بیرانوند:می‌خواهم بهترین فوتبال بلژیک شوم!
بیرانوند دروازه‌بان ایرانی تیم آنتورپ بلژیک گفت:ایوان لکو هر کاری که برای نابودی روحی روانی روی من اجرا کرد.
موفق بودن و موفقیت یکی از دغدغه‌های بشر امروزی است. هرکس برای آن برنامه‌ای ارائه داده و قوانین زیادی برای آن ترسیم شده است. موفقیت برای برخی از افراد به معنای کسب ثروت است و برای برخی دیگر به معنای کسب قدرت، برخی از افراد هم فقط می‌خواهند با داشتن تأثیر مثبت بر جهان موفقیت را تجربه کنند. همه اینها تعابیر درستی از موفقیت هستند، در واقع موفقیت مفهومی است که برای افراد مختلف، متفاوت است. هر چند مهم نیست موفق بودن برای شما در چه چیزی خلاصه می‌شود، مهم این است که مطمئناً به راحتی به دست نمی‌آید. راهنماها و کتاب‌های زیادی برای کسب موفقیت وجود دارد اما برخی‌ها بدون خواندن این کتاب‌ها یا داشتن مشاور و راهنمای بزرگی به صرف تلاش فراوان به جایگاه رفیعی رسیده‌اند. به جرأت یکی از این افراد علیرضا بیرانوند است. برای موفق بودن، باید فقط آن را هدف زندگی قرار داد و به هیچ چیز دیگری توجه نکرد. لطفاً توجه کنید؛ ایوان لکو سرمربی سابق آنتورپ پس از شکست مقابل اف‌سی بروژ گفت: «استفاده از بیرانوند تصمیم خطرناک و بدی بود!» شاید هر کس دیگری جای علیرضا بیرانوند بود نابود می‌شد یا اینکه تصمیم به جدایی می‌گرفت اما او خودش می‌گوید: «لکو سعی کرد من را از لحاظ روحی بشکند اما نتوانست چون من از استان لرستان می‌آیم. جایی که مردمان سختکوشی دارد که...» مصاحبه زیر را با این توضیح بخوانید که قبل از دیدار هفته بیست‌وپنجم آنتورپ انجام شد که تیم بیرانوند موفق شد با نتیجه ۳ بر دو برابر وسلند به پیروزی برسد. با این پیروزی، آنتورپ در رده سوم این رقابت‌ها ماند.
بازی با یوپن هفتمین بازی تو در تیم آنتورپ بود، چرا؟
من به عنوان دروازه‌بان اول با آنتورپ قرارداد امضا کرده بودم. از راه دور آمده بودم و گلر کم‌تجربه یا گمنامی نبودم. من چند بار بهترین دروازه‌بان آسیا شده بودم.
و همچنین نامزد مرد سال آسیا! آیا ایوان لکو سرمربی سابق آنتورپ این موضوع را می‌دانست؟
چیزی که من درک نکردم حرفهای سرمربی تیم در اولین برخورد بود. ایوان لکو وقتی به بلژیک رسیدم به من گفت دو ماه تأخیر داشتی!
مگر نمی‌دانست که به خاطر پروتکل‌های بهداشتی نمی‌توانستی به بلژیک بروی؟
باشگاه کاملاً می‌دانست اما سرمربی تیم جوری با من صحبت کرد که انگار دو ماه در ایران استراحت کرده‌ام.
چه حسی پیدا کردی وقتی آن صحبت‌ها را از زبان سرمربی تیم شنیدی؟
شاید آن لحظه خیلی جدی نگرفتم ولی بعد از دو بازی و نتایج یک بر یک مقابل موسکرون و باخت ۲-یک برابر سرکل بروژ احساس کردم باز هم شانس بازی ندارم.
بعد از نیمکت‌نشینی در این دو بازی با ایوان لکو صحبت نکردی؟
چرا اتفاقاً صحبت کردم. علامت سؤال بزرگی برای من به وجود آمده بود. به سرمربی گفتم که من از راه دور به بلژیک آمده‌ام و انتظار دارم به من فرصت بدهید!
جواب ایوان لکو چه بود؟
جواب سرراست و درستی نمی‌داد. باز هم جدی نگرفتم و با خودم گفتم دوباره از نو شروع کن، تو روزهای سخت‌تری را هم پشت سر گذاشتی. در تمرینات بهتر باش تا نظر سرمربی را جلب کنی.
منظورت از روزهای سخت همان اوایل کوچ از خرم‌آباد به تهران و مشاغل سختی بود که انجام دادی؟
خیلی مسائل و مشکلات دیگر که هم را پشت سر گذاشته بودم. من یک عشایر هستم و خودم را عشایر هم می‌دانم. ما عشایرها افراد سختکوشی هستیم. از مشکلات و رقابت ترسی نداریم اما آنچه ما را اذیت می‌کند تبعیض است.
تو خودت را بهتر از بوتز گلر فیکس آن روزهای آنتورپ می‌دانستی؟
مسئله این نیست که چه کسی بهتر است یا چه کسی بدتر. من و بوتز بیرون زمین به هر حال با هم کنار می‌آمدیم. تمرین می‌کردیم و من فقط می‌خواستم شانس مساوی داشته باشیم. شانس منصفانه برای بازی داشته باشیم اما این‌طور نشد.
یک بار هم با وجود دعوت به تیم ملی ایران از دراگان اسکوچیچ خواستی اجازه بدهد در تمرینات آنتورپ حضور بیشتری داشته باشی تا جایگاهی ثابت به دست بیاوری؟
بازی دوستانه با بوسنی بود که به همین دلیل آن را از دست دادم. از سرمربی تیم ایران دراگان اسکوچیچ هم تشکر می‌کنم که من را درک کرد و اجازه داد به جای حضور در دیدار دوستانه با بوسنی در بلژیک بمانم اما بی‌فایده بود!
تا اینکه بالاخره در یک بازی سنگین مقابل تاتنهام نوبت به تو رسید و بوتز استراحت کرد. یک تنه با درخشش کم‌نظیر چندین فرصت ایده‌آل ستارگان بزرگ تیم لندنی را گرفتی. درباره آن بازی توضیحی می‌دهی؟
من با تردید و سختی بازی را شروع کردم. حدود ۵ ماه بدون حس رقابت فقط و فقط تمرین می‌کردم. مصدومیت همسترینگ را هم با ریکاوری پشت سر گذاشته بودم ولی خدا مثل همیشه کنارم بود.
شاید هم ایوان لکو سرمربی سابق آنتورپ در این بازی، تو را برای محک سخت مقابل گلزنان تاتنهام به میدان فرستاد که ثابت کند در بازی‌های بزرگ نمی‌توانی موفق باشی اما به خوبی نشان دادی که مرد بازی‌های بزرگ هستی و مهاجمان بزرگی همچون رونالدو را بی‌دلیل ناکام نگذاشته‌ای؟
نه، دلیلش این نمی‌توانست باشد اما به هر حال برای یک دروازه‌بان که ۵ ماه فقط تمرین کرده و نتوانسته در دیداری رسمی به میدان برود شاید مسابقه با تیم بزرگ تاتنهام و ژوزه مورینیو کمی سخت باشد. می‌دانستم بازی سختی است اما خودم را آماده کرده بودم و به خودم قول دادم بهترین عملکرد را داشته باشم.
و بعد از آن یک بازی با اف‌سی بروژ، شکست ۲- صفر و مصاحبه عجیب ایوان لکو که تو را انتخاب بَدی خواند؟
ایوان لکو سعی کرد من را از لحاظ روحی بشکند در حالی که من از لرستان می‌آیم. یک عشایر هستم و به سختی عادت دارم.
باورش برای همه سخت بود که یک مربی حرفهای درباره شاگرد خودش آن حرف‌ها را بزند. با تو مشکلی داشت یا اینکه تحت فشار باشگاه از علیرضا بیرانوند در ترکیب اصلی استفاده کرده بود؟
نمی‌دانم اما آنچه می‌دانم نقش معلم و سرمربی است. سرمربی تیم مثل پدر بازیکنان است و انتظار نداشتم آن صحبت‌ها آن هم در رسانه‌ها منتشر شود.
به نظرت عملکرد خیلی بدی برابر اف‌سی بروژ نداشتی؟
قطعاً اشتباه فنی بَدی نداشتم مثل آن صحنه‌ای که توپ به دستم خورد و... اما چرا کسی نگفت تیم ما از دقیقه ۱۶ ده نفره شد؟! چرا به این موضوع اشاره نشد؟ هر تیمی وقتی ده نفره می‌شود کار سخت خواهد شد. اگر بازی را با دقت دیده باشید متوجه می‌شوید آن بازی باید ۴- صفر یا ۵- صفر می‌شد.
پس از عملکرد خودت رضایت داشتی؟
ما باختیم چون خیلی زود ده نفره شدیم. تیم حریف هم اسمش اف‌سی بروژ بود. کارت قرمز گرفتیم ولی علیرضا بیرانوند انتخاب بَدی شد. این اصلاً قشنگ نبود.
خیلی‌ها تصور کردند علیرضا بیرانوند بعد از آن صحبت‌های ناامیدکننده ایوان لکو، باشگاه آنتورپ را ترک می‌کند. به ترک آنتورپ هم فکر کردی؟
قبل از آن باید بپرسم اشتباه من بزرگ‌تر بود یا کاریوس گلر سابق لیورپول در فینال دو سال پیش لیگ قهرمانان اروپا برابر رئال‌مادرید؟!
