فردو را زدند، شما فقط نگران شدید
گروسی؛ مدیرکل آژانس یا مترسک تماشاچی؟ آقای رئیس منصفانه موضع بگیر!
تعلیق روابط با آژانس انرژی اتمی توسط پزشکیان، اثرات مهمی به دنبال دارد. با توجه به سابقه رفتاری ایران با آژانس، چنین تصمیمی لازم بود؟
شایانیوز- در روزهای اخیر، مسعود پزشکیان «قانون الزام دولت به تعلیق همکاری با آژانس انرژی اتمی» را که در مجلس تصویب و به تایید شورای نگهبان رسیده، برای اجرا به سازمان انرژی اتمی، شورای عالی امنیت ملی و وزارت امور خارجه ابلاغ کرد. اقدامی که به نظر میرسد واکنشی است به روند تعاملات فرساینده و در بسیاری موارد، جانبدارانه این نهاد بینالمللی به ویژه در جریان تجاوز آشکار رژیم صهیونیستی به تأسیسات هستهای کشورمان. اما اکنون این پرسش مطرح است که آیا این تصمیم به نفع ایران خواهد بود؟ برای پاسخ به این سؤال، باید به سابقه روابط ایران و آژانس، اختیارات قانونی این نهاد، عملکرد مدیر کل فعلی آن، و نقش آن در تحولات اخیر منطقه نگاهی دقیق بیندازیم.
![]()
رابطه ایران و آژانس در دو دهه گذشته؛ شفافتر از همه یا متهم همیشگی؟
طی بیست سال اخیر، ایران همکاریهای گستردهای با آژانس داشته است. طبق آمار رسمی، ایران در مقایسه با سایر کشورهای عضو پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT)، بیشترین میزان دسترسی و بازدید از تأسیسات هستهای خود را به بازرسان آژانس داده است.
از نصب دوربینهای نظارتی در سایتهای نطنز و فردو گرفته تا ارائه گزارشهای مستمر، نمونهبرداریهای محیطی و حتی حضور فیزیکی بازرسان در بازههای زمانی کوتاه، ایران سعی داشته تا نشان دهد که برنامهاش صرفاً صلحآمیز است. اما این شفافیت، هیچگاه نتوانست مانع اعمال فشارهای سیاسی شود.
در موارد متعددی، گزارشهای آژانس یا با تأخیر منتشر شد یا دارای لحن و محتوای جهتدار بود. برخی از گزارشها مستقیماً به اطلاعات ارائه شده از سوی موساد یا نهادهای اطلاعاتی غربی متکی بودند که بارها اعتبارشان زیر سؤال رفته بود.
ابزارها و روشهای نظارت آژانس؛ از دوربین تا دسترسیهای ویژه
آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) برای نظارت بر برنامههای هستهای کشورها، ابزارهای فنی متعددی در اختیار دارد. این ابزارها شامل:
دوربینهای هوشمند و تماموقت در سایتهای هستهای
مهر و پلمپ تجهیزات حساس
دستگاههای نمونهبرداری محیطی برای ردیابی آلودگی رادیواکتیو
بازرسیهای سرزده و اعلامنشده
در ایران، این سطح از بازرسیها حتی فراتر از پروتکل الحاقی بوده و در مقاطعی که ایران داوطلبانه اجرای این پروتکل را پذیرفت (مثلاً در دولت روحانی)، بازرسان آژانس تقریباً به تمامی بخشهای حساس دسترسی داشتند. با این حال، باز هم نتایج این بازرسیها نتوانست فشارهای سیاسی را کاهش دهد.
![]()
ساختار، وظایف و حدود اختیارات
آژانس انرژی اتمی یک نهاد مستقل وابسته به سازمان ملل است که وظیفه نظارت بر اجرای معاهده NPT را دارد. وظایف رسمیاش شامل:
جلوگیری از اشاعه سلاحهای هستهای
کمک به توسعه برنامههای صلحآمیز هستهای
تضمین استفاده غیرنظامی از انرژی هستهای
اطلاعرسانی به شورای امنیت و مجمع عمومی در صورت تخلف یک کشور
اما نکته کلیدی اینجاست: آژانس هیچ اختیاری برای جلوگیری از حمله نظامی به تأسیسات هستهای کشورها ندارد. در ماجرای حمله به نطنز، فردو یا حتی خرابکاری در تأسیسات، آژانس تنها ابراز نگرانی کرد. همین بیعملی، یکی از دلایل اصلی خشم ایران نسبت به این نهاد است؛ به ویژه اینکه نه تنها این تجاوز را محکوم نکردند بلکه حتی یک هشدار رسمی هم از سوی این نهاد به عاملان این حملات داده نشد.
