۳ سناریو برای بازگشت اعتماد به بورس
مکانیزم های اعتمادسازی در بورس؛ مردم چطور دوباره به بورس اعتماد کنند؟
برخی از کارشناسان حوزه بورس در مقابل این پرسش که چطور میشود اعتماد را به بازار برگرداند، پاسخشان سکوت یا خنده است.
میگویند آب ریخته، جمع شدنی نیست. حالا حکایت بازگشت اعتماد از دست رفته سهامداران به بورس هم، مصداق همین ضربالمثل شده است؛ از بس که اجرایی و عملیاتی شدن وعده و وعیدها در کش و قوس است. هر چند که برخی از کارشناسان حوزه بورس در مقابل این پرسش که چطور میشود اعتماد را به بازار برگرداند، پاسخشان سکوت یا خنده بود اما هنوز هم هستند افرادی که معتقدند در همین شرایط هم میتوان با اقداماتی، اعتماد که جای خود دارد، امید را هم به بورس بازگرداند.
به گزارش «شایانیوز» و به نقل از دنیای اقتصاد، حمایت اصولی از بازار، پایان دادن به اعمال سلیقهها و تصمیمات متعدد، عدم دخالتهای دستوری، پرهیز از اظهارنظرهایی که فضای بازار سهام را ملتهب میکند و حذف محدودیتهای معاملاتی از جمله موضوعاتی است که به اعتقاد برخی کارشناسان میتواند شروعی برای بازگشت اعتماد به بورس باشد.
دولت از صندوقها حمایت کند
مهدی فرازمند، کارشناس بازار سرمایه: در شرایط فعلی حقوقیهای بزرگ در بازار سرمایه که اتفاقا بخشی از بازار هستند، غیرفعال رفتار میکنند. مفهوم غیرفعال رفتار کردن این بخش از بازار، این است که به افراد حقیقی این خط دهی داده میشود که سهامداران عمده برنامهای برای حمایت از سهمهایشان ندارند یا تمایل آنها این است که در ادامه همین سبک و سیاق حرکت کنند. نکته دیگر در اشاره به این موضوع این است که هنوز مدیران هلدینگهای بزرگ به واسطه تغییر دولت، یا تغییر نکردهاند یا اگر تغییر کردهاند، نسبت به شرکتهایی که مسوولیت اجرایی آنها را به عهده گرفتهاند، وارد مرحله اجرایی قویای نشدهاند و در نتیجه در این پروسه جابهجایی هلدینگهای بزرگ در بازار غیرفعال هستند.
نکته بعدی، بحث حمایت سازمان و نهادهای نظارتی بر بازار سرمایه است؛ سختگیریهایی که نهاد ناظر دارد، باعث شده است که سرمایهگذاران تا حدودی دست به عصا حرکت کنند. همچنین بحثهایی که هرازگاهی در رسانهها درباره بگیر و ببند مطرح میشود، به ایجاد فضای ملتهب و افزایش موج بیاعتمادی در بازار سرمایه دامن میزند. مساله دیگر این است که بخشی از بازار سرمایه ما، متاثر از بودجه کشور است، اما هنوز صدای واحدی در این حوزه از مسوولان نشنیدهایم که این مساله خودش باعث شده است که ریسک بازار افزایش پیدا کند. البته که نه فقط در بازار سرمایه بلکه در تمام حوزههای مختلف نتیجه شنیده نشدن صدای واحد را میتوان دید، چرا که این موضوع ناخودآگاه باعث شده است که بازار سرمایه و سهامداران احساس ریسک کنند و دست به عصا جلو بروند.
به التهاب و حاشیه در بازار پایان داده شود
احسان رضاپور، کارشناس بازار سرمایه: جهتگیری منابع به سمت بازارهای مختلف براساس انتظارات بازدهی، شفافیت و امنیت سرمایهگذاری است که در هر کدام از این حوزهها میتواند وجود داشته باشد. طبیعتا در کنار این موضوعات، مزیتها و جذابیتهای بازار از نظر سهولت دسترسی، انجام معاملات، شناخت و دانش سرمایهگذاری و همچنین ریسکپذیری افراد در این انتخابها اثرگذار است. در یک سال گذشته متاسفانه فضایی در محیط اقتصادی کشورمان حاکم بوده که ریسک حضور، بازدهیها و جذابیتهای بازارهای غیرمولد اغلب از بازار سرمایه مورد پسندتر بوده است. افرادی که در بورس سرمایهگذاری کرده بودند، با مشکلات متعددی مواجه شدند و در عمل هیچ پشتیبانی از سوی ارکان مدیریتی که در حال مدیریت فضای بازار بودند، نداشتند. اگر هم اقداماتی در این حوزه انجام شد، نتوانست در عمل منافع سهامداران و امنیت خاطر آنها را تامین کند.
در پرداختن به موضوع بازگشت اعتماد به بازار سرمایه، مساله اصلی این است که سرمایهگذار ریسکهای متعددی پیرامون این بازار احساس نکند. نکته دیگر بحث قیمتگذاریهای دستوری است که در اینخصوص در مورد شرکتهایی که جزء سهامی عام هستند، باید در سیاستگذاریها، نرخگذاریها و تامین مواد اولیه و امثال آن، مراقبت و ملاحظه بیشتری را سیاستگذاران لحاظ کنند. در کنار این مساله باید به مزیتها و ریسکهایی که کشورمان با آنها مواجه است هم توجه داشته باشیم. برای مثال سرمایهگذار ایرانی اگر در کشورهای همسایه بخواهد سرمایهگذاری کند، ممکن است که با ریسکهای کمتری مواجه باشد. پس محور اصلی پاسخ به پرسش بازگشت اعتماد به بازار سرمایه، این است که باید جوانب و شرایط متعددی را در تصمیمگیریها، سیاستگذاریها و اظهارنظرها و اقدامات عملی در نظر گرفت.
باید نقشه راه مشخصی برای سرمایهگذاران ایجاد شود
برای مثال در بحث اظهارنظرها، تا به امروز به واسطه اظهارنظرها و موضعگیریهای افراد، آسیبهای زیادی متوجه سهامداران شده است. نکته دیگر این است که در سیاستگذاری بودجهای و سیاستهای ساختاری بازارهای مالی، باید نقشه راه مشخصی برای سرمایهگذاران ایجاد کنیم، تا آنها به این مساله آگاه باشند که برای چند سال آینده چه وضعیتی را در نرخ خوراک شرکتها، هزینههای شرکتها، تعرفههای واردات و صادرات، قواعد و قوانین بازار سرمایه، تغییرات دامنهنوسان، نحوه تخصیص سهام شرکتها، انتشار انواع اوراق و غیره در کشور شاهد هستیم.
البته که اجرایی شدن این سیاست در گرو علم به این مساله است که باید با فعالان اقتصادی و بازار سرمایه مشورت شود تا طی یک زمانبندی اجرایی مشخص، عملیاتی و اجرایی شود و اجراییشدن آن میتواند اعتماد و باوری را در میان سرمایهگذاران ایجاد کند که حرفها و نقشههای راه، ماهیت نمایشیبودن ندارند و قرار است با پشتوانههایی که برای آنها پیشبینی شده اجرایی شوند.
اعمال سلیقهها و فضای مبهم از عوامل بیاعتمادی
الناز افشار، کارشناس بازار سرمایه: مهمترین عاملی که این روزها بازار از آن رنج میبرد، عدم وجود پول در بازار است. حجم و ارزش معاملات در چند روز اخیر به کمترین میزان خود رسیده، در حالی که اکثر سهمها با افت شدیدی که تجربه کردند از لحاظ بنیادی بسیار ارزنده هستند و به قیمتهای جذابی رسیدهاند. در حالیکه بازار از فروشنده بالقوه تهی شده اما خریداران نیز با توجه به ارزش معاملات پایین و رسیک نقد شوندگی که در بازار وجود دارد تمایلی به خرید ندارند. برگشت بازار منوط به بازگرداندن اعتماد مردم و سهامداران است؛ به همین علت هم نظارت باید بر روی رفتار حقوقیها بیشتر شود، چرا که رفتار آنها به بازار سمت و سو میدهد و معاملات دستوری حقوقیها تا به امروز جز تخریب روند بازار عایدی بههمراه نداشته است.
از دیگر عواملی که اعتماد فعالان بازار سرمایه را سلب کرده تصمیمات خلقالساعه سازمان و اجرای قوانینی است که گویا با سعی و خطا مورد سنجش قرار میگیرند و رفتار سلیقهای ناظرین بازار بر روی سهمها بوده که جز بیاعتمادی سهامداران حاصلی نداشته است، چرا که یکی از جذابیتهای سرمایهگذاری در بازار سرمایه، خصوصیت نقد شوندگی بازار است که ناظرین با متوقف کردن مکرر سهمها باعث کمرنگ شدن جذابیت بازار سرمایه میشوند. پیشبینی اعداد و ارقام اعلامی برای شاخصکل بدون پشتوانه علمی جز افزودن بر بیاعتمادی سهامداران نتیجهای در بر نخواهد داشت.
دیدگاه تان را بنویسید