قطعاً کاریوس، این دروازه‌بان در جریان بازی فینال چمپیونزلیگ دو سال گذشته دو اشتباه مهلک داشت که باعث شد رئال‌مادرید ۳- یک برابر لیورپول پیروز میدان شده و جام قهرمانی را بالای سر ببرد.
آیا یورگن کلوپ هم کاریوس را انتخاب بَدی خواند؟!
نه، یورگن کلوپ پس از شکست در فینال لیگ قهرمانان اروپا در مصاحبه‌ای گفت: «گلر بسیار خوبی است. او ۲۵ ساله است، سنی که تمامی گلرها جای پیشرفت بسیاری در آن دارند. بهترین دروازه‌بان‌های جهان هم ممکن است اشتباه کنند و...»
طبیعی است. یک مربی مثل یک پدر یا برادر بزرگ‌تر باید حامی بازیکن خودش باشد.
جواب سؤال ما را ندادی؟ به رفتن فکر کردی یا نه؟
نه، هیچ وقت به رفتن فکر هم نکردم. می‌دانستم گلری هستم که آنتورپ لازم دارد و تلاش کردم سرمربی تیم را متقاعد کنم بَد نیستم!
البته قانع کردن ایوان لکو کار سختی بود؟
گفتم که من از استان لرستان می‌آیم. جایی که برای پولت باید زحمت بکشی و سخت کار کنی. حس شرافت ما لرستانی‌ها و مردم عشایر زبانزد است تنبلی و خیانت جایی در قاموس ما ندارد.
پس ماندی که رقابت کنی. شاید هم می‌دانستی ایوان لکو رفتنی است؟
به این مسائل فکر نمی‌کردم. من در زمین زحمت می‌کشم و سر خودم را جلوی توپ می‌گذارم تا تیم گل نخورد. به هم‌تیمی‌های خودم هم همیشه می‌گویم نان حلال سر سفره خانواده‌ات ببر یا اینکه سخت‌تر تمرین کن و سخت‌تر باش تا تیم موفق شود. من دنبال چیزی نبودم و انتظار جدایی سرمربی را هم نمی‌کشیدم. با این وجود کتمان نمی‌کنم ایوان لکو هر کاری که برای نابودی روحی روانی یک بازیکن وجود داشت را در مورد من انجام داد. دلیلش را هنوز هم به درستی متوجه نشده‌ام.
بی‌تعارف اصلاً پشیمان نشدی که چرا به جای آنتورپ به تیمی دیگر نرفتی؟
هرگز و هرگز! حتی یک لحظه و برای یک ثانیه هم از امضا کردن قرارداد با آنتورپ پشیمان نشدم.
چرا؟ یک دلیل بیاور که باور کنیم بعد از برخوردهای سرد ایوان لکو پشیمان نشده باشی؟
واقعاً از تمرین کردن در اروپا و یک تیم اروپایی داشتم لذت می‌بردم. توانایی‌های خودم را می‌شناختم و می‌شناسم و می‌دانستم نوبت من هم می‌رسد و به قول معروف ماه پشت ابر نمی‌ماند. به همین خاطر با تمام وجود تمرین و همه مشکلات را تحمل می‌کردم.
تو هنوز هم در ایران طرفداران زیادی داری و بازیکن محبوبی هستی. داشتن ۳ میلیون فالوئر نشان‌دهنده این موضوع است. واکنش هواداران ایرانی به لجبازی‌های ایوان لکو و نیمکت‌نشینی‌های تو چه بود؟
مردم ایران و هواداران خیلی لطف و محبت نشان می‌دادند. فوتبال‌دوستان ایرانی با پیام‌های محبت‌آمیز خود از من حمایت و تشویقم می‌کردند. این باعث می‌شد بیشتر کار کنم تا فیکس شوم. از طرفی دیگر آنتورپ اولین تیم اروپایی من بود. اگر قرار بود جا بزنم یا پشیمان شوم شاید دیگر فرصت بازی در اروپا نصیبم نمی‌شد. همه این موارد دست به دست هم داد که با انرژی زیاد و انگیزه‌های شخصی بمانم و مبارزه کنم.
راستی دل تو برای ایران تنگ نشده است. خیلی وقت است که به بلژیک رفتی و...
گاهی این اتفاق می‌افتد. دلم هوای وطن را می‌کند و دلم برای اقوام، دوستان و آشنایان تنگ می‌شود. ایران دو بازی مقدماتی در پیش دارد و این بار مطمئن باشید به شیران پارسی «نه» نخواهم گفت. حتماً می‌آیم و به تیم ملی کشورم کمک می‌کنم.
درآن دوران سخت و دشوار پیامی هم از همبازیان خودت در آنتورپ دریافت می‌کردی که تو را دلگرم کند؟
صد درصد همین‌طور است. هر چند هنوز زبان انگلیسی من خیلی خوب نیست اما رابطه صمیمانه‌ای با همه بچه‌ها دارم و سعی می‌کنم با آنها گرم بگیرم. همبازیانم هم خیلی به من کمک کرده و می‌کنند.
بیرانوند
بهترین دوست تو در رختکن آنتورپ چه کسی است؟
با همه بچه‌ها رابطه خوبی دارم ولی بیشتر از همه با عبدالله سِک بازیکن سنگالی تیم شوخی دارم و با هم بگو و بخند داریم. او یک مدافع مستحکم و به ظاهر خشن اما با دلی مهربان است.
حالا آن مشکلات پشت سر گذاشته شده و به نظر می‌رسد فرانک وراکوتن سرمربی جدید آنتورپ اعتقاد زیادی به تو داشته باشد، این‌طور نیست؟
اعتماد سرمربی تیم بزرگ‌ترین سرمایه یک بازیکن است. وراکوتن هم از روزی که به تیم اضافه شده همیشه به من روحیه داده و کمک کرده است. می‌خواهم بهترین بازی‌های خودم را برای آنتورپ و این مربی انجام بدهم. البته همیشه دلم روشن بود و می‌دانستم شانس سراغ من هم خواهد آمد. می‌دانستم دنیا همیشه یک جور نمی‌ماند و نوبت من هم می‌رسد.
وقتی کپا آریزابالاگا به عنوان گران‌قیمت‌ترین دروازه‌بان جهان و با مبلغ ۸۰ میلیون یورو از بیلبائو راهی چلسی شد، هواداران این تیم تصور می‌کردند او سال‌ها دروازه این تیم را بیمه خواهد کرد اما به یک نیمکت‌نشین محض تبدیل شد. نترسیدی همان اتفاق برای تو تکرار شود؟
دروازه‌بان اسپانیایی در این دو سال مرتکب انواع و اقسام اشتباهات شده است. شاید همان بحث گران‌ترین دروازه‌بان جهان فشار بسیار بالایی روی دوش او گذاشت. (با خنده) من که گران‌ترین دروازه‌بان جهان نیستم!
بگذار جور دیگری سؤال خود را مطرح کنیم. نگران نیستی با بازگشت بوتز فرانسوی باز هم نیمکت‌نشین شوی؟
نه، این تصمیم به سرمربی تیم برمی‌گردد. می‌خواهم بهترین علیرضا بیرانوند را اینجا به هواداران آنتورپ و فوتبال بلژیک نشان بدهم. می‌خواهم کمک کنم آنتورپ به مراحل بالاتر برسد و خودم هم بیشتر از این دیده شوم.
آیا این توانایی را داری که فوتبال بلژیک را تحت تأثیر خودت قرار دهی؟
تلاش خودم را می‌کنم. این یک هدف است و می‌خواهم اینجا درخشش ویژه‌ای داشته باشم.
شوخی کردیم! می‌دانیم تو توانسته‌ای در تورنمنت بزرگ جام جهانی (۲۰۱۸ روسیه) بدرخشی و حتی جلوی مراکش، اسپانیا و پرتغال بدرخشی. مهار ضربه پنالتی کریستین رونالدو فوق ستاره پرتغالی هم اوج کار یا شاهکار تو در جام جهانی بود. راستی همبازیانت درباره آن پنالتی چیزی می‌دانند؟
بله، همه می‌دانند چه اتفاقی در جام جهانی افتاده است اما هر چه بود تمام شده و به تاریخ پیوسته است. پنالتی رونالدو یا هر اتفاق خوب دیگری در جام جهانی خاطره شد و به تاریخ پیوست. حالا باید خاطرات جدیدی به همراه آنتورپ بلژیک و تیم ملی بسازم. اگر بخواهم هر روز به گذشته فکر کنم آینده را ازدست خواهم داد. سعی می‌کنم در فوتبال به جلو فکر کنم هر چند گذشته خودم را هم هرگز فراموش نخواهم کرد.
بسیار خوب، در پایان حرف ناگفته‌ای نداری؟
می‌خواهم از طریق همین تریبون درگذشت مهرداد میناوند بازیکن ارزنده سابق تیم ملی و پرسپولیس را به خانواده آن مرحوم، اهالی فوتبال و همه هواداران و پرسپولیسی‌ها تسلیت بگویم. واقعاً خبری باور نکردنی بود. آقامهرداد همشهری من و اصالت خرم‌آبادی داشت. هنوز سنی هم نداشت که بخواهد به این شکل دار فانی را وداع بگوید. برای خود من خبر شوک‌آوری بود و خداوند به خانواده‌اش صبر بدهد. روحش شاد.
منبع: خبرورزشی
دیدگاه تان را بنویسید