|

هانس شارف؛ بازجوی ارتش نازی‌ که بدون شکنجه و کاملاً با محبت از زندانی اعتراف می‌گرفت!

هانس شارف با روش‌های انسانی در بازجویی نظامی، برخلاف سنت خشونت‌آمیز رایج در زمان جنگ جهانی دوم، اثری ماندگار بر بازجویی نظامی گذاشت.

لینک کوتاه کپی شد

شایانیوز- هانس یوآخیم گوتلوب شارف (Hanns Joachim Gottlob Scharff) یکی از چهره‌های برجسته و بی‌بدیل در تاریخ بازجویی نظامی و هنر معاصر است؛ شخصیتی که مسیر حرفه‌ای و زندگی‌اش با قاطعیتی شدید از جنگ به صلح و از بازجویی تا هنر موزاییک‌سازی تغییر کرد. شارف با روش‌های انسانی و منحصر به ‌فرد در بازجویی نظامی، برخلاف شیوه‌های خشونت‌آمیز رایج در دوران جنگ جهانی دوم، توانست اثری ماندگار در حوزه اطلاعات جنگی، روش‌های بازجویی حرفه‌ای و هنر ایجاد کند. میراثی که تا امروز توسط تحلیلگران نظامی و روان‌شناسان بازجویی مورد ارزیابی قرار می‌گیرد.

ljdkb

پیشینهٔ خانوادگی و شکل‌گیری شخصیت

هانس شارف در ۱۶ دسامبر ۱۹۰۷ در راستن‌بورگ (شرق پروس) زاده شد، در خانواده‌ای با پس‌زمینه نظامی و صنعتی. پدرش افسر ارتش پروس بود که در جنگ جهانی اول از ناحیه جراحت کشته شد، و خانوادهٔ مادرش نیز در صنعت نساجی صاحب‌نام بودند. این ترکیب از پس‌زمینه نظامی و آشنایی با محیط کسب‌ و کار، شارف را در جوانی با دو قطب قدرت و تعامل انسانی آشنا کرد.

تا پیش از جنگ، او در زمینه‌های هنری و بازرگانی آموزش دید: ابتدا به هنر و طراحی پرداخت و سپس در تجارت صادرات و بازاریابی در شرکت Adlerwerke در آفریقای جنوبی تجربه کسب کرد، جایی که به عنوان مدیر بخش خارجی شرکت فعالیت کرد و سال‌ها در این زمینه موفق بود.

jshvjbmb

بازجویی در جنگ جهانی دوم؛ روش  شارف

با آغاز جنگ جهانی دوم، شارف که در آفریقای جنوبی بود، نتوانست به‌ سرزمین خود بازگردد و در نهایت در نیروی هوایی آلمان نازی (Luftwaffe) خدمت کرد. به دلیل تسلطش به زبان انگلیسی و تجربهٔ بین‌المللی، به واحد بازجویی نیروهای هوایی آلمان منتقل شد و مسئولیت بازجویی از خلبانان اسیرِ بریتانیایی و امریکایی را بر عهده گرفت.

در کمال تعجبِ بسیاری، رویکرد شارف به بازجویی به ‌طور اساسی متفاوت بود: او از روش‌های غیر خشونت‌آمیز، مبتنی بر احترام متقابل، گفتگو صمیمی، تعامل روان‌شناسانه و ایجاد رابطه انسانی استفاده می‌کرد، نه شکنجه یا تهدید. این سبک، که بعدها به‌ عنوان «روش شارف» شناخته شد، باعث می‌شد اسیران جنگی رویکردی داوطلبانه‌تر در انتقال اطلاعات اتخاذ کنند و در عین حال، احساس تحقیر یا رنج شدید را تجربه نکنند؛ امری که در فضای سختِ بازجویی‌های جنگی بی‌سابقه و بی‌نظیر تلقی می‌شد.

برخی روایت‌ها حاکی از این است که شارف حتی از پیاده‌روی‌های خارج از اتاق بازجویی، گفتگوهای دوستانه، و حتی نوشیدن چای با کیک‌های خانگی مشوق همسرش برای ایجاد فضایی انسانی‌تر بهره می‌برد؛ روشی که نه تنها شکستن مقاومت روانی اسرا را آسان‌تر می‌کرد، بلکه احترام به انسانیت طرف مقابل را نیز حفظ می‌نمود.

این شیوه‌ها نه ‌تنها در همان زمان موفقیت‌های عملی داشتند، بلکه بعد از جنگ نیز مورد تحلیل و توجه کارشناسان نظامی و امنیتی قرار گرفتند؛ از روش‌های معمول بازجویی نظامی  روزگار جنگ متمایز بودند و بعدها الهام‌بخش تکنیک‌های مدرن در حوزه بازجویی و مصاحبه اطلاعاتی شدند.

dfdh

زندگی پساجنگ و تحولات هنری

هنگامی که جنگ پایان یافت و آلمان تسلیم شد، شارف به‌ عنوان اسیر جنگی توسط نیروهای متفقین گرفته شد، اما دوره اسارت او کوتاه بود و پس از آزادی در سال‌های پس از جنگ، مسیر حرفه‌ای خود را به‌ کلی دگرگون کرد.

