سیدنی در خون؛ حمله تروریستی به جشن حنوکا استرالیا
حمله تروریستی استرالیا؛ سیدنی در آتش نفرت و ایران در آتش اتهامزنیهای نامشروع
پدر و پسری در استرالیا به شرکتکنندگان در جشن یهودیان در سیدنی تیراندازی کرده و تعدادی را کشته و زخمی کردند.
شایانیوز- در بعدازظهر یکشنبه ۱۴ دسامبر ۲۰۲۵، زمانی که هزاران نفر در ساحل باندی سیدنی جمع شده بودند تا مراسم روشن کردن شمعهای نخستین شب جشن حنوکا را جشن بگیرند، صدای گلولهها فضای جشن را به فاجعهای خونین تبدیل کرد. دو مهاجم، پدر ۵۰ ساله و پسر ۲۴ ساله، با استفاده از سلاحهای نیمه خودکار به سمت شرکتکنندگان تیراندازی کردند که منجر به کشته شدن حداقل ۱۵ نفر و زخمی شدن نزدیک به ۴۰ نفر شد. پدر در همان صحنه توسط نیروهای پلیس کشته شد و پسر در بیمارستان به سر میبرد. پلیس سیدنی این حمله را عملی تروریستی و انگیخته از نفرتپراکنی علیه جامعه یهودیان ارزیابی کرد، و دولت استرالیا آن را «یک ضربه به قلب ملت» خواند.
اسماعیل بقائی، سخنگوی وزارت امور خارجه در شبکه ایکس نوشت: ما حمله خشونتآمیز در سیدنی استرالیا را محکوم میکنیم. ترور و کشتار انسانها در هر کجا ارتکاب یابد، مردود و محکوم است.
![]()
حنوکا چیست؟ جشن نورها و معنای آن
حنوکا یکی از جشنهای مهم در فرهنگ یهودی است که به «جشن نورها» نیز شناخته میشود و هر سال در ماه دسامبر برگزار میشود. این جشن هشت روز طول میکشد و ریشه در یک واقعه تاریخی دارد: پس از آن که پادشاه یونان، سوری آنتیوخوس چهارم، معبد یهودیان در بیتالمقدس را تسخیر و آنها را وادار به ترک آیین یهود کرد، گروهی از یهودیان شورش کردند و پس از بازپسگیری معبد، دریافتند تنها یک ظرف روغن کوچک برای روشن نگه داشتن منورا (شمعدان هشت شاخه) وجود دارد که باید برای هشت شب کافی میبود و به گونهای معجزهآسا همین مقدار روغن هشت روز سوخت. از آن زمان، هر شب یک شمع در منورا روشن میشود تا این معجزه یادآوری شود.
![]()
جامعه یهودیان در استرالیا؛ حضور اقلیت با نقش فرهنگی و اجتماعی
جامعه یهودیان در استرالیا یکی از جوامع مذهبی فعال و با سابقهٔ طولانی است. برآوردها نشان میدهد جمعیت یهودیان این کشور بین ۱۲۰ تا ۱۵۰ هزار نفر است که حدود نیم درصد جمعیت کل استرالیا را تشکیل میدهند، اما این جامعه در شهرهای بزرگی مانند سیدنی و ملبورن نقش اجتماعی و اقتصادی چشمگیری دارد و شبکههای آموزشی، سازمانهای خیریه و مؤسسات فرهنگی مستقل را اداره میکند. حضور یهودیان در استرالیا به دههها پیش بازمیگردد و جامعهٔ آنها به طور تاریخی از خشونت و تبعیض در این کشور نسبتاً امن بهرهمند بوده است، هرچند در سالهای اخیر گزارشها از افزایش وقایع نفرتپراکنی و حملات علیه نمادها و اماکن یهودیان خبر دادهاند.
![]()
تحقیقات پیرامون عاملان و انگیزهها
مطابق گزارشهای امنیتی و رسانهای، مهاجمان این حمله «ساجد آکرام» ۵۰ ساله و پسرش «نوید آکرام» ۲۴ ساله بودند که با سلاحهای قانونی مسلح شده بودند و در محل مراسم آمادهٔ تیراندازی شده بودند. تحقیقات اولیه نشان دادهاند که پسر در سالهای گذشته تحت بررسی سازمان اطلاعات امنیتی استرالیا (ASIO) قرار داشته و ارتباطاتی احتمالی با یک سلول مرتبط با گروه داعش داشته است؛ پرچمی متعلق به داعش نیز در خودرو آنها پیدا شده است.
اما قضیه به این سادگی نیست. ایجاد چنین پیشینهای و به جا گذاشتن عمدی پرچم داعش، دمدستیترین کاری است که قبل از طراحی یک حمله تروریستی میتوان انجام داد برای رد گم کردن و انحراف مسیر حقیقتیابی. به عبارت روشنتر، هر نهاد، دولت یا شخصی که این حمله را ترتیب داده باشد، طبیعتاً چنین مدرک منحرف کننده و گمراه کنندهای را از خود به جا میگذاشت!
![]()
موج گمانهزنیهای نامشروع درباره ایران
در پی این فاجعه، رسانههای مرتبط با دولت رژیم صهیونیستی و برخی مؤسسات تحلیلی غربی، احتمال ارتباط ایران یا شبکههای تحت نفوذ آن را مطرح کردهاند. آنها به اظهارات پیشین مقامات استرالیا اشاره میکنند که بدون سند و مدرک دولت ایران را متهم به هدایت حملات ضدیهودی در خاک استرالیا در سالهای اخیر کرده و حتی سفیر ایران را هم به همین دلایل واهی اخراج کرده بودند.
این در حالی است که بلافاصله بعد از وقوع این حادثه تروریستی وزارت خارجه کشورمان در بیانیهٔ رسمی وقوع چنین حملاتی را محکوم کرد.
![]()
تحلیل مستقل و واقعیت موجود
آن چه به وضوح مشخص است هیچ مدرک رسمی، قابل اثبات یا قضایی ارائه نشده است که ثابت کند دولت ایران یا یک نهاد دولتی ایران چه به طور مستقیم یا غیرمستقیم در این حمله دست داشته است. گزارشهای رسانهای حاکی است که بررسیها روی ارتباطات احتمالی مهاجمان با گروههای تندرو و شبکههای افراطی داخلی ادامه دارد و تحلیلها جانبدارانه درباره نقش ایران تنها از سوی رژیم صهیونیستی و رسانه های معاند وابسته به این رژیم مطرح شده است. این نکته در رسانههای تحلیلی مستقل نیز برجسته شده است که در غیاب سند معتبر، نسبت دادن حادثه به دولت خاصی، حتی اگر انگیزههای ایدئولوژیک پیچیدهای مطرح باشد، قابل تردید و بالقوه سیاسی است.
![]()
ابعاد بینالمللی و اثرات سیاسی؛ نقش سیاست خارجی ایران
فضای جهانی امروز به گونهای است که هر حادثه خشونتآمیز علیه جامعه یهودیان به سرعت در چارچوب تحلیلی گستردهتر تفسیر میشود و واکنشها نسبت به آن، فوراً به بازیگران بینالمللی تسری مییابد. متاسفانه ایران و نیروهای محور مقاومت اولین سکویی هستند که آماج انواع اتهامات قرار میگیرند. محرک اصلی این اتهامزنیها، تنشهای طولانی مدت موجود میان ایران و کشورهای غربی بر سر رژیم صهیونیستی است که زمینه را برای گرایش به تفسیرهای سریع و سیاسیسازی حوادث فراهم میکند.
شاید اگر نظام، در سیاست خارجی خود مسیر تعامل، تعدیل، کاهش تنش و افزایش همکاریهای بینالمللی را در پیش گرفته بود اکنون فضای تحلیل جهانی کمتر به نسبت دادن چنین حوادثی به تهران متمایل میشد.
![]()
نکته مهمتر آنکه ممکن است چنین حملهای توسط خود صهیونیستها و ایادی آنها ترتیب داده شده باشد تا بتوانند آن را بهانه و دستاویزی قرار دهند جهت اعمال فشارهای سیاسی و نتیجتاً حملاتی در خوشبینانهترین حالت، دیپلماتیک و در بدبینانهترین حالت، نظامی، علیه ایران. البته باز هم این روند، نتیجهٔ وجود پیشزمینههای تنشآمیز در سیاست خارجی بوده است؛ وضعیتی که منجر به ایجاد «استعداد تفسیر اتهامی» در میان تحلیلگران و رقبا شده است.
به عبارت روشنتر، این حادثه باید در بستر واقعی نفرتپراکنی، افراطگرایی و افزایش خشونتهای ضدیهودی در غرب بررسی میشد، نه صرفاً از منظر اتهامات سیاسی علیه دول خاص از جمله ایران.