|

رومینا، ریحانه، فاطمه ؛ حالا وقت «زن کشی» است؟

چند زن و دختر دیگر باید با چاقو، داس و تبر سربریده شوند تا مجلس نشینان قانع شوند که تصویب قوانینی موثر برای حفاظت از حقوق زنان، ضروری است.…

لینک کوتاه کپی شد

شایانیوز- جدا از بحث قتل های پشت سرهم زنان و دختران در روزهای اخیر یکی از مواردی که مورد توجه قرار گرفت تصمیم قبلی مردها برای قتل بود که مادر مقتول ها بعدا اعلام کردند.

با توجه به این مساله بحث تصویب قوانینی در حمایت از همسر و کودک ازاری مورد توجه فعالان حقوقی قرار گرفته است.

دیدار نیوز در این زمینه نوشت: می‌نویسم هوژان، فرشته، زعفران، هاجره، سارا، رومینا، لیلا. نقطه سر خط می‌نویسم فاطمه، می‌نویسم ریحانه. از خون به ناحق ریخته دخترکان و زنانی می‌نویسم که سرشان بریده شده کنار زانوی پدری، برادری، و همسری، و اینبار کنار رود و رودخانه ای، کنار کارون. لب کارون گلباران نیست، لب کارون لرزان و گریان است از مرگ دخترش، خون فاطمه شتک می‌زند در موج موج تنش، فاطمه ۱۸ ساله که شوهر و احتمالا پدرش قربانی‌اش کردند.

