب رضایت میرود تا خانوادهای دیگر طعم مرگ فرزند را نچشد؛ اما ناکام میماند و فیلم با صحنهای از یک قصاص دیگر به پایان میرسد.
داغ آرمان و غزاله تازه شد…
دو سال از دهه 90 شمسی گذشته بود که فضای مجازی پُر شد از عکس دختری(غزاله شکور) که گمان میرفت توسط دوست پسرش به قتل رسیده است. دختری که آخرین بار وقتی 19 سال داشت دیده شد و پس از آن هیچگاه جسم و جسدش یافت نشد؛ همین هم سبب شد تا پسری(آرمان عبدالعالی) که ادعا میکرد عاشقاش بود را بِکشند بالای دار. عبدالعالی پس از دستگیری و در بازجوییهای اولیه اعتراف به قتل کرده بود اما پس از آن ادعای خود را به حساب شکنجه گذاشته بود؛ پس از آن نیز وکیلش با آوردن ادله مختلف سعی کرده بود تا جان موکلش را نجات دهد. به این ترتیب روند دادرسی این پروند 8 سال زمان برد و طی این مدت عبدالعالی حداقل 5 بار تا پای دار رفت و در نهایت آذرماه 1400 جسم بیجانش را پس از اجرای حکم قصاص به خانوادهاش تحویل دادند.
درونمایه بیبدن بیشباهت به داستان غزاله و آرمان نیست و اگر با نگاه موشکافانه به آن ننگرید گمان میبرید که این فیلم روایتگر داستان این دو فرد است؛ آنقدر این شباهتها زیاد است که خانواده مقتول پس از ساخت این اثر ادعا کردند بدون اجازه از داستان زندگیشان فیلمی ساخته شده و نویسنده بیبدن نیز این ادعا را در کرده است و معتقد است فیلمنامه را بر اساس چند پرونده قضایی در این حوزه نوشته است و تنها بخشی از قصه را از این پروندهها اقتباس کرده است. البته روایت دو خطی فیلم همان است که بر سر غزاله و آرمان در دنیای واقعی آمده است اما خب در جزئیات همچون سن و سال، نحوه آَشنایی و… تفاوتهایی وجود دارد که این اثر را از داستان واقعی متمایز میکند.
بیبدن؛ یک کل منسجم
کارگردان به کمک بازی سروش صحت، الناز شاکردوست، پژمان جمشیدی، گلاره عباسی و نوید پورفرج این داستان را پیش میبرد و تمام سعیاش را در بازی گرفتن از بازیگران به کار میبندد و البته در برخی از صحنهها تلاشش بیثمر میماند و آنچه که باید به نمایش گذاشته نمیشود. اما در یک کل منسجم هرکدام از این بازیگران، بازی خوبی از خود به نمایش میگذارند.
البته نباید از این نکته نیز غافل شد که بازی بازیگران در چند صحنه این اثر بسیار درخشان به چشم میآید؛ همان حینی که شاکردوست(مادر ارغوان) در دادگاه «ای وای» میگوید؛ یا آن دم که صحت(پدر ارغوان) در آرزوی عروسی دخترش میرقصد؛ یا زمانی که جمشیدی(پدر سروش) در سکانس آخر تلاش میکند از پشت درهای بسته جان فرزندش را نجات دهد…
حواشی «بیبدن»ی پرحاشیه
علاوه بر اعتراض والدین غزاله به شباهت این اثر با داستان زندگی خودشان، بیبدن از گزند دیگر حواشی دور نماند؛ پذیرفته نشدن فیلم در بخش سودای سیمرغ جشنواره فیلم فجر باعث شد تا بازیگر نقش اول زن آن، یعنی الناز شاکردوست با حضور در یکی از اکرانهای مردمی فیلم در جشنواره، اعتراضش به حذف فیلم را علنی کند. ویدئویی که باعث واکنشهای بسیاری شد.
فقدان پدرانگی در یک درام اجتماعی-جنایی
بیبدن یک درام اجتماعی ملتهب و از سویی یک اثر جنایی است که خیلی سریع و بدون حاشیه سراغ پیرنگ اصلی میرود و مخاطب را معطل نمیکند و تا پایان ریتم خوب خودش را حفظ میکند. این نکته نیز به فیلمنامه خوب آن مرتبط میشود. این فیلم در لایههای زیرین، فقدان پدرانگی، روابط مخدوش پدر و فرزندی و معضلات ناشی از آن مانند پایان هولناک زندگی فرزند همچون مرگ(چه از نوع قتل و چه خودکشی) را هم به منصه ظهور میگذارد؛ تاکیدش بر حسنه کردن ارتباطات والد و اولاد است و به خانوادهها توصیه میکند باید به فرزندانشان نزدیک باشند تا بعدها حسرت بی توجهی خود به شیوه زندگی دلبندشان را نخورند.
بیبدن را بدون کودکان ببینید
اگر میخواهید خانواده خود را هم به تماشای این فیلم بنشانید، سعی کنید به دلیل حجم اشک و آهها و مرگ و میرها و قصاص و بخششها و حقارتها و دروغها کودکان دلبندتان را از این فضا دو نگه دارید؛ هرچند در هیچ کجای این فیلم آورده نشده اما تماشای «بیبدن» محدودیت سنی و برای کودکان زیر 8 سال توصیه نمیشود.
دیدگاه تان را بنویسید