|

نطفه جنایت 1376؛ خفاش شب با جنون تجاوز خیابان های تهران را با آتش اجساد روشن میکرد

غلامرضا خوشرو کوران کردیه، قاتل سریالی شناخته‌شده‌ که با جنایات هولناک خود در تاریخ جنایی ایران به یادگار مانده است.

لینک کوتاه کپی شد
1

شایانیوز- در بهار داغ سال ۱۳۷۶، خیابان‌های تهران بوی وحشت می‌دادند. زنان دیگر شب‌ها جرأت نمی‌کردند تنها بیرون بروند. مردم با چشمانی نگران، ماشین‌ها را زیر نظر داشتند و پچ‌پچ‌ها از مردی می‌گفت که شب‌ها ظاهر می‌شود، می‌رباید، می‌کشد و بی‌صدا ناپدید می‌شود. نامش "خفاش شب" بود؛ مردی با گذشته‌ای پر از زخم، چهره‌ای بی‌احساس و دستانی که با مرگ آشنا بودند.

Ep-66a4d1c92130d6d217b81b33-500

غلامرضا خوشرو کردیه؛ تولد یک کابوس

غلامرضا خوشرو کردیه، متولد آذر ۱۳۴۳، فاروج؛ از همان ابتدا، زندگی با او مهربان نبود. در ۹ سالگی مثل یک چمدان، دست به دست شد و در دستان زنی ناشناس افتاد که مدام او را از محلی به محل دیگر می‌برد تا ردی از گذشته نماند. هیچ مدرسه‌ای، هیچ پناهی و هیچ محبتی در این مسیر نبود.

در ۱۳ سالگی اولین سرقتش را انجام داد و به کانون اصلاح و تربیت فرستاده شد اما چیزی اصلاح نشد، هیولا تازه بیدار شده بود...

Untitled

شراکت با شیطان: نقشه‌ای زنانه، نیت‌هایی مردانه

سال ۱۳۷۱، غلامرضا با جوانی به نام علی کریمی وارد فاز جدیدی از جرم شد. کریمی لباس زنانه می‌پوشید و در صندلی عقب پنهان می‌شد. آن‌ها زن‌ها را سوار می‌کردند. حرف می‌زدند. لبخند می‌زدند. اما در واقع، آن ماشین، تابوتی متحرک بود.

یک اشتباه کوچک، همه‌چیز را به‌هم ریخت. یکی از قربانیان، مشخصات ماشین را گزارش داد.با شناسایی خودرو در شهرزیبا، نیروهای انتظامی وارد عمل شدند. در تعقیب‌وگریزی پرتنش، خوشرو زخمی شد، یک عابر کشته شد و علی کریمی دستگیر و بعدتر اعدام شد. اما خفاش شب، مثل دود در شب گم شد.

HjHaOqaLe0yFiCAAgSHCXA-001

بازگشت خونین خفاش شب؛ زنانی که هرگز به خانه نرسیدند

سال ۱۳۷۶، تهران دوباره به لرزه افتاد. در مدت کوتاهی، اجساد سوخته و تکه‌تکه‌شده زنانی در نقاط مختلف شهر کشف شد. قربانیان، زنانی بی‌دفاع بودند که سوار پیکان سفیدرنگ قاتل شده بودند. اما هیچ‌کدام به مقصد نرسیدند...

قربانیان خفاش شب / نام هایی که در اخبار زمزمه میشد:

* توان نظری

* عهدیه

* الهه همتی‌نژاد

* اعظم ثابت‌نژاد و دخترش منیره قهوه‌چی

* پرند پرچمی

* قدم‌خیر جهان‌فر

و دیگرانی که شاید هرگز نام‌شان فاش نشد...

375218_532

قتل، شکنجه و آتش؛ امضای قاتل در صحنه جنایت

روش خفاش شب، به‌طرز وحشیانه‌ای مشخص بود. او قربانی را به جای خلوت می‌برد، آزار و شکنجه می‌داد، سپس با دستانش او را خفه می‌کرد. برای محو ردپایش، برخی اجساد را آتش می‌زد. در یک مورد، جسد مادر و دختر را کنار هم سوزاند و در حاشیه بزرگراهی رها کرد...

6159681

اولین سرنخ؛ بوی مرگ از میان زباله‌ها

شبی یکی از پاکبان‌های شهرداری در تاریکی، کیسه‌ای مشکوک پیدا کرد؛ حاوی یک تلفن، مدارک هویتی و نشانه‌هایی از جنایت. هم‌زمان، خوشرو به‌عنوان یک سارق خودرو در منطقه پونک، روی نیمکتی دراز کشیده بود. مأموران پایگاه بسیج به او مشکوک شدند و در بازرسی، سوییچ همان پیکان سفید معروف را یافتند. پرونده‌ای گشوده شد که تا سال‌ها تیتر اصلی رسانه‌ها بود.

محاکمه‌ای پر التهاب؛ دادگاهی برای قصاص یک هیولا

دادگاه، مثل فیلمی دلهره‌آور، شاهد حضور خانواده‌هایی بود که با اشک، از دخترانِ سوخته و تکه‌تکه‌شده خود می‌گفتند. یکی از مادران فریاد می‌زد:

> "وقتی داشتی با چاقو تن دخترم را تکه‌تکه می‌کردی، به فکر این روزها هم بودی؟"

خفاش شب پس از ۹ قتل تأییدشده (و احتمالاً بیشتر)، به اعدام محکوم شد. پیش از اجرای حکم، ۲۱۴ ضربه شلاق خورد. و سرانجام، ۲۲ مرداد ۱۳۷۶، پیکر بی‌جانش از جرثقیل در دهکده المپیک تهران آویزان شد؛ همان‌جایی که نخستین جسد پیدا شده بود.

1

وصیت‌نامه‌ای در سایه‌ی مرگ

لحظاتی پیش از اعدام، خوشرو برگه‌ای طلبید و نوشت:

> "به هیچ‌کس بدهکار نیستم و از کسی طلبکار نیستم. از همه طلب بخشش دارم."

اما آیا بخششی در کار بود؟ جامعه‌ای که با ترس خوابیده و با وحشت بیدار می‌شد، هیچ‌گاه این زخم را فراموش نکرد.

هویت جعلی، چهره‌های دروغین

خفاش شب برای گم‌کردن ردش، با نام‌های متفاوتی ظاهر می‌شد: «عبدالله عبدالرحمن»، «مراد نادری»، حتی ادعا کرده بود که افغانستانی است. اما بازپرس پرونده، با هوشیاری، نقشه کابل را مقابلش گذاشت و حقیقت را برملا کرد. او هیچ‌چیز از افغانستان نمی‌دانست. همه‌چیز دروغ بود؛ همچون زندگی‌اش، همچون هویتش... و همچون ماسکی که هر شب با آن شکار می‌کرد.

6159679

 خفاش شب، خاطره‌ای که تهران هرگز فراموش نکرد

غلامرضا خوشرو کردیه، با چهره‌ای بی‌احساس و پرونده‌ای پر از خون، یکی از تاریک‌ترین فصل‌های تاریخ جنایی ایران را نوشت. خشونت بی‌مرز، فریب، وحشت و جنونی که حتی نامش تا سال‌ها لرزه بر اندام مردم می‌انداخت. او مرده است، اما نامش، همچنان در سایه‌ها زمزمه می‌شود...

پیشنهادات ویژه

پیشنهادات ویژه

دانش آراستگی

دیدگاه تان را بنویسید

 

آشپزی

خانه داری

تفریح و سرگرمی

دنیای سلبریتی ها