|

میراثی که از دل شکوه گذشته سخن می‌گوید

بنایی باشکوه که غرور و اقتدار و شخصیت منحصر به فرد خشایارشا را نشان می‌دهد

مقبره خشایارشا در نقش رستم مانند خود وی، ویژگی‌های منحصر به فردی دارد.

لینک کوتاه کپی شد

شایانیوز- در تاریخ سیاسی و تمدنی ایران باستان، نام خشایارشا، پادشاه هخامنشی و فرزند داریوش بزرگ بیش از آنکه صرفاً بیانگر یک شخصیت شاهنشاهی باشد، حامل روایت‌های چندلایه‌ای از قدرت امپراتوری هخامنشی، تنش‌های جهانی و سازوکارهای مدیریتی یکی از وسیع‌ترین واحدهای سیاسی تاریخ بشر است؛ روایتی که در منابع یونانی و بابلی گاه با اغراق، گاه با تحریف و گاه با ستایش همراه شده و همین تنوع روایی موجب شده است که پژوهشگران مدرن ناچار باشند تصویر او را در نقطه‌ای میان اسطوره‌سازی دشمنان و واقعیت تاریخی امپراتوری هخامنشی بازسازی کنند. خشایارشا، که فرمانروایی‌اش از ۴۸۶ تا ۴۶۵ پیش از میلاد ادامه یافت، میراث‌دار دستگاه اداری سازمان ‌یافته داریوش بود و با وجود آن که در حافظه عمومی جهان بیشتر با لشکرکشی پرهزینه به یونان شناخته می‌شود، در عمل بخش قابل‌ توجهی از دوران سلطنت خود را صرف تثبیت ساختارهای امپراتوری، توسعه اقتصادی و اجرای پروژه‌های عمرانی نمود؛ پروژه‌هایی که گستره‌شان از مصر تا آسیای مرکزی کشیده می‌شد و از جمله آنها ادامه ساخت‌وسازهای تخت‌ جمشید بود.

pogopdjjdb

ویژگی‌های شخصیتی خشایارشا

۱. بلندپروازی و جاه‌طلبی سیاسی

خشایارشا، پسر داریوش بزرگ، شخصیتی بلندپرواز و جاه‌طلب داشت که به دنبال گسترش قلمرو شاهنشاهی هخامنشی بود. او تلاش کرد امپراتوری را به اوج خود برساند و پروژه‌های عظیم معماری و نظامی را هدایت کرد، از جمله لشکرکشی معروف به یونان (جنگ‌های ایران و یونان) که نشان از اراده‌ای محکم برای تحقق اهداف سیاسی و نظامی داشت.

۲. اقتدارگرایی و تمرکز قدرت

در فرمانروایی خشایارشا، تمرکز شدید قدرت در دستان شاه مشهود بود. او به شدت بر وفاداری فرمانداران و کارگزاران دولتی نظارت داشت و تصمیمات کلان را بدون مشورت گسترده اتخاذ می‌کرد. این ویژگی اقتدارگرایانه، هرچند به انسجام شاهنشاهی کمک می‌کرد، اما در برخی موارد موجب نارضایتی و شورش‌های محلی نیز شد.

posgopjkfdkjdfbnkb

۳. علاقه به تجمل و نمایش قدرت

خشایارشا علاقه زیادی به نمایش ثروت و قدرت داشت. این علاقه در پروژه‌های عظیم ساختمانی، از جمله کاخ‌ها و مجسمه‌های درباری، و در مراسم و جشن‌های درباری دیده می‌شود. او تلاش می‌کرد با تجمل و شکوه شاهنشاهی، مشروعیت خود را نزد مردم و اشراف تثبیت کند.

۴. حساسیت نسبت به وفاداری و خیانت

خشایارشا به شدت به وفاداری زیردستان حساس بود و هرگونه نشانه‌ای از خیانت یا بی‌اعتنایی به دستورات شاه را با سخت‌گیری پاسخ می‌داد. این ویژگی باعث شد نظام اداری هخامنشی تابع مقررات دقیق و گاه سخت‌گیرانه باشد، اما در عین حال زمینه اضطراب و ترس در میان فرمانداران و کارگزاران را فراهم می‌آورد.

ljdfphjfdnknb

۵. تأکید بر نظم و قانون

خشایارشا، مانند پدرش داریوش، اهمیت ویژه‌ای به نظم اداری، مالی و قضایی می‌داد. او تلاش می‌کرد شاهنشاهی گسترده و چندملیتی خود را از طریق قوانین مدون، تقسیمات کشوری مشخص و سیستم‌های مالی و مالیاتی دقیق مدیریت کند، که نشان‌ دهنده دیدگاهی عقلانی و ساختارمند در حکومت است.