رافائل گروسی؛ مدیرکل، یا مهره رژیم صیونیستی؟
رافائل گروسی، دیپلمات آرژانتینی، سال ۲۰۱۹ به عنوان مدیرکل آژانس منصوب شد. انتخاب او، پس از درگذشت یوکیا آمانو (مدیرکل سابق) با حاشیههایی همراه بود. برخی رسانهها مدعی شدند که فشارهای سیاسی از سوی آمریکا و اسرائیل در این انتصاب بیتأثیر نبوده است. ماجرا از آن جا شروع شد که در سال ۲۰۱۱ پروندهای علیه ایران توسط امریکا و برخی کشورهای اروپایی در آژانس بین الملیی انرژی اتمی تشکیل شد مبنی بر احتمال فعالیت هستهای نظامی در ایران. آژانس از ایران توضیح خواست و پس از چند سال کشمکش، سرانجام آژانس در سال ۱۳۹۴ ماجرا را تمام شده اعلام کرد و «یوکیا آمانو»، مدیرکل وقت آژانس به شورای حکام تأکید کرد که «نشانههایی از فعالیتهای مشکوک هستهای ایران بعد از سال ۲۰۰۹ وجود ندارد».
آمریکا و اسرائیل شدیداً عصبانی شده و آمانو را تحت فشار قرار دادند تا گزارش خود را پس بگیرد! ولی آمانو، درخواست آنها را خلاف قوانین آژانس دانسته و اعلام کرد که گزارش آژانس همخوان با نتیجه تحقیقات است و حاضر به پس گرفتن گزارش خود نشد. گروسی در آن زمان، دستیار ویژه آمانو بود و اصرار داشت که آمانو گزارش خود را پس بگیرد اما موفق نشد. چندی بعد آمانو به طرز مشکوکی از دنیا رفت و برخی از رسانهها و محافل غربی ضمن اشاره به این که گروسی به همسویی افراطگونه با آمریکا و رژیم صهیونیستی و دشمنی با جمهوری اسلامی ایران شهرت دارد، مرگ آمانو را مشکوک دانسته و آن را توطئه جنایتآمیز برای جایگزینی گروسی دانستند.
گروسی از آغاز تصدی این مقام، بارها با لحنی سیاسی، نه فنی، درباره برنامه هستهای ایران صحبت کرده و مواضعش به طور قابل توجهی با ادبیات اسرائیل و ایالات متحده همراستا بوده است.
او تاکنون چندین بار از «عدم شفافیت ایران» انتقاد کرده، در حالیکه بسیاری از کارشناسان هستهای مستقل، گزارشهای آژانس را غیر منصفانه و تحت فشار سیاسی میدانند.
![]()
احتمال تغییر مدیرکل؛ فرصتی برای بهبود یا توهمی بیپایه؟
دوره مسئولیت مدیرکل آژانس چهار ساله است و امکان تمدید دارد. گروسی اکنون در اواخر دوره اول خود است، اما زمزمههایی از تمدید احتمالی او شنیده میشود. بسیاری از تحلیلگران ایرانی بر این باورند که اگر جایگزینی برای گروسی انتخاب شود که نگاه صرفاً فنی و بیطرفانهتری داشته باشد، فضای همکاری ایران و آژانس به طور قابل توجهی بهبود مییابد.
اما برخی دیگر معتقدند که مشکل فقط در فرد مدیر کل نیست؛ بلکه ساختار تصمیمگیری پشت پرده آژانس نیز تا حد زیادی وابسته به سیاستهای آمریکا و متحدانش است، و تغییر مدیرکل لزوماً به معنای تغییر رفتار نیست.
راه حل قابل اطمینان یا.....
واقعیت این است که تعلیق همکاری با آژانس انرژی اتمی، شمشیری دولبه است. از یکسو، میتواند هزینههای سیاسی غرب برای ادامه فشار بر ایران را بالا ببرد، اما از سوی دیگر، بهانهای به دست مخالفان برجام و دیپلماسی میدهد تا ایران را به عدم شفافیت متهم کنند.
ایران تاکنون بیشترین همکاری را با آژانس داشته و در عین حال بیشترین فشار را نیز تحمل کرده. این تجربه نشان میدهد که شفافیت یک طرفه، تنها موجب سوءاستفاده طرف مقابل شده است. در چنین شرایطی، تعلیق مشروط و هوشمندانه همکاری با آژانس، نه تنها یک اقدام اعتراضی دیپلماتیک است، بلکه ممکن است راهی برای بازتعریف رابطهای باشد که بیش از حد به نفع طرف مقابل طراحی شده است.
دیدگاه تان را بنویسید