|

پیام تبریک خاص فدراسیون فوتبال به فرهاد مجیدی!

سایت فدراسیون فوتبال در پیامی تولد فرهاد مجیدی را تبریک گفت.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش «شایانیوز» به نقل از سایت رسمی فدراسیون فوتبال؛ بعضی‌ها ستاره به دنیا می‌آیند، لزومی به بزک - دوزک و نور فلش دوربین و تیترهای سفارشی نیست. پول و پارتی و رابطه هم نمی‌خواهند. نه اینکه این چیزها کارکرد نداشته باشد، دارد، اما وقتی ستاره باشی راهت خود به خود باز می‌شود. این خلاصه قصه زندگی پس لاغر اندام و ترکه‌ای است که از میانه دهه 70 ستاره شد. در سال‌های پادشاهی غول‌ها؛ احمدرضا عابدزاده، علی دایی، کریم باقری، خداداد عزیزی ...

فرهاد مجیدی در لباس تیم بهمن کرج دیده شد. پسری با موهای مُد روز، لباس‌هایی که انگار چند سایز به تن‌اش گشاد بود، سرعتی خیره‌کننده، مهارت عجیب در جدا شدن از مدافعان خشن آن روزگار و توانایی تمام‌کنندگی. او ماهی قزل‌آلایی بود که صید نمی  شد، از بین صخره‌ها می‌لغزید. در 21 سالگی پیراهن استقلال را پوشید. همان فصل همراه با این تیم قهرمان لیگ آزادگان در فصل ۷۷–۱۳۷۶ شد. سال بعد به نایب قهرمانی جام باشگاه‌های آسیا و همچنین نایب قهرمانی لیگ آزادگان دست یافت.

برای یک نیم‌فصل به راپیدوین اتریش پیوست. گرچه فرصت چندانی برای جوان نوپای فوتبال ایران پیدا نشد تا خود را به فوتبال اروپا تحمیل کند اما باتجربه‌تر از قبل به استقلال برگشت و بعد به الوصل رفت و با نمایش‌های درخشان‌اش کاری کرد که میزان طرفداران این تیم افزایش پیدا کند. او که به یکی از برترین گلزنان تاریخ الوصل تبدیل شد حتی به عنوان بازیکن قرضی به العین رفت تا این تیم را در لیگ قهرمانان آسیا همراهی کند. نتیجه؟ شما وقتی فرهاد مجیدی را در ترکیب دارید بوی قهرمانی می‎دهید. العین قهرمان لیگ قهرمانان آسیا شد و مجیدی آخرین بازیکن ایرانی است که جام قهرمانی این مسابقات را بالای سر برده است.

ستاره‌ای که هواداران چشم انتظار بازگشت‌اش به خانه بودند بعد از چند رفت و برگشت بالاخره لباس آبی‌ها را تن کرد و با استقلال دو بار قهرمان لیگ و یک بار فاتح جام حذفی شد تا کلکسیون افتخاراتش با روبان آبی تکمیل شود.

فرهاد مجیدی شاید اگر در عصری دیگر به دنیا آمده بود کارنامه ملی‌اش پر و پیمان‌تر بود. او سال 76 توسط محمد مایلی‌کهن که شیفته جوان‌های تشنه موفقیت بود به تیم ملی دعوت شد، در عصری که نزدیک شدن به خط حمله‌ای به رهبری علی دایی و خداداد عزیزی سخت دشوار بود. فرهاد 45 بار پیراهن تیم ملی ایران را به تن کرد، 10 بار موفق به گلزنی شد که شاید خاطره‌انگیزترین آن گلش به تیم اتریش بود. یکی از بهترین تیم های وقت اروپا. فرار از بین مدافعان، یک ضربه بغل پای ماهرانه، فتح دروازه و شادی معروفش. دست چپ‌اش را روی سینه گذاشت و دست راستش را باز کرد و به طرف نیمکت ذخیره‌ها دوید. 

بازیکنی که در 35 سالگی توسط کارلوس کی‌روش به تیم ملی دعوت شده بود، نامه نوشت و گفت ترجیح می‌دهد جایش را به جوانترها بدهد. اشاره به اینکه نمی‌خواهد حق جوانانی ضایع شود که شاید زیر سایه او بمانند. همان اتفاقی که برای خودش در روزهای جوانی افتاد. او یکی از آخرین خط خورده های تیم اعزامی به جام جهانی 1998 بود. یک افسوس ابدی.

مجیدی که هر لحظه قادر بود همه را غافلگیر کند، ۷ آبان ۱۳۹۲ در بازی استقلال مقابل مس کرمان بعد از تعویض با نیکبخت واحدی (دقیقه ۸۸) مقابل چشمان مبهوت هواداران زمین چمن را بوسید و خداحافظی کرد!

این آغاز دوره تازه‌ای در زندگی حرفه‌اس پسری بود که هنوز پوسترش به دیوار اتاق نسل جدید نصب می‌شد. خیلی جدی وارد مربیگری شد، از انگلستان مدرک گرفت،  در استقلال و تیم ملی امید روزهای متفاوتی را تجربه کرد تا اینکه نامش در تاریخ لیگ ایران جاودانه شد. اولین قهرمانی بدون شک یک تیم فوتبال را با استقلال در لیگ ایران ثبت کرد. یک افتخار خیره‌کننده در کارنامه کسی که سر باز ایستادن ندارد. بعد از قهرمانی با استقلال به الاتحادکلبا در فوتبال امارات رفت و روی نیمکت این تیم نشست ... 

مردی که با ولع به سمت آینده می‌رود حتماً از تجربه‌های تازه نمی‌ترسد. این سبکی است که فرهاد مجیدی در زندگی حرفه‌ای‌اش دنبال می‌کند. درست مثل روزهایی که با اندامی ظریف از تکل‌های مدافعان سبیلو نمی‌ترسید. پیش می‌رفت و دروازه و قلب هوادارانش را با هم فتح می‌کرد.

امروز تولد فرهاد مجیدی است، پسری که 13 خرداد 1355 به دنیا آمد تا فوتبال ایران را با دریبل، برگردان، شادی بعد از گل و تکنیک ذاتی زیباتر کند.

پیشنهادات ویژه

پیشنهادات ویژه

دانش آراستگی

دیدگاه تان را بنویسید

 

از نگاه ورزش

خانه داری

تفریح و سرگرمی

دنیای سلبریتی ها

عصر تکنولوژی

نیازمندی‌ها