وزیر خائنی که نقشه قتل امیرکبیر را کشید!
رازهای قجری؛ میرزا آقاخان نوری وزیر خائنی که حقوقش 5 برابر نخست وزیر انگلستان بود!

میرزاآقاخان نوری، وزیر خائن ناصرالدین شاه و عامل قتل امیرکبیر، زندگی عبرت آموزی دارد. او با بریتانیا رابطه داشت و ضربات بسیاری به ایران زد.
شایانیوز- نامش نصرالله خان نوری بود، معروف به میرزا آقاخان. سال ۱۲۲۲ هجری قمری در مازندران، شهر نور، متولد شد. پدرش، اسدالله خان اولین «لشکرنویس» آقامحمدخان قاجار بود؛ و هنگامی که از دنیا رفت تعدادی از فرزندانش در خدمت فتحعلی شاه بودند. کوچکترین آنها همین میرزا آقاخان بود، نوجوانی که به سبب جنم و جربزه و ذکاوتش، بالاتر از بقیه قرار گرفت. تا جایی که «عارض سپاه» (فردی که به عنوان مسئول امور اداری و مالی سپاه فعالیت میکرد و وظایف مختلفی از جمله مدیریت مالی، تأمین تدارکات و ثبت اموال را بر عهده داشت.) و «لشکر نویس» دربار شد؛ بعدها وزیر لشکر شد. در جوانی هوش و استعداد زیادی داشت و بسیار چرب زبان بود. همین هوش و چرب زبانی سبب شد در دربار قجری ترقی کند و از طریق لشکر نویسی ثروت زیادی اندوخته کند. اما دشمنی و ناسازگاری خاصی بین او و صدراعظم دربار، حاجی میرزا آقاسیِ بود. سرانجام آقاسی، آقاخان را به جرم روابط مخفیانه با بریتانیا دستگیر کرد.
تبعید به کاشان
میرزا آقاخان که با برقراری روابط حسنه با ملک جهان خانم مهد علیا، همسر محمدشاه و مادر ناصرالدین شاه، پشتوانهای برای خود ایجاد کرده بود تا در بازیهای سیاسی برنده باشد، به نیروی سیاسی بریتانیا در آن زمان آگاه بود و مثل بسیاری از سیاستمداران آن زمان، رمز پیشرفت سیاسی خود را در وابستگی به این کشور میدانست.
کار تا حدی بالا گرفت که در سال ۱۲۶۱ برای صدراعظم، حاج میرزا آقاسی خبر آوردند که میرزا آقاخان نوری وزیر لشکر، شبها با لباس مبدل به سفارت انگلیس رفت و آمد دارد. آقاسی فرصت را غنیمت شمرد و دستور داد آقاخان را دستگیر کرده و نزد او بیاورند. فردای آن شب در برابر چشم دولتیان، به جرم رابطه با خارجیان، او را چوب زدند. پس از گرفتن جریمه نقدی از مقام وزارت لشکری برکنارش کرده و به کاشان تبعیدش کردند.
تابعیت انگلیس و توطئه قتل امیرکبیر
میرزا آقاخان تا زمان مرگ محمدشاه و در طول صدارت حاج میرزا آقاسی در کاشان بود. پس از درگذشت محمدشاه، به کمک مهد علیا که حالا مادر شاه شده بود، خود را به تهران رساند و آماده مقام صدراعظمی شد. اما در تهران اوضاع طور دیگری رقم خورد. میرزا تقی خان فراهانی ملقب به امیرکبیر که تحت عنوان «صدارت» همراه با پادشاه جدید، ناصرالدین شاه از تبریز به تهران آمده بود، از آنجایی که با هویت سیاسی میرزا آقاخان و روابط پنهان و زدوبندهایش نیز آشنایی داشت، منتظر بود تا توطئه در حال شکلگیری را خنثی کند. از این رو به دلیل ورود بیاجازه میرزاآقاخان به تهران، او را توبیخ کرده و به کاشان بازگرداند.
میرزا آقاخان بی کار ننشست و به سفارت بریتانیا به قلهک پناهنده شد اما وساطت بی شائبه سفارت نیز راه به جایی نبرد. ناچار شدند به میرزا آقاخان تابعیت بریتانیا را بدهند. وزیر مختار این کشور گفت که میرزا تابعیت بریتانیا را دارد و باید مانند اتباع دیگر این کشور، در خانه خود با امنیت کافی زندگی کند.
امیرکبیر در اقدامی عجیب او را با عنوان وزیر لشکر و با لقب اعتمادالدوله به معاونت خود برگزید و این اشتباهی بزرگ بود. اما چرا امیرکبیر چنین کاری کرد؟ شاید برای پیشگیری از تحریکهاتی درباریان به ویژه مهد علیا، شاید هم به دلیل زیر نظر داشتن میرزا آقاخان.
بعدها هنگامی که اصلاحات امیرکبیر در کشور، به مذاق بیگانگان خوش نیامد، میرزا آقاخان با جدیت بیشتر آماده صدارت شد. امیرکبیر را پس از سه سال و چند ماه برکنار کرده و نقشه قتلش را چیدند.
پس از شهادت امیر، میرزا آقاخان تغییرات وسیعی در سطح کشور ایجاد کرد و تمام مشاغل و مناصب مهم لشکری و کشوری را به فرزندان و بستگان خود اعطا کرد. از طرفی ناصرالدین شاه را به عیش و نوش و لهو و لعب ترغیب میکرد.
دوران صدارت دربار ناصرالدین شاه
میرزا آقاخان نوری بعد از مرگ امیرکبیر در ۱۰ آذر سال ۱۲۳۰ش، به مقام صدارت انتخاب شد. او با در خواست ناصرالدین شاه قبل از عهدهدار شدن منصب صدارت، نامهای به وزیر مختار بریتانیا در ایران نوشت و از تابعیت این کشور خارج شد. وی برای پذیرش سمت صدراعظمی دو شرط داشت: اول اینکه امیرکبیر از میان برداشته شود و دوم اینکه اگر قصوری در امر صدارت و وزارت از او(میرزا آقاخان) سر زد، جانش محفوظ باشد. ناصرالدین شاه هم با هر دو شرط موافقت کرد.
حقوق نجومی
حقوق میرزا آقاخان نوری در زمان صدرات ۴۲ هزار تومان در سال بوده که معادل است با ۲۷۹۹۳ لیره! در حالی که در همان روزگارف حقوق نخست وزیر انگلستان ۵ هزار لیره در سال بوده است. یعنی او بیش از ۵ برابر حقوق نخست وزیر انگلیس را از خزانه ملت ستمکش ایران دریافت میکرده است.
وطن فروشی و خیانت
میرزا آقاخان یک سال بعد از قتل امیرکبیر به پاس قدردانی از حمایت بریتانیاییها، به یکباره و بی دلیل، شهر هرات را به انگلیسیها واگذار کرد. حمله به هرات و افغانستان در سالهای بعد، از اتفاقات مهم دوران صدارت میرزا آقاخان نوری است. بریتانیاییها وارد جنوب ایران شدند و این باعث شد که ایران توان ادامه مقابله با شورش افغانها را از دست بدهد و استقلال آنها را به رسمیت بشناسد و افغانستان برای همیشه از ایران جدا شود.
سرانجام دردناک خیانت
بیکفایتی میرزا آقاخان در حمله به هرات و عدم مقاومت در برابر انگلیسیها موجب انتقادات گسترده از میرزا آقاخان شد. حالا بریتانیاییها که از رابطه با میرزا آقاخان نهایت بهره را برده بودند برای اینکه پس از شکست مفتضحانه ایران در بوشهر و محمره و تخلیه هرات، در جهت صلح هم از وجود او استفاده کنند، او را طرفدار روسیه و دشمن انگلیس و مانع صلح مهرفی کردند. سپس در مذاکرات «قسطنطنیه» خواستار برکناری وی از صدارت شدند.
عزل میرزا آقاخان
حالا میرزا آقاخان نوری در شرایط ضعف قرار گرفته بود. هم حمایت دولتهای خارجی را از دست داده بود، هم مخالفین داخلی او رو به فزونی بودند؛ مهمتر از همه اینکه شاه نیز از نحوه عملکرد او راضی نبود. بنابراین زمینه بر کناری او فراهم شد. مخالفین او طوماری از خلافکاریهایش را تهیه نموده و تعدادی از آنها را خیانت تلقی کرده و برای ناصرالدین شاه فرستادند. از جمله: «توطئه در قتل امیرکبیر و واگذاری بندرعباس به امام مسقط و خیانت او در قضیه هرات، بیرون آوردن شاه از کاخ نیاوران و سوء قصد به او، فرستادن قشون به مرو، بیاعتنایی به سفیر فرانسه و…».
از طرفی ناراحتی و پشیمانی ناصرالدین شاه از قتل امیرکبیر و مداخله انگلیسیها در امور کشور، شاه را بیشتر خشمگین کرده بود. تا اینکه در بیستم محرم سال ۱۲۷۵ ه. ق او را با نوشتن دست خطی برکنار کرد.
پایان زندگی
بعد از برکناری، از آنجایی که ناصرالدین شاه در ابتدای صدارت میرزا آقاخان به او قول داده بود که جانش محفوظ بماند، از کشتن او خوداری کرد. آقاخان مدتی به ورامین رفت و سپس به اراک، یزد، اصفهان و در نهایت به قم رفت و تا شش سال بعد از عزل، زنده بود؛ تا اینکه در شوال ۱۲۸۱ ه. ق (۲۸ اسفند ۱۲۴۳ ه.ش) در ۵۹ سالگی درگذشت و جنازهاش به کربلا منتقل شد و در صحن مسجدی که از ثلث اموال امیرکبیر ساخته شده بود، به خاک سپرده شد.
دیدگاه تان را بنویسید