رخت عزا بر تن کارون حبیب شوهر و پسر عموی فاطمه سرش را برید، برخی از رسانه‌ها نوشتند: فرار عروس پس از عقد و خیانت! نزدیکان فاطمه، اما می‌گویند که او با هیچ مردی فرار نکرده این شایعه است که پخش شده تا قتل فجیع فاطمه را توجیه کنند. او حبیب را نمی‌خواست به زور کتک و فشار مجبورش کردند زن پسر عمویش شود. خواهر فاطمه چند سال پیش با برادر حبیب ازدواج کرده بود، در تمام این سال‌ها همیشه بدنش سیاه و کبود بود از کتک، بار‌ها با ضربات لگد شوهرش سقط جنین کرده بود و بیمار بود. فاطمه می‌خواست از طالع نحسی که در انتظار او هم بود فرار کند به کمک یکی از دوستانش که البته مرد نبود، به مشهد فرار کرد، پس از یک سال پدرش او را در مشهد پیدا کرده و شوهرش با وعده و وعید او را به قتلگاهش آبادان می‌آورد و سرش را کنار شط می‌برد. حبیب که می‌داند مجازاتی در کار نیست و، ولی دم همدست او بوده خودش را در یکشنبه شب ۲۵ خرداد به پلیس معرفی می‌کند.
پس از انتشار شایعه فرار فاطمه با مردی غریبه، بسیاری گفتند خوب شد که این کار را کرد، سزای زن شوهرداری که با مرد غریبه فرار کند مرگ است البته نه اینقدر فجیع! کسی، اما نپرسید که چرا خانواده فاطمه او را مانند شی و کالایی بی جان میان خودشان تقسیم کردند؟ کسی نپرسید تکلیف دختر نوجوانی که با زور و کتک بر سر سفره عقد می‌نشیند چیست؟ کسی نپرسید چرا خواهر فاطمه که سالهاست کتک می‌خورد نمی‌تواند طلاق بگیرد. حتی کسی نپرسید به فرض که فاطمه با مردی فرار کرده باشد مگر سزایش سربریده شدن است؟
زیر بی رحم‌ترین زاویه تبر خون فاطمه برحی تنها خون به ناحق ریخته روز‌های گرم اواخر خرداد نیست، ریحانه عامری دختر ۲۲ ساله کرمانی نیز در روز دوشنبه ۲۶ خرداد با ضربات تبر توسط پدرش به قتل رسید. گناه کبیره ریحانه این بود که عقاید و سبک زندگی مورد علاقه اش با قاتلش متفاوت بود. ریحانه شب دیر وقت به خانه می‌آید، پدرش با او مشاجره سختی می‌کند و رو به مادر ریحانه می‌گوید بالاخره این دختر را می‌کشم، پدر ریحانه در سال‌های گذشته نیز مرتب او را تا سر حد مرگ کتک میزد. پدر ریحانه فردای روز مشاجره از خلوتی خانه استفاده کرده و ریحانه را با تبر در اتاقش خودش کشته و جنازه اش را در بیابان رها می‌کند. مادر و خواهر ریحانه پس از بازگشت به خانه اتاق ریحانه را غرق خون می‌بینند و به پلیس اطلاع می‌دهند.
چند زن دیگر باید کشته شوند تا... چند زن و دختر دیگر باید با چاقو، داس و تبر سربریده شوند تا مجلس نشینان قانع شوند که تصویب قوانینی موثر برای حفاظت از حقوق زنان، ضروری است. چند زن و دختر در همه جای ایران باید به خون خود بغلتند که جامعه نسبت به مساله خشونت علیه زنان و زن‌ستیزی ریشه دار در قوانین و عرف و سنت، حساس شود؟ البته جامعه پس از هر قتلی، آن هم اگر مقتول نوجوان باشد یا آلت قتاله مثلا داس باشد برای مدتی کوتاه با موج رسانه‌ای همراه می‌شود، اما هر موجی از این دست و از جنس آگاهی به قیمت سری بریده، جسدی اسید خورانده شده و سوخته، بدنی مورد تجاوز قرار گرفته زن و دختری خفته در دل خاک تمام می‌شود. جنازه‌ها که خاک می‌شوند، ضرورت مقابله با خشونت علیه زنان هم از یاد می‌رود، راست گفته اند که خاک سردی می‌آورد.
پس از فرونشستن هیاهوی هر قتلی، اوضاع به سرعت عادی می‌شود، مقتولان نگون بخت از یاد‌ها می‌روند و صد‌ها زن و دختر در پستوی خانه‌ها کتک می‌خورند و کشته می‌شوند بدون اینکه حتی این شانس را داشته باشند که مانند رومینا اشرفی کسی داستانشان را بشنود یا عکس شان را استوری کند. یا مانند فاطمه و ریحانه با توییت دوست و آشنایی راز قتلشان فاش شود. سالانه دهه‌ها دختر روستایی بی گناه در شهر‌ها و روستا‌های کهگیلویه و بویراحمد کشته می‌شوند، با سنگ، با تفنگ، با چاقو و با داس، مرگشان، اما خاموش است، نه رسانه‌ای دارند و نه دوستانش گوشی تلفنی، نه مرثیه‌ای برایشان خوانده می‌شود، نه نماینده مجلس و فعال زنانی خونخواهشان می‌شود.
مردسالاری چند قربانی می‌خواهد دخترکان لر و بلوچ و کرد و ترکمن و فارس، به پای مردسالاری قربانی می‌شوند، زیرا قدرت به تمامی در دستان مردان است. آن‌ها هستند که قوانین را می‌نویسند، آن‌ها هستند که قانون را اجرا می‌کنند، مرد‌ها پول و قدرت و میدان بازی دارند، آن‌ها هستند که داس و سنگ و چاقو و پیت نفت و اسید و حق دارند.چند زن؟ چند زن باید به پای مردسالاری قربانی شود تا ضروت فعالیت «سمن‌های» حوزه زنان در شهر‌ها و شهرستان‌ها و روستا‌ها درک شود؟ تا با فعالان حقوق زنان برخورد شود؟ تا برخی فمینیست‌ها بفهمند که مساله توده زنان برداشتن روسری و حجاب و بکارت نیست. کی باید این روند به پایان برسد؟ کجا و در چه زمانی حکومت و جامعه باید لزوم پایان دادن به این خشونت‌ها با ابزار قانونی را درک کنند؟ کی باید بفهمیم که به جای دغدغه نوع پوشش برخی سلبریتی‌های اینستاگرامی و بیوتی بلاگرها، باید به رنج و محرومیت هزاران زن و دختر اندیشید و برای آن تدبیری کرد.....

پیشنهادات ویژه

پیشنهادات ویژه

دانش آراستگی

دیدگاه تان را بنویسید

 

از نگاه ورزش

خانه داری

تفریح و سرگرمی

دنیای سلبریتی ها

عصر تکنولوژی

نیازمندی‌ها