اگه میخوای طرفت حسابی قدرتو بدونه و مثل چسب ولت نکنه، کتاب "من پیش از تو" دوای درده

شایانیوز- بعضی وقت ها در زندگی هست که ما قدر داشته های خودمون رو نمیدونیم و حتی اگر غر هم نزنیم، شاکر هم نیستیم و خیلی بی تفاوت جولان میدیم و میتازیم و غافل از این که بعضی از اتفاق ها تویه زندگی هستن که شاید رخ دادنشون فقط کسری از ثانیه زمان ببره ولی اثراتشون میتونه تا آخره عمرمون سایه بندازه و هیچ جوره ولمون نکنه، پس چاره ی کار چیه تویه این زندگی که هر لحظه ی اون میتونه پر از غافلگیری باشه برای ما و نمیشه اون رو پیش بینی کرد، مثلا به عنوان ساده ترین مثال وقتی میخواهید که ظرفی رو از روی گاز بردارید و با خیال این که نمیتونه داغ باشه میرید سراغش و تویه لحظه ی برخورد دستتون با دستگیره ی ظرف و سوختن دستتون عقب میکشید و اولین کاری که در این لحظه میکنید اینه که میرید سراغ شیر آب و دستتون میبرید زیر آب سرد و تویه این لحظه به خودتون و بی فکریتون لعنت میفرستید و میگید کاش چند ثانیه برگردم عقب، حتما با دستکش ظرف رو برمیدارم ولی افسوس که این فقط یه فکر و رویاست چون زمان حالت معکوس نداره و شما مجبورید با سوختگی دستتون بسازید. ولی این فقط یه مثال ساده بود یه سری وقتا یه سری دردها هستن که میتونن تویه همین ثانیه های ناچیز به جونه آدم بیفتن و زمین و زمان هم کاری برای درست کردنشون از دستشون برنیاد.

پس باید با وجود احتمالات مختلف راجبه از دست دادن و فقدان هر چیزی تویه این زندگی، با آگاهی از داشته هامون زندگی کنیم و نهایت لذت رو از لحظاتمون ببریم حتی اگر این موضوع خیلی برامون سخته و بهونه هایی مثل بد بودن شرایط اقتصادی و جامعه و امثال این ها داریم، چرا که این ما هستیم که اجازه میدیم چه چیزی رومون تاثیر بذاره و چه چیزی نذاره! در باب از دست دادن کتاب و رمان های زیادی وجود داره که شخصیت های اون ها میتونن هر چیزی رو از دست داده باشن ولی  در طول این مقاله یه کتاب بهتون معرفی میکنیم که شخصیت های اون در عین از دست دادن، یه چیز بزرگتر به دست میارن که شاید قبل از این نداشتنش و میشه گفت در پس هر از دست دادنی یک بدست آوردنی خواهد بود، به شرطی که با دیده باز و آگاهانه به موضوع نگاه کنید. با ما همراه باشید با معرفی این کتاب زیبا.

کتاب من پیش از تو

کتاب من پیش از تو به قلم جوجو مویز نویسنده ای که در نوشتن رمان های عاشقانه مهارت داره، هستش. این کتاب جز پر فروش ترین کتاب های عاشقانه تویه ایرانه و به همین جهت باید بگیم که این نویسنده به خوبی میدونه که چطور رمان های پرفروش بنویسه اما نکته ی دیگه ای نویسنده در مورد این رمان رعایت کرده روان و عامه پسند بودن اون در عین جذابیت هستش که درک احساسات موجود بین شخصیت های کتاب رو برای هر کسی راحت و ملموس میکنه.

اما بریم سراغ روایت این داستان که در مورد پسری جذاب، موفق و متمول هستش که میشه گفت همه چی داره، یه شب که به قصد انجام کاری مجبور میشه که دوست دخترش رو تویه خونه تنها بذاره و بره بیرون با یه موتور تصادف میکنه و دچار فلچ نخاعی میشه و بعد از این ماجرا کل زندگیش دستخوش تغییر میشه و از یه پسر سرزنده که یه عالمه دختر دنبالش بودن، به یه پسر عصبی و گوشه گیر تبدیل میشه که به هیچ وجه نمیتونه این فقدان و زندگی روی ویلچر رو تحمل کنه و بنابراین تصمیم میگیره که به وسیله ی آتانازی و مرگ راحت به زندگی خودش پایان بده ولی خونوادش اجازه ی این کار رو بهش نمیدن و در این زمان برای اون یه پرستار جدید که یه دختر ساده و روستایی هست رو استخدام میکنن، ولی پسر داستان که اسمش ویل هست اصلا اخلاق خوبی نداره و قبل از اون هم پرستارهای یادی رو فراری داده و به خیال خودش میتونه این پرستار رو هم با بداخلاقی از خودش برونه ولی سخت در اشتباهه چون تقدیر چیز دیگه ای برای اون ها رقم زده.

احساسات تویه این رمان به قدری لطیف و ملموس به تحریر در اومده که کاملا میشه با شخصیت های داستان همذات پنداری و درکشون کرد و با زاویه دید متفاوت تری به کم و کاستی ها و حتی عشق نگاه کرد، احتمالا بعد از خوندن این کتاب یه چند قطره هم اشک بریزید ولی ارزشش رو خواهد داشت، بنابراین توصیه میکنیم که از دستش ندید.

اگر دوست داری زندگیت و قشنگ تر کنی به صفحه کتابخونه ما سر بزن تا با کتاب های خوب دنیات و بسازی.