نوشیدن چای در ایران؛ از داروی شرقی تا هویت روزمره ایرانی
نوشیدن چای در ایران از 150 سال پیش مد شد! قبلش ایرانیان قهوه مینوشیدند
نوشیدن چای در ایران حاصل یک فرآیند پیچیدهٔ تاریخی است و عمر آن به حدود 150 سال میرسد. پیش از آن قهوه نوشیدنی مرسوم و متداول ایرانیان بود.
شایانیوز- چای، این نوشیدنی به ظاهر ساده و روزمره، در ایران تنها یک عادت غذایی نیست، بلکه حاصل یک فرآیند پیچیدهٔ تاریخی، اقتصادی و فرهنگی است که طی بیش از یک قرن، ذائقه، آیین معاشرت و حتی زبان اجتماعی ایرانیان را دگرگون کرده است. برخلاف تصور عمومی، چای نه نوشیدنی باستانی ایرانیان بوده و نه ریشهای کهن در سنتهای پیشااسلامی این سرزمین داشته است؛ بلکه ورود، پذیرش و تثبیت آن نتیجهٔ تحولات جهانی، تغییر مسیرهای تجارت و تلاش آگاهانهٔ برخی نخبگان سیاسی و فکری ایران در عصر جدید بوده است.
![]()
عصر سلطه قهوه در ایران
تا پیش از سال ۱۲۸۰ هجری شمسی، کشت چای در ایران عملاً وجود نداشت و ایرانیان از دوران باستان تا پایان قرون میانه، قهوه را به عنوان نوشیدنی غالب مصرف میکردند. حتی پس از ورود چای، نام «قهوهخانه» همچنان باقی ماند؛ نشانهای روشن از تقدم تاریخی قهوه بر چای در فرهنگ ایرانی. این نکتهٔ زبانی خود گواهی است بر این واقعیت که چای، برخلاف امروز، پدیدهای نوظهور در زندگی ایرانیان به شمار میرفت.
با ورود تدریجی چای، قهوه آرام آرام از متن زندگی اجتماعی ایرانیان کنار رفت و به حاشیه رانده شد؛ نه حذف آگاهانه، بلکه به سبب تحول ذائقه، دسترسی اقتصادی و تغییر الگوهای مصرف جمعی.
![]()
منشأ جهانی چای و پیشینه آن در ایران
دربارهٔ منشأ گیاه چای روایتهای گوناگونی وجود دارد، اما آنچه با اطمینان تاریخی میتوان گفت این است که چینیها دستکم سه قرن پیش از میلاد مسیح چای را دم میکرده و مینوشیدهاند. قدمت مصرف چای در جهان حدود ۵۰۰۰ سال برآورد میشود و انتقال آن ابتدا از طریق جادهٔ ابریشم توسط بازرگانان چینی صورت گرفت. به تدریج، کشت چای در هند رونق یافت و از مسیرهای تجاری جنوب آسیا، این محصول به ایران نیز راه پیدا کرد.
چای پیش از آنکه در ایران کشت شود، به واسطهٔ تجار و بازرگانان وارد کشور شده و رواج یافته بود. اما ایرانیان در ابتدا چای را نه به عنوان نوشیدنی روزمره، بلکه عمدتاً به عنوان مادهای دارویی میشناختند. از دورهٔ صفویه تا قاجار، نام چای در کتابهای پزشکی و داروشناسی ثبت شده و حتی امروز نیز کاربردهای درمانی آن مورد توجه است.
![]()
چای دبش لاهیجان
در تاریخ چای ایران، نام لاهیجان جایگاهی محوری دارد. این شهر مهمترین مرکز کشت و تولید چای کشور است و نام آن چنان با چای درآمیخته که گویی یکی بدون دیگری قابل تصور نیست. اقلیم مرطوب، خاک حاصلخیز و شرایط زیستمحیطی شمال ایران، به ویژه گیلان و تنکابن، بستری ایدهآل برای کشت این گیاه است.
![]()
ایفای نقش خارجی
نقش بریتانیا در این میان نه نقش «آموزگار فرهنگی»، بلکه نقش بازیگر مسلط اقتصادی در بازار جهانی چای بود. در قرن نوزدهم، پس از آنکه بریتانیا با شکستن انحصار چین، کشت چای را در مستعمرات خود، به ویژه در هند و سیلان، گسترش داد، به بزرگترین تولیدکننده و صادرکنندهٔ چای جهان بدل شد. این تحول، بریتانیا را ناگزیر کرد که برای چای تولیدی خود، بازارهای مصرف گسترده و پایدار بیابد؛ و ایران، با جمعیت قابل توجه، ضعف تولید داخلی و مسیرهای تجاری فعال، یکی از بازارهای ایدهآل به شمار میرفت.