۶. علاقه به دین و مناسک رسمی

خشایارشا از نظر دینی نیز شخصیتی متعهد به سنت‌های زرتشتی و مناسک رسمی داشت. او نه تنها مناسک مذهبی دربار را حفظ می‌کرد، بلکه پروژه‌های مذهبی و پرستشگاه‌های بزرگ را نیز تقویت می‌کرد.

۷. ترکیب شجاعت و بی‌تفاوتی نسبت به مخاطرات

شواهد تاریخی نشان می‌دهد خشایارشا شخصیتی شجاع داشت، اما گاه در تصمیمات نظامی بی‌تفاوت نسبت به مخاطرات رفتار می‌کرد. لشکرکشی به یونان نمونه‌ای از چنین جسارت و ریسک‌پذیری است که در نهایت نتایج نظامی و انسانی سنگینی به بار آورد.

ljfdgkfdnkdkfb

مرگ معنادار و ویژگی‌های آرامگاه

در دیدگاه هخامنشی، اقتدار سیاسی با نمادسازی معماری و آیینی پیوند داشت و مرگ پادشاه نیز بخشی از همین سازوکار نمادین محسوب می‌شد. در چنین چارچوبی است که اهمیت مقابر شاهان هخامنشی، خصوصاً آرامگاه خشایارشا در نقش رستم، آشکار می‌شود؛ مقبره‌ای که نه فقط محل دفن یک پادشاه، بلکه بخشی از یک نظام معنایی است که مرگ را امتداد قدرت و استمرار ایدئولوژی شاهانه تلقی می‌کند.

مقبره خشایارشا در مجموعه نقش رستم، حدود ۶ کیلومتری شمال تخت‌جمشید و در دل یک صخره عظیم آهکی جای گرفته است؛ مجموعه‌ای که قرن‌ها پیش از هخامنشیان فضای آیینی تمدن عیلامی بوده و همین ویژگی تاریخیِ چندلایه، آن را به یکی از مهم‌ترین مکان‌های باستان‌شناختی ایران و خاورمیانه بدل کرده است. چهار گورعظیم در این دیواره سنگی وجود دارد که سبک آنها، هم در نمای صلیبی‌شکل و هم در ساختار درونی، ادامه منطقی سنت معماری داریوش بزرگ است. آرامگاه خشایارشا یکی از این چهار مقبره است.

plkvl;dfmnmdfb

این آرامگاه با نمای صلیبی‌شکل که ارتفاع آن به حدود ۲۵ تا ۳۰ متر می‌رسد ترکیبی از پیکره‌نگاری شاهنشاهی، نمادهای دینی و روایت‌های تصویری قدرت است. در بالاترین بخش نمای مقبره، نقش برجسته خشایارشا دیده می‌شود که بر سکویی قرار گرفته و در برابر آتشدان مقدس نیایش می‌کند؛ تصویری که نه تنها بیانگر پیوند ایدئولوژیک شاه با باورهای زرتشتی است، بلکه نمایانگر رابطه سه ‌گانه «شاه–خدا–سرزمین» در اندیشه سیاسی هخامنشیان است. در بالای پیکره شاه، نقش اهورامزدا، خدای بزرگ در کیش زرتشت، حک شده که دست خود را به نشانه حمایت و تأیید به سوی پادشاه دراز کرده است؛ تصویری که در متون سیاسی امروز می‌توان آن را معادل سندی تصویری از مشروعیت الهی قدرت دانست.

بخش میانی نمای مقبره مزین به ستون‌هایی است با سرستون‌های گاو دوسر که شباهت فراوانی با معماری تخت‌ جمشید دارد و خود گویای آن است که این مقبره نه فضایی برای تدفین منفعل، بلکه مفصلی معماری برای نمایش قدرت و استمرار سنت شاهنشاهی بوده است. در بخش تