مهدعلیا مادر ناصرالدین شاه؛ ملکه نه چندان زیبا که مردان هم از او حساب میبردن
ملک جهان خانم مهد علیا مادر ناصرالدین شاه، با نفوذترن زن در تاریخ معاصر ایران است. او پس از مرگ همسرش، محمدشاه، 40 روز کشور را اداره کرد.
شایانیوز- ملک جهان خانم دختر محمد قاسم خان قاجار و دختر دایی آقا محمد خان قاجار بود. او در سال 1220 هجری قمری زاده شد و در شانزده سالگی به عقد محمد میرزا فرزند بزرگ عباس میرزا نایبالسلطنه درآمد. او از این ازدواج صاحب دو فرزند به نامهای ناصرالدین میرزا و عزتالدوله گردید.
حاصل ازدواج او با محمدشاه، پنج فرزند به نامهای سلطان مالک میرزا، سلطان محمود میرزا، کشور خانم، ناصرالدین میرزا و عزتالدوله بود. اما سه فرزند اولش در کودکی درگذشتند. او در ۲۵ سالگی، پسرش ناصرالدین میرزا و در ۳۰ سالگی، دخترش، ملکزاده خانم (عزتالدوله که بعدها همسر امیرکبیر شد.) را به دنیا آورد. همسرش محمدشاه با اینکه ناصرالدین میرزا را از ۵ سالگی به عنوان جانشین خود معرفی کرده بود اما چند بار قصد کرد پسر دیگرش عباس میرزا فرزند خدیجه خانم چهریقی را ولیعهد کند که موفق نشد.
![]()
ملک جهان خانم که از قضای روزگار همسر ولایعتهد ایران شده بود، پس از به دنیا آوردن اولین فرزند خویش بنا به رسم معمول عصر قاجار به «مهدعلیا» ملقب شد. این لقب از زنان با نفوذ دربار صفوی گرفته شده بود و تا آن زمان به مادر ولیعهدها گفته میشد.
اما واقعیت زیر پوست جامعه ایران آن روزگار این بود که زنان نتوانستند اثرگذاری اجتماعی مستقلی از خود نشان دهند و این در مورد زنان دربار نیز صدق میکرد. آنها با وجود مرتبه سلطنتی، دارای جایگاه ویژهای در جامعه نشدند و فقط و فقط از لحاظ معیشتی و برخورداری از امکانات رفاهی با سایر زنان تفاوت داشتند. واقعیت محرز، این بود که نگاه جامعه به زنان عادی و زنان درباری کاملاً یکسان بود. زنان دربار نقش و مسئولیت سیاسی نداشتند و حضورشان در محیط غیر از اندرونی چندان پذیرفته شده نبود. حتی داشتن مسئولیت اجتماعی هم برایشان نامعقول و تعجبآور محسوب میشد.
![]()
یک استنای نادر
مادر ناصرالدین شاه در این میان یک استثنا بود. مهد علیا نبوغ و جسارتی بی مانند داشت و از مدتها پیش از سلطنت پسرش، در دوره محمدشاه نفوذ بسیاری به دست آورده بود. او در اتفاقی نادر، بعد از مرگ محمدشاه به مدت چهل روز تا روی کار آمدن پسرش، بر کشور حکمرانی کرد.
هنگامی که همسرش محمدشاه از دنیا رفت بدون فوت وقت، اندکی پس از جان دادن شاه، در حالی که به فکر حفظ تاج و تخت و انتقال آن به پسرش ناصرالدین شاه 16 ساله بود، به سمت مردان حکومتی که در سرسرای کاخ محمدیه منتظر شنیدن خبر احوالات شاه بودند، رفت و نخستین حکم حکومتی خود را صادر نمود: «به حکم الهی، سلطان شربت فوت نوشیدند و ساعتی است که به دیدار حق تعالی شتافتند. از آنجا که شاه جوان در تبریز هستند بنا به مصلحت ملک و مملکت تا ناصرالدین میرزا به پایتخت برسند این کمینه (اینجانب، بنده)، اداره ممالک محروسه را به عهده میگیرم. شما هم اینجا نمانید؛ بروید تهران را امن کنید.»
![]()
در مدت 40 روز تا رسیدن ناصرالدین شاه و ورود او به پایتخت و تاجگذاری، مهد علیا اقدامات بسیاری انجام داد:
برای اجرای فرامین مهر ساخت، وزیر مخصوص برای خودش انتخاب کرد، یاغیان و گردنکشان را آرام کرد، صدراعظم سابق را عزل نمود، با سفرای خارجی مذاکره کرد، حکامی را برای نظارت و سرکشی بر امنیت مرزها فرستاد و بالاخره اقدام اصلیاش به تخت نشاندن پسرش ناصرالدین شاه بود. سایر اقدانات مهد علیا در عرصه سیاست عبارتند از: نقشهٔ نافرجام کور کردن عباس میرزا ملکآرا برادر ناتنی ناصرالدین شاه از همسر محبوب محمدشاه، درگیری با امیرکبیر و طراحی توطئه قتل وی و انتصاب عامل سرسپرده انگلیس میرزا آقاخان نوری به مقام صدارت.
اگر در روزهای بعد از آن نیمه شب ۱۲ شهریور ۱۲۲۷ خورشیدی که محمدشاه درگذشت، وضعیت به سمتی نمیرفت که مهدعلیا ملک جهان خانم، در مقابل میرزا تقی خان امیرکبیر قرار گیرد و دستش به خون او آلوده شود؛ تاریخ قضاوت بهتری درباره وی میکرد و احتمالاً او را «تنها زن حکومتگر تاریخ معاصر» و آخرین «مهد علیا»ی ایران مینامید و لقب مقتدرترین زن تاریخ معاصر را به او میداد. اما زمانه و وقایع طوری پیش رفت که این اقتدار بیش از آنکه باعث حسن شهرت او شود، سوء شهرت را برایش به همراه داشت و او را تا روز مرگ با تهمتهای سنگین و بزرگ دست به گریبان ساخت؛ تهمتهایی که سبب شد حتی پژوهشگران هم نتوانند فارغ از آنها، زندگی مهدعلیا را بدون سوگیری، قضاوت کنند؛ قضاوتی ناشی از نگاهی همراه با تبعیض جنسیتی که بر خلاف تصور رایج، نه به دلیل شراکت او در قتل امیرکبیر، که به خاطر جنسیت اوست. گویی زنان در این سرزمین، از پیش بازندهاند چون زناند؛ چه مجرم باشند چه نباشند!
دیدگاه تان را بنویسید