او به ‌جای ادامهٔ مسیر در حوزه نظامی، با توجه به پیش زمینه‌ای که در هنر و طراحی در سالهای جوانی داشت، به موزاییک‌سازی روی آورد؛ هنری که به او امکان داد توانایی‌های خلاقانه، حسی و بصری‌اش را در پروژه‌های ماندگار به نمایش بگذارد.

او در ایالات متحده امریکا مقیم شد و کمپانی «Hanns Scharff Designs» را تأسیس کرد؛ مؤسسه‌ای که آثار موزاییک او را در فضاهای عمومی، ساختمان‌های مهم و پروژه‌های فرهنگی به اجرا درآورد. از جملهٔ این آثار، موزاییک‌هایی است که در داخل قصر سیندرلا در دیزنی‌ورلد اورلاندو نصب شده‌اند و داستان سیندرلا را از طریق قطعات گران‌بها و ظریف شیشه و سنگ بازآفرینی می‌کنند، کاری که نشان ‌دهندهٔ مهارت شارف در پیوند میان هنر سنتی موزاییک و فرهنگ معاصر است.

همچنین آثار موزاییک او در ساختمان‌های عمومی مانند ساختمان پایتخت ایالتی کالیفرنیا و مراکز فرهنگی گسترده در لس‌آنجلس و اورلاندو، امروز نیز قابل مشاهده است؛ آثاری که زیبایی‌شناسی کلاسیک موزاییک را با حس مدرن بصری و فضایی در هم می‌آمیزند.

ksdjvkdkdfn

ارزیابی اخلاقی

شیوهٔ جمع‌آوری اطلاعات توسط هانس شارف، حتی اگر از منظر کارکرد اداری یا علمی، و به دلیل عدم توسل به خشونت و شکنجه مثبت تلقی شود، از نظر اخلاقی به‌ شدت قابل انتقاد است. شارف اطلاعات زندانیان را بدون آگاهی و رضایت آن‌ها ثبت می‌کرد، رفتار و عقاید شخصی‌شان را زیر نظر می‌گرفت و داده‌ها را به دستگاهی منتقل می‌کرد که استفاده از آن‌ها می‌توانست به بازداشت، شکنجه، تبعید یا مرگ افراد بینجامد. این نوع فعالیت، فارغ از آن که در چارچوب قانونی نازی‌ها انجام می‌شد، اصول اولیهٔ حقوق بشر و اخلاق حرفه‌ای را نقض می‌کرد، چرا که حق حریم خصوصی، آزادی عقیده و امنیت فردی را زیر پا می‌گذاشت.

مورخان و پژوهشگران تاریخ جنگ جهانی دوم بر این نکته تأکید دارند که ثبت و انتقال اطلاعات محرمانهٔ زندانیان، حتی با هدف «مدیریت زندان» یا «جلوگیری از تهدیدات»، به ‌طور مستقیم در خدمت یک رژیم سرکوبگر و غیرقابل اخلاق بود. آن‌ها معتقدند که شارف نه تنها نقش یک کارمند اداری را داشت، بلکه به‌ طور غیرمستقیم در تحقق اهداف سرکوب و سرنوشت تراژیک زندانیان مشارکت می‌کرد.

ikkm

از منظر فلسفه اخلاق، این اقدامات را می‌توان مصداق بارز استفادهٔ ابزارگونه از انسان‌ها برای اهداف سیاسی و ایدئولوژیک دانست، عملی که توسط بسیاری از مکاتب اخلاقی از جمله کانتیسم و اخلاق حقوق بشر مطلقاً مردود شناخته می‌شود. بر اساس این دیدگاه‌ها، هر انسانی دارای کرامت ذاتی است و استفادهٔ ناآگاهانه یا اجباری از اطلاعات شخصی او برای آسیب زدن یا محدود کردن آزادی‌هایش، عملی غیرقابل توجیه است.

هانس شارف شخصیتی پیچیده و منحصر به‌ فرد در تاریخ قرن بیستم است؛ کسی که توانست در کانون یکی از سخت‌ترین و خشن‌ترین تجربیات انسانی یعنی جنگ جهانی دوم، روش‌هایی انسانی و اخلاق‌مدارانه برای تعامل و بازجویی خلق کند. و ثابت کند که همواره اخلاق بر  خشونت پیروز است. مسیر زندگی او نشان ‌دهندهٔ توان تطبیق انسان با شرایط متضاد و تراژیک زمانه است، و البته مدرکی دال بر این حقیقت که انسانیت و مهر، حتی در میانه میدان جنگ می‌تواند ابزارِ فهم متقابل و احترام باشد؛ و این شاید مهم‌ترین میراث هانس شارف باشد؛ فارغ از آنکه این استخراج اطلاعات با چه هدفی انجام می‌شد. چرا که در هر صورت این امر صورت می‌گرفت؛ حداقل با شیوه هانس شارف، بدون شکنجه و خشونت این اتفاق می‌افتاد.

پیشنهادات ویژه
پیشنهادات ویژه
دانش آراستگی
دیدگاه تان را بنویسید

آشپزی
خانه داری
تفریح و سرگرمی
دنیای سلبریتی ها