سادیسم شکنجه زنان برای بیگاری/ عمارتی که مثله گاه بدن های لاجون بردگان شد
عمارت لالوری در نیواورلئان، جایی است که پشت درهایش وحشتی بیپایان، شکنجههای وحشیانه و ارواح قربانیان هنوز در آنجا زندانیاند.
(محتوا و تصاویر این متن ممکن است برای برخی آزار دهنده باشد)
شایانیوز- عمارت لالوری... یکی از تاریکترین و وحشتناکترین مکانهای نیواورلئان، جایی که حتی زمزمههای باد هم بوی خون و شکنجه میدهند. این عمارت در اوایل قرن نوزدهم توسط مادام دلفین لالوری، زنی زیبا و بانفوذ اما با قلبی سیاهتر از شب ساخته شد.مادام لالوری به دلیل رفتارهای بیرحمانه و شکنجههای وحشتناکی که بر بردگان خود اعمال میکرد، شهرت داشت و پشت چهرهی موقر و لبخندهای فریبندهاش، روحی شیطانی پنهان بود که عطش بیپایانی برای شکنجه و آزاردادن داشت.
![]()
مردم شهر همیشه از این خانه هراس داشتند؛ سایههایی که در نیمهشب پشت پنجرهها میرقصیدند، فریادهای دلخراشی که از اعماق ساختمان شنیده میشد، و چهرههای زجرکشیدهای که گاهوبیگاه پشت شیشهها ظاهر میشدند. اما هیچکس جرأت نداشت پرده از راز این خانه بردارد... تا آن شب شوم در ۱۰ آوریل ۱۸۳۴.
![]()
آتشسوزی مهیبی که شعلههایش همچون زبانهای شیطان از پنجرهها زبانه میکشید، مردم را به سمت عمارت کشاند. وقتی آتشنشانان دربهای سنگین زیرزمین را شکستند، چیزی دیدند که حتی در کابوسهایشان هم تصورش را نمیکردند: اتاقهای شکنجه، زنجیرهایی که هنوز از آنها خون میچکید، هفت برده را در وضعیت اسفناکی یافتند که با زنجیر به هم بسته شده و آثار شکنجههای شدید بر بدن آنها مشهود بود. گزارشها حاکی از آن است که برخی از بردگان دچار قطع عضو شده بودند و برخی دیگر تحت جراحیهای بیرحمانه قرار گرفته بودند و بدنهایشان مثلهشده که انگار به دست قصابی دیوانه تکهتکه شده بودند.
![]()
گفته میشود که مادام لالوری روی بردگانش آزمایشهای بیرحمانهای انجام میداد؛ از جراحیهای زندهزنده گرفته تا قطع عضو و پیچیدن بدنها به شکلهای غیرانسانی. بعضی از قربانیانش را طوری به زنجیر بسته بود که حتی مرگ هم برایشان آزادی بهحساب میآمد.
![]()
![]()
مردم خشمگین به عمارت هجوم بردند، اما مادام لالوری مثل سایهای در تاریکی ناپدید شد... انگار هرگز وجود نداشته. از آن پس، این خانه به مکانی نفرینشده تبدیل شد. هر کسی که جرأت میکرد به این عمارت نزدیک شود، صدای ناله و شیون ارواح شکنجهدیده را میشنید و سایههایی را میدید که بیوقفه در اتاقها پرسه میزدند.
امروز هم، بازدیدکنندگانی که به این خانه قدم میگذارند، از احساس سرما و وحشتی وصفناپذیر میگویند. برخی حتی قسم میخورند که صدای زنجیرهایی را شنیدهاند که روی زمین کشیده میشوند یا چهرههایی بیچشم و دهان را دیدهاند که در تاریکی به آنها زل زدهاند.
![]()
عمارت لالوری هنوز زنده است... با روحهایی که در بند جنون و شکنجه جاودانه مادام دلفین گیر افتادهاند. هیچکس نمیداند سرنوشت آن زن دیوانه چه شد، اما میگویند هنوز در گوشهای از این عمارت خندههای شیطانیاش شنیده میشود... آیا جرأت دارید نیمهشب به این خانه نفرینشده پا بگذارید؟
دیدگاه تان را بنویسید