در نتیجه، حجم عظیمی از چای هندیِ تحت کنترل شرکتها و شبکههای تجاری وابسته به بریتانیا وارد ایران شد. این چای، به تدریج ارزانتر و در دسترستر از قهوه شد و آرام آرام جای قهوه را در مصرف روزمرهٔ مردم گرفت. از همین نقطه است که تصور «انگلیسی بودن چای» در ذهن جمعی ایرانیان شکل گرفت.
![]()
کاشفالسلطنه؛ چهرهٔ محوری تولد چای ایرانی
نقطهٔ عطف تاریخ چای ایران با نام حاج محمد قوانینلو، ملقب به کاشفالسلطنه گره خورده است؛ شخصیتی چندوجهی که هم دیپلمات بود، هم روشنفکر، هم اصلاحطلب و هم بنیانگذار صنعت چای ایران.
او در سال ۱۲۴۴ هجری شمسی در تربت حیدریه متولد شد و نسبش به فرزند ناصرالدین شاه، عباس میرزا نایبالسلطنه میرسید. پس از تحصیلات مقدماتی، وارد وزارت امور خارجه شد و مدتی منشی میرزا نصرالله خان مشیرالدوله بود. در سال ۱۲۹۸ قمری به سفارت ایران در فرانسه اعزام شد و در دانشگاه سوربن حقوق خواند و با فضای فکری مدرن اروپا آشنا شد.
پس از بازگشت به ایران، مدتی درگیر فعالیتهای سیاسی شد، با استبداد مخالفت کرد و به سبب فشارها ناچار به ترک کشور شد. اما پس از قتل ناصرالدین شاه، به ایران بازگشت و به عنوان کنسول ایران در هند منصوب شد؛ مأموریتی که سرنوشت چای ایران را رقم زد.
![]()
انتقال دانش و تولد صنعت چای
کاشفالسلطنه در هند با صنعت چای به صورت عملی آشنا شد. او نه تنها شیوهٔ کشت، بلکه فرآوری، درجهبندی و آمادهسازی چای را آموخت. هنگام بازگشت به ایران، مقدار زیادی بذر و نهال چای به صورت مخفیانه با خود آورد (زیرا انگلیسیها اجازهٔ خروج بذر چای را نمیدادند) سپس کشت چای را در گیلان آغاز کرد.
هرچند پیش از او، حاج محمد اصفهانی در سال ۱۳۰۲ قمری تلاشهایی برای کشت چای انجام داده بود، اما این تلاشها به نتیجه نرسید. نقطهٔ رسمی آغاز کشت چای به بازگشت کاشفالسلطنه در ۱۰ آبان ۱۲۷۹ خورشیدی میرسد. اندکی بعد، مظفرالدین شاه لقب کاشفالسلطنه و امتیاز انحصاری کشت چای در ایران را به او اعطا کرد.
در سال ۱۲۸۰ شمسی، نخستین باغهای چای در لاهیجان و تنکابن احداث شد و طی شش سال، چای ایرانی با رنگ، عطر و طعمی ممتاز به ثمر رسید. هدف کاشفالسلطنه روشن بود: جلوگیری از خروج سالانه میلیونها تومان ارز برای واردات چای. او در یادداشتهایش مینویسد که سالانه «ده کرور تومان» برای خرید چای از کشور خارج میشود؛ پولی که میتوانست صرف توسعه و کاهش فقر در داخل شود.
![]()
میراث ماندگار
کاشفالسلطنه تنها به کشت بسنده نکرد. او ساخت نخستین کارخانهٔ چای کشور را پیشنهاد داد، کتابی با عنوان «رساله دستورالعمل زراعت چای» نوشت و به صورت عملی کارگران را آموزش داد. بعدها، با روی کار آمدن رضاشاه، ریاست سازمان چای کشور را بر عهده گرفت و با واردات ماشینآلات و کارشناسان چینی، صنعت چای را متحول کرد.
او در سال ۱۳۰۷ شمسی در راه بازگشت از هند درگذشت و بنا به وصیتش، در میان تپههای چای لاهیجان به خاک سپرده شد. امروز آرامگاه او در کنار موزهٔ تاریخ چای ایران قرار دارد؛ بنایی ثبت شده در فهرست آثار ملی که نه فقط یادبود یک فرد، بلکه نماد تولد یک صنعت ملی است.