ژیلا امیرشاهی مجری به خانه برمیگردیم، دیگر به خانه برنگشت! رفت کانادا و شد همسایه خاوری

شایا نیوز- برنامه ی به خانه برمیگردیم از برنامه های معروفی هست که چندین ساله از تلویزیون پخش میشه و برنامه های متنوعی مثل آموزش آشپزی، آموزش خیاطی و هنر های دستی و... برای بیننده ها داره و خب طرفدار های خودش رو هم داره، این برنامه طی این سال ها چندین مجری داشته که خانم ژیلا امیرشاهی یکی از اون هاست که به گفته ی خودش برنامه ی به خانه برمیگردیم حکم بچه ای رو براش داره که بزرگش کرده! خانوم امیرشاهی در ابتدا، فعالیت هنریشون رو داخل رادیو و با گویندگی شروع کردن و میشه گفت که صدای دلنشینی هم دارن و بعد از اون مجری برنامه های خانواده محور مثل همین به خانه برمیگردیم بودند.

باید بگیم که خانوم مجری حسابی از کار خودش توی مدت فعالیتش راضی بوده و گفته که:خدا رو شکر میکنم که در اجراهایم به تکرار نیفتادم و تمام تلاشم رو خواهم کرد که این روند رو ادامه بدم چرا که مخاطب امروزی بسیار باهوش هست و نمیشه که اون رو فریب داد و به چیزی که نیستی تظاهر کنی. خب خانوم مجری همچین هم بیراه نگفته! چرا که ایشون، شاید تا الان تظاهر میکرده ولی مدتیه که پرده های تظاهر رو دریده و خود واقعیش رو نشون داده که در ادامه براتون از حاشیه ای که ایشون در اینباره درست کرده و چند تا دیگه از مجری هایی که کشف حجاب کردن بیشتر میگیم.

سفر بی بازگشت خانوم مجری سابق

خب همونطور که گفتیم ژیلا خانوم به یکباره تصمیم گرفته که تظاهر رو کنار بذاره و مخاطب ها رو کاملا شگفت زده کنه! خب حق هم داشته میدونید که خیلی کار سختی هست، سالیان سال تصویری از خودت به مردم نشون بدی که هیچ شباهتی با خوده واقعیه تو نداره! ما که سالیان بسیاری هر بعد از ظهر از شبکه ی پنج، ژیلا خانوم رو با مقنعه های رنگی و مانتو های بلند و گلدوزه ی شده و آرایش محو و ملایم میدیدیم باید امروز خانوم مجری رو با ظاهر جدیدیش که کشف حجاب کرده ببینیم! معلوم نیست کلا داستان توی صدا و سیما از چه قرار هست که اولین اقدام آدمایی که ازش کوچ میکنن، کشف حجاب کردن هست! 

شاید یکی از دلایل این کار، دیده شدن هر چه بیشتر و توی ذهن ها به عنوان یه عاصی به یاد موندن باشه. در کل چیزی که مشخصه این که خانم مجری یه سفر بی بازگشت رو انتخاب کردن و دیگه هرگز به خانه برنخواهند گشت و به قول گفتنی پیه همه چیز رو به تنشون مالیدن! حالا کشور مقصد کجاست؟ حدس زدنش واقعا کاره سختی نیست، کانادا، کشوری که این روزا شده بهشت همه ی عزیزانی که بنا به هر دلیلی ایران رو پشت سرشون میذارن و خانم امیرشاهی هم به خاطره ازدیاد ایرانی های عزیز در کانادا به گفته ی خودشون تصمیم گرفتن که کلاس‌های آموزش سخنرانی و فن بیان رو توی ونکوور کانادا برگزار کنند.

اولین استوری که خانوم ژیلا امیرشاهی بعد از مهاجرت و کشف حجابش گذاشت رو به همراه فیلمی که در این باره به اشتراک گذاشته رو ببینید.

