ترانه علیدوستی بعد اون جریان چه خوب به سرتا پاش رسید اوووفدار؛ کریسمس بازی خفنِ خانمو!
ترانه علیدوستی بازیگر مشهور ایرانی که به تازگی از زندان آزاد شده از اونجایی که پیج خودش در دسترس نیست تصویر جدیدش از سویی دیگر منتشر شد.
شایانیوز- ترانه علیدوستی از بازیگرای دوست داشتنی و مشهور ایرانی محسوب میشه که البته حالا هم برای خیلیا محبوبیتی بیشتر داره چرا که برای موضوعی جدید مدتی کوتاه افتاد زندان و خودش رو شخصیت خوبه داستان کرد! ترانه علیدوستی رو میشه مِن جمله هنرمندانی دید که پول خیلییی زیادی از قِبل سینما و شبکه خانگی درآوردن و حالا با خیالی آسوده لایف استایلش رو ادامه میده و با این جمله که "تلویزیون محدودیت عجیب داره" از این جعبه جادوییه کم درآمد اینهمه سال دوری کرد. علاوه بر این ترانه علیدوستی جزو انگشت شمار بازیگرانی هستش که با موارد مختلف تا به حال بارها و بارها رفته تو جنجالات سنگین و هربار هم با موضوعی جدید قبلی رو از ذهن مردم پاک کرده. مثلا مدتی همه از ترانه علیدوستی شاکی بودن سر جریان سریال "شهرزاد" و پولشویی و فساد و این حرف ها که خب باید به همون کاربرانی که از ترانه علیدوستی تنها برای کشف حجابش حمایت میکنند پرسید داستان شهرزاد رو یادتون رفته؟ اصلا ترانه خانوم برای همون کاربرانی که مردم محسوب میشن چیکار کرد که حالا برای درآوردن شال و روسری از سرش اینهمه قهرمانش کردن؟
عکس جدید ترانه علیدوستی وقتی حسابی به خودش و احوالاتش رسیده
ترانه علیدوستی در حال حاضر پیجش حالا یا به دست خودش و یا شاید هم دیگری، از دسترس خارج شده و اینستاگرامی وجود نداره که خانوم خانوما رو دنبال کنید اما در مجموع ترانه بانو از دسته خانومای بازیگری هستند که فعالیت زیادی دارن تو این فضا اما خب این مدلیه که هم عکس و ویدیو از خودش و فیسش میذاره و هم مسائل کاری و سینمایی که این حالت بهترین حالت برای یک بازیگر میتونه باشه که حوصله فالوورش سر نره!
اما به تازگی تصویری از ترانه علیدوستی منتشر شده که حال و اوضاع خوبی داره و توسط شخصی دیگر به اشتراک گذاشته شد. ظاهرا این روزا انتشار عکس اشخاص تازه از زندان آزاد شده توسط افراد مختلف به نوعی جلب توجه محسوب میشه چرا که پیج اون سلبریتی که بستس، مردمم برای اینکه بدونن احوالات خانوم یا آقای ایکس چجوریاست استقبال زیادی از اون تصویر و یا ویدیو میکنن! در ادامه جدیدترین عکس ترانه بانو رو مشاهده می کنید.
اما ترانه خانوم علیدوستی این خوبیام داره که تو هرکسی دیده نمیشه!
خب میدونیم که به قول نیکی کریمی دیگه بازار لب و گونه های پروتزی به شدت داغه و خانومای بازیگر اونقدری پیش رفتن که دیگه همشون شکل همن و حداقل کم کمش بینی رو حسابی تراشیدن و یه نقلی جمع و جور آوردن بالا! این صحبت تنها از نیکی خانوم شنیده نشده و بارها و بارها بازیگران زن مختلف که البته نچرال فیس هستند، از این موارد گفتن و اشارات مختلفی داشتند که در سینما باید خوشگل باشی تا قبولت کنن! اصلا انگاری یکی درم در این شغل نشسته و ابتدا تست زیبایی میگیره بعد استعداد و توانایی!!
انتقاداتی از ترانه علیدوستی شد اما اینم بگیم که ترانه علیدوستی این مدلیه که اگه دقت کرده باشید کاملا طبیعیه و ترجیح داده تا چهره ای خدادادی داشته باشه و با همون هم شناخته شده و با همون هم مشهور بمونه. این موضوع میتونه خیلیم خوب باشه چرا که اعتماد به نفس کافیه این بازیگر زن رو نشون میده و اینکه همچی به قیافه و بوتاکس و عروسکی کردن چهره نیست!
خاطره عجیب و آزاری که ترانه عیلدوستی از تلویزیون دید و گذاشتش کنار!
در ابتدای متن گفتیم ترانه علیدوستی به دلیل محدودیت تلویزیون رو بوسید گذاشت کنار. حالا چرا؟ داستانی داره جالب که از زبون خود ترانه بانو میخونیم.
ترانه علیدوستی مدتها پیش در رابطه با تنها خاطره اش از تلویزیون در دوران نوجوانی بر روی صفحه شخصی خود در توئیتر نوشت:
«همان طور که گفتم با صداوسیما همکاری نداشتهام که خاطرهای ازش داشته باشم. فقط همون یک اتفاقی که باعث شد دورش را خط بکشم را میتونم تعریف کنم: سال ۷۹، اولین فیلمم رو بازی کرده بودیم، اما هنوز اکران نشده بود و کسی مطلقا من را نمیشناخت. دعوت شدم به برنامهای در شبکه جامجم، سر جمع ده دقیقه؛ به عنوان استعداد نوجوان. برنامه زنده بود و در ساختمان شبکه دو ضبط میشد. سینمایی بود و مهمانهای دیگری هم داشت.
سر ساعت رسیدم ساختمان شبکه دو. حراست بانوان جلوم رو گرفت که پالتوت کوتاهه؛ تا زیر زانو بود. برق ناخن هم داشتم. گفتن نمیشه بری. گفتم من اینجا کار نمیکنم و مهمانم. گفتن خیر نمیشه. از طرف برنامه یکی آمد دنبالم و اصرار و التماس که میشه تا خونه بری و مقنعه سر کنی؟ متاسفانه بچه بودم و گفتم چشم. تا خونه رفتم و برگشتم. راهم دادن.
پشت صحنه منتظر نوبت آنتن بودم که آقایی آمد. در حالی که لبخند عریضش تا بناگوش رفته بود، گفت ترانه خانم محیط اینجا سینما نیستا، لطفا جلوی دوربین رفتی نخند؛ لبخند بزن، ولی کامل نخند. بالاخره رفتیم جلوی دوربین. دو سوال جواب دادم دیدم مجری خانم چشم و ابرو میاد: از پشت صحنه اشاره میکنن خانم علیدوستی پا رو نندازه رو پاش. پاییز بود. زدم بیرون و خیابان الوند رو عصبی و پیاده پایین آمدم. نیم ساعت هم توی برنامه نبودم، ولی نصف روز تحقیر شدم. عهد کردم هرگز دیگه پام رو اونجا نذارم. در این ۱۸ سال بارها تو مصاحبههام اینو گفتم که تلویزیون نخواهم رفت و از طرف همکارانم و گاهی مردم انتقادهایی هم بود.
مثلا سال ۸۶ به خاطر مصاحبهای با یک ماهنامه سینمایی و حرفهایی که ضد تلویزیون زدم، نام من از تیزر فیلم کنعان که آن موقع اکران بود، حذف شد. سر و صدایی هم شد و جناب ضرغامی آمد وسط که اشتباه شده و غیره.
همه اینها به کنار. منظور این نیست که سینما این سالها بیسانسور بوده. گوش چسب زدن در سینما هم هست. کوک زدن شال و روسری به همه لباس ... اونقدر قصه زیاده که حوصله آدم از گفتنش سر میره. ولی همین فیلمهای فضای بازتر سینما هم با سانسور و بیسانسور گاهی پشت در توقیف ماندن یا هیچ وقت رنگ پرده را ندیدن. پس سانسور در زندگی یکی مثل من مانعی دائمی و سرنوشت سازه. همیشه هم بوده.»
دیدگاه تان را بنویسید