کشف مسیری هموار برای علاقه مندان به خودباوری و عرفان

شایانیوز- سیدارتها یک رمان مفید و معنوی در حوزه عرفان است. اثری که متعلق به هرمان هسه نویسنده آلمانی میباشد و در ستایش بودا تالیف شده است. کسی که راه خودش را بی هیچ سستی دنبال کرد و تعالیم نیکی را بر جای گذاشت.

سیدارتها یک سفر معنوی است

این اثر به طور کلی نوعی سفر محسوب می شود دنبال کنندگان آن عموما به دنبال کمال و یافتن راهی برای روشنگری هستند. مترجم این اثر سروش حبیبی در مقدمه ی آن چنین نوشته: سیدارتها تلاشی دیگر و دیگرگون است در راه خردمندی. سرکشی هسه علیه پارسایی خانوادگی این بار در صحنه‌ای هندی، آن هم صحنه‌ای افسانه‌ای، نمود می‌یابد. این داستان شرحی است بر عقیده‌ای فردباور و ردّیه‌ای بر هر گونه مکتب، حکم طرد جهان قدرت و ثروت و ستایش‌نامه‌ی زندگی تامل‌مدار. هسه این داستان را با نثری ساده انشا کرده است. سادگی فرزانه‌ وارش یادآور زبان کهن است. جوانان آن را همچون اثری انگیزه‌ بخش در عرصه‌ی ادب خوانده‌اند، همچون متنی مقدس.

ارزش خواندن سیدارتها در چیست

این کتاب به قلمی شیوا نگارش یافته و سرآغاز آن با یک تصمیم جسورانه همراه است. تصمیمی که تصور می شود هر کسی قادر به گرفتن آن نیست. چرا که رها کردن یک زندگی راحت با تمام خوشی ها و نعمات آن و پذیرفتن ریاضت خودآگاهانه برای دستیابی به مقصودی والاتر نمی تواند کار هر کسی باشد چنین تصمیماتی مستلزم داشتن توان و نیرویی عمیق است که سیدارتها به خوبی از آن برخوردار است. 

تولدی دوباره بعد از سیدارتها

بعد از بیداری سیدارتها زندگی را در آغوش می کشد. او اکنون با اشتیاق فراوان خود که در گرو تولد دوباره اش بوده هر چیز که سر راهش قرار گرفته باشد را می پذیرد. او دیگر به دنبال بودا یا امثال او نیست. چرا که پی می برد می تواند از هر کسی یا چیزی درسی را آموخته و به درک آن بنشیند. گفتنی است که این سفر معنوی کامل نمی شود مگر اینکه انسان عشق را تجربه کند. عنصری که در این کتاب به شکلی عجیبی برجسته سازی شده و در نگاه سیدارتها جایگاهی والا برای دست یابی به کمال تلقی می شود

سیدارتها و خودباوری

این اثر هرمان هسه یعنی سیدارتها یک رمان کامل در مضمون ارائه شده ی خود است. اثری که پس از اتمام آن از خودباوری لبریز می شوید. اعتمادتان به خویشتن تعالی می یابد و شما نیز ترغیب می شوید که چون سیدارتها زندگی را در آغوش بکشید. آغوش کشیدنی که بی شک همراه با پذیرفتن تمام ابعاد زندگی است و از چیزی فرار نمی کند. انسان پس از خواندن سیدارتها انسانی است که توقع می رود دیگر برای دریافت خردمندی به دنبال یک راه مشخص نیست. چرا که او دریافته است که اگر چشمانی بینا داشته باشد دیگر اتفاقات تلخ و شیرین زندگی را مانع خردمندی خود نمی داند. 

سیدارتها و مضامین ژرف

سیدارتها خصوصا در صفحات پایانی معنای عمیقی را دنبال می کند که آن را در قالب کلمات و جملات قصار گنجانده است. سفری که پیشبینی میشود هر انسان مشتاق به معنویتی را مجذوب خود کند.