برنامه ی به خانه برمیگیردیم و مجری های داستان دارش مثل صبا راد

کلا تلویزیون یه جوری شده که افرادی رو در زمینه های هنری تربیت میکنه که بعد از مدتی یهو عصیان میکنن و میذارن میرن و یه عالمه هم دری وری در رابطه با برنامه های تلویزیونی میگن و از این که چقد براشون سخت بوده که حجاب سفت و سختی رو که داخل برنامه ها داشتن تحمل کنن! که این موضوع واقعا مسخره هست چون این عزیزان شغلشون و منبع درآمدشون از این راه بوده و خب مسلما هر شغلی باید و نبایدهای خودش رو داره که باید رعایت بشه و منتی بر سر کسی نیست! به علاوه همین جعبه ی جادویی بوده که خیلی از اون ها رو معروف کرده پس نمک خوردن و نمکدون شکستن دیگه چیه؟

از دیگر مجری های برنامه ی فلک زده ی به خانه برمیگردیم صبا راد بود که بعد از ازدواجش با مانی رهنما یهو توی صفحه ی اینستاش عکس از زلف های پریشونش به  اشتراک گذاشت و خبر مهاجرتش به ترکیه رو داد و گفت که با همسرش خیلی راجبه این موضوع فکر کردن و به نتیجه رسیدن که میتونن دوری خانواده رو تحمل کنن و خلاصه کوچ کردن، ولی فرق صبا راد و ژیلا خانوم در اینجا بود که صبا خانوم با وجوده این که حجابش رو شل کرد و چیزی که ما ازش میدیدم با چیزی که توی تلویزیون دیده بودیم تطابق نداشت ولی یه نیمچه حجابی رو نگه داشت که امیدی برای برگشت باشه!

که همونطور هم شد و این خانوم در حال حاضر بین ایران و ترکیه بدون هیچ منعی در حال رفت و آمد هست و اصلا معلوم نشد دلیل مهاجرت و داستانش چی بود! ولی خب ایشون دیگه فعالیت هنری خاصی نداره و درآمد بلاگری توی اینستا بهش چسبیده و خانوم همین راه رو در پیش گرفته و داره پول پارو میکنه.

آزاده نامداری، مجری که با رنج و عذاب دوری از تلویزیون از دنیا رفت

الان که بازاره مجری هایی که کشف حجاب میکنن و سریع تغییر چهره میدن و تبدیل میشن به بلاگر توی فضای مجازی داغه، یادی کنیم از زنده یاد آزاده نامداری جزء اولین طغیانگرها در این زمینه که به نوعی با یادآوریش حس ناراحت کننده ای به آدم دست میده؛ آزاده یه مجری سر و زبون دار و محجبه بود که برنامه های قشنگی رو اجرا میکرد و مخاطب های زیادی هم داشت و توی ازدواج اولش با فرزاد حسنی وصلت کرد و شدن باحال ترین مجری های صدا و سیما، ولی بعد گند داستان در اومد که آقا فرزاد یه مقدار زیادی ردی تشریف دارن و حتی آزاده عکس هایی از سر و صورت خودش منتشر کرد که نشون میداد این آدم اون رو مورد آزار جسمی قرار داده و تهشم این قصه عاقبتی بجز جدایی نداشت.

ولی داستان آزاده اینجا تموم نشد و توی ازدواج دومش با سجاد عبادی وصلت کرد و از این ازدواج صاحب یه دختر به اسم گندم شد، نقطه ی افول زندگی آزاده نامداری، پخش شدن تصاویری از اون بود که بدون حجاب و با مشروب توی دستش، توی یه کشور خارجی گرفته شده بود و میشه گفت پخش شدن این تصاویر یه بمب رو توی زندگی آزاده منفجر کرد که گفتنی نیست، بیشتر عصبانیت مردم از این ماجرا بود که آزاده توی یکی از مصاحبه هاش صراحتا گفته بود که توی زندگی واقعیش هم چادری هست و این حجاب انتخاب خودشه و از این که چادری هست بسیار خوشحاله!

ولی واقعیت چیز دیگه ای رو نشون میداد و مردم آزاده رو یه فرد ریاکار و دروغگو دونستن و به یکباره تمام محبوبیت اون در بین مردم از دست رفت و در ادامه آزاده از تمام عرصه های هنری کنار گذاشته شد و به طور غیر رسمی ممنوع التصویر شد که نتیجه ی این داستان ها انزوا و افسردگی بود. میشه گفت که آزاده تقریبا از یادها رفته بود تا این که توی 7 فروردین 1400 خبر درگذشتش پخش شد و علت چیزی نبود جز خودکشی! آزاده بار دیگه مردم رو با سرگذشت و داستان زندگیش توی بهت فرو برد، روحش شاد.