زن بهرام رادان که باشی کمد لباسات میشه اندازه خونه ما / ترکیه گردیش بوی پولداری میده
بهرام رادان رو میشه یکی از اون بازیگرایی دونست که آقا از روز اول که فعالیتش رو در این عرصه شروع کرد معروف شده و مونده تا به امروز.
شایانیوز- بهرام رادان رو میشه یکی از بازیگرایی دونست که آقا از اول که کارش رو شروع کرد مثل بمب ترکوند و حسابی معروف شد که البته این تقریبا برای همه ی هم نسل های این بازیگر که چشم رنگی داشتن تو دوره ی خودشون توی سینما اتفاق افتاد و انگار که سینما اون تایم منتظر چشم رنگی ها بود و از قضا بهرام رادان هم یکی از این دوستان بود البته که ایشون در زمینه ی بازی استعداد هم تشریف داره که تونسته تا به امروز در این عرصه موندگار بشه و مثل یه سری از بازیگرا که صرفا به خاطر زیباییشون انتخاب میشن راهشو به این عرصه باز نکرده و از خودش حسابی هنر نشون داد که این بسیار مهم تر هست تا زیبایی.
ولی خب داشتن زیبایی و استعداد در کنار هم میتونه بسیار کارگشا تر باشه. از اینا که بگذریم برسیم به این روزای بهرام رادان که آقا یه دستی هم توی تهیه کنندگی برده که این نشون از جیب پر پولش میده که خب البته مراسم عروسی که خارج از ایران گرفت که کاملا نشون دهنده ی این موضوع بود و البته که در این بین گفته میشه که آقای رادان از این مدل افرادی بوده که تو پر قو بزرگ شده و اوضاع مالیش از اول هم خوب بوده و با بازیگری پولدار نشده بلکه صرفا پول روی پول گذاشته و البته معروف شده که خب این هم میتونه از موهبت های الهی دیگه ای که باشه که در زندگیه آقا جاریه. حالا در ادامه بریم یه سری بزنیم به این روزای بهرام رادان و خانمش مینا خانوم.
زن بهرام رادان امروز دلش بگیره فرداش بلیط هواپیما دستشه!
این روزا یه موجی توی اینستاگرام راه افتاده که مربوط به سفرهای خارجی رفتنه یعنی اگر دقت کنید هر بلاگری که به یه نون و نوایی رسیده ر حال رفتن به سفرهای خارجیه و اولین جایی هم که میرن دبی و ترکیه هست و بعد از اون هم سافاری توی آفریقا و البته اون افرادی هم که خیلی باکلاس هستن و شینگن دارن میرن اروپا که خب میدونید گرفتن شینگن هم به این راحتی ها نیست و مشخصه که این دوستان حسابی اوضاعشون رواله که البته بعیده صرفا با بلاگری اینطوری شده باشن و احتمالا قبل تر از اون هم اوضاعشون رو به راه بوده و بلاگری رو به راه ترش کرده و البته که چه کاری راحت تر از این شغل.
تازه یه عده از دوستان در این بین هم برای خودشون کارهای دیگه هم راه انداختن مثل بوتیک و رستوران زدن که اگر یه وقتی دیگه نتونستن به هر دلیلی بلاگر باشن حداقل شغل دوم رو داشته باشن و آینده ی خودشون رو تضمین کنن حالا در این بین مینا خانوم زن بهرام رادان هم برای خودش یه پا بلاگر شده ولی ایشون از بلاگرهای دسته ی دومه و برای خودش شغل داره و طراح لباسه و بلاگری یه جورایی براش مثل تفریح میمونه.
ولی موضوعی که راجبه ایشون بین تولید محتواهای مختلف توی پیجش بیشتر به چشم میاد سفرها و خارج گردیه ایشون هست مثلا همین چند وقت پیش بود که با آقای همسر اروپا رو زیر و رو کرده بودن و انگار یه جورایی داشتن ماه عسلشون رو طی میکردن ولی ایشون کافیه که اراده کنه و مثلا امروز دلش گرفته باشه به فردا نرسیده بلط هواپیما دستشه و رفته سفر مثلا در حال حاضر رفته ترکیه و احتمالا هم تنها و دخترونه رفته برای خوشگذرونی.
وقتی زن بهرام رادان انگار کمدش قده یه خونس!
همه یه جورایی با شغل هایی که دارن مرتبط هستن یعنی یه فردی که قصاب هست مسلما روحیه اش طوریه که از دیدن خون نمیترسه و میتونست حتی دکتر هم باشه و یا یکی که دکتره با دیدن یه مریض تصادفی که دنده هاش زده بیرون یهو کف و خون قاطی نمیکنه جنبه و تحمل دیدن این صحنه ها رو داره و یا یه فردی که هنرمنده روحیه ی لطیفی داره و به هیچ وجه اهل دعوا و بزن بزن نباشه بنابراین میشه گفت که شغل ما بعد از یه مدتی روی روحیات ما تاثیر میذاره و یا اصلا ما خودمون به خاطره داشتن یه سری روحیات خاص به سراغ اون شغل میریم.
حالا در خصوص زن بهرام رادان هم گفتیم که خانوم طراح لباس هست و حتی یکی از لباس عروس هایی که تو مراسم ازدواجش پوشیده بود رو خودش طراحی کرده بود و لی نکته ای که وجود داره درباره ی ایشون این هست که ایشون بی نهایت خوشتیپ تشریف داره و انگار یه کمد به بزرگیه یه خونه داره پر از لباس های شیک و پیک که این رو میشه از استایل های متفات ایشون توی پیجش متوجه شد.
همه منتظر بودن بهرام رادان یه چشم رنگی برگزینه ولی شرقی پسند بود آقا
ما همیشه انتظار داریم که افراد چشم رنگی برای خودشون جفت چشم رنگی پیدا کنن و در مورد بهرام رادان هم این موضوع صدق میکرد و همه منتظر بودن که یه خانوم با چشم های رنگی رو در کنار این بازیگر ببینن ولی خب دل ایشون رو مینا خانوم برد که چشمای شرقی داره و حالا به تازگی آقای بازیگر یه عکسی از خودش منتشر کرده که توی اون چشمای ایشون حسابی توی چشمه و خیلی ها شروع کردن ازش تعریف کردن.
دیدگاه تان را بنویسید