سرنوشت بازارها در سال ۱۴۰۰
قیمت دلار، یورو، پوند امروز دوشنبه 13 اردیبهشت 1400
قیمت انواع ارز در بازار آزاد امروز دوشنبه 13 اردیبهشت 1400 چقدر است؟
دلار امروز، دوشنبه 13 اردیبهشت در بازار آزاد به قیمت 22 هزار و 170 تومان فروخته شد و نرخ فروش هر اسکناس یورو به 26 هزار و 725 تومان رسید.
در بازار آزاد صرافیها دلار و یورو را به ترتیب 22 هزار و 70 تومان و 26 هزار 575 تومان خریداری کردند. همچنین درهم امارات شش هزار و 35 تومان و لیر ترکیه دو هزار و 670 تومان ارزش گذاری شدند.
نرخ انواع ارز امروز دوشنبه 13 اردیبهشت ماه 1400 اعلام شد. در جدول زیر نرخ و قیمت دلار ، قیمت یورو و قیمت پوند امروز دوشنبه 13 اردیبهشت ۱۴۰۰ را در جدول زیر مشاهده نمایید.
قیمت ها تا ساعت 4 عصر به روز رسانی می شود.
ارز | قیمت فروش(تومان) | قیمت خرید(تومان) |
دلار | 22170 | 22070 |
یورو | 26725 | 26575 |
درهم امارات | 6035 | 6015 |
پوند | 30755 | 30555 |
لیر ترکیه | 2670 | 2650 |
یوان چین | 3425 | 3405 |
قیمت دلار و یورو امروز دوشنبه 13 اردیبهشت 1400 در صرافی ملی و بازار آزاد اعلام شد.
صرافی ملی صبح امروز نرخ فروش دلار را ۲1 هزار و 731 تومان تعیین کرد تا اسکناس آمریکایی نسبت به آخرین قیمتگذاری ۳۴ تومان ارزان شود.
یورو هم صبح امروز ۲5 هزار و 867 تومان فروخته میشود. صرافی ملی همچنین دلار را به قیمت ۲1 هزار و 301 تومان و یورو را ۲5 هزار و 355 تومان خریداری میکند.
نرخ انواع ارز در صرافی ها اعلام شد
عنوان | خرید(ریال) | فروش(ریال) |
---|---|---|
یورو | 253,553 | 258,675 |
دلار | 213,012 | 217,316 |
سرنوشت بازارها در سال ۱۴۰۰
به گزارش تجارت نیوز رشد نقدینگی است که قیمت داراییهایی مثل مسکن، سهام، ارز و طلا را تعیین میکند. بهویژه به دلیل رابطه بسیار نزدیک نقدینگی و قیمت ارز، در اقتصاد ما همواره قیمت ارز متغیر پیشران تلقی شده و قیمت بقیه داراییها را به دنبال خود کشانده است. شاید در بخشی از سالهای ۹۸ و ۹۹، نقدشوندگی بالای سهام باعث شد که شاخص به چنین متغیری تبدیل شود.
در پرش قیمت دلار سال ۱۳۷۲، در سال ۱۳۷۷ و اخیرتر در سالهای ۹۰ و ۹۱ و بالاخره در پرش قیمت ۲۰۰ درصدی دلار در سال ۹۷ دیدیم که با وقفه یک سال یا حتی کمتر، قیمت سهام و مستغلات پرش کردند.
بنابراین توجه هر تحلیلگر سهام به طور جدی به رشد نقدینگی و قیمت دلار است و اینکه آیا پرشهای تندی که در ۹۸ و ۹۹ در قیمت همه داراییها رخ داده، بازار این داراییها را به تعادل کشانده است یا نه؟
برای سال ۱۴۰۰، نمیتوانیم انتظار بهرهوری خاص در صنعت و تولید داشته باشیم؛ بهرهوری با سرعت در اقتصاد چهره نشان نمیدهد و بهبود بهرهوری طول میکشد. بنابراین، نرخ رشد اقتصاد ایران در سال ۱۴۰۰، مثل بسیاری از سالهای اخیر، به منابع و درآمد نفتی بستگی خواهد داشت.
پس رشد بخش واقعی اقتصاد ایران ریشه در نوآوری و بهرهوری ندارد؛ اغلب محصولات مهم مانند خودرو وابستگی ارزی دارند و با تحریمها هم عرضه آنها با کاهش مواجه میشود و هم قیمتهای آنها افزایش مییابد. گسست بین بازدهی بخش واقعی اقتصاد با بخش مالی جدی است. هر میزان هم که نقدینگی ایجاد میشود، بخش عمدهای از آن صرف گردش در بخش مالی اقتصاد میشود و بخش واقعی اقتصاد همچنان تشنه نقدینگی باقی میماند.
یکی از دلایل شکلگیری چنین ساختاری مالیاتپذیری بخش تولیدی اقتصاد و عدمپرداخت مالیات برای بازدههای غیرعادی در بخش مالی مبتنی بر نگهداری ارز، طلا و… است. با توجه به اینکه بازدههای مبتنی بر داراییهایی از این دست اغلب در معرض نظام مالیاتی قرار نمیگیرند، اشخاص هم دلیلی برای حضور در بخش تولیدی کشور نمیبینند. در نتیجه، نقدینگی بالای کشور به هر بخشی که حرکت میکند ویرانگری قیمتی را به دنبال دارد، اما در بخش تولیدی گردش نمیکند.
منابع نهفته در املاک و مستغلات، ارز، طلا و… که به هیچوجه مولد نیستند، تنها موجب سلب منابع از گردش در بخش تولیدی کشور میشوند. این رفتار (بهویژه در زمین) موجب جذب منابع بسیار زیادی شده و محرومیت بخش تولید از نقدینگی را به دنبال دارد. در سال ۱۴۰۰ هم نمیتوانیم اوضاع را متفاوت پیشبینی کنیم. سیاستگذار بسته اقداماتی را معرفی نمیکند که از این مسیر به مسیر بهتری رهنمون شویم.
راهحلهای مختلف برای هدایت نقدینگی به سوی تولید در ایران و کشورهای مختلف تجربه شده است. مقولههایی مانند هدایت اعتبار، اعطای یارانه تسهیلات، جیرهبندی اعتباری، تسهیلات تکلیفی، تسهیلات طرحهای زود بازده، جوایز صادراتی، تسهیلات خُرد خرید کالاهای ایرانی، اوراق گواهی اعتبار مولد (گام)… هیچکدام از اینها چاره کار نبوده است، چرا که به لحاظ نظری میدانیم آنچه تعیین میکند منابع گردش بیشتری در یک فعالیت تولیدی یا یک بخش اقتصادی داشته باشند، ریسک و بازده بخشهای اقتصادی است. استفاده از سازوکار مالیاتی برای تخصیص منابع مفید است.
علاوه بر راهکار مالیاتی روشهای دیگری مانند تعیین حداقل سرمایه، تخصیص وجوه در اختیار برای اجرای پروژهها، انتشار اوراق بهادار برای تامین مالی تولید، اعتبار اسنادی داخلی یا اقدام اخیر اوراق گام از جمله راهکارهایی است که میتواند در هدایت نقدینگی به تولید مسکن موثری باشند.
در سال ۹۹، ۳۲ تا ۳۵ میلیارد دلار کالا وارد کشور شده که ۸ میلیارد دلار آن با ارز ۴۲۰۰ تومانی عرضه شده است. در سال ۱۴۰۰، حتی بدون برجام هم درآمد ۵۰ میلیارد دلار صادرات فرآوردهای نفتی محتمل است. افزایش قیمت نفت هم که اتفاق افتاده است. پیشبینی محتمل صادرات به طور متوسط ۵/ ۱ میلیون بشکه نفت در سال ۱۴۰۰ و افزایش قیمت آن از ۴۰ دلار در بشکه به ۶۰ دلار است (بانکهای سرمایهگذاری دنیا پیشبینی میکنند قیمت روی ۶۰ دلار بماند).
این درآمد اجازه خواهد داد که اقتصاد نرخ رشد بسیار آرامی را از این محل تجربه کند. اما این مذاکرات برجام است که درآمدهای دولت و درآمدهای نفتی کشور را تعیین میکند. در روزهای اخیر هم که همه خبر از گشایش دادهاند.
برجام درآمدهای ارزی بانک مرکزی را تقویت میکند و حجم ذخایر ارزی بانک مرکزی تاثیر تعیینکنندهای بر قیمت ارز دارد. اما نتایج حاصل از گشایش برجام بعید است در نیمه اول سال ۱۴۰۰ آثار خود را نشان دهد
دیدگاه تان را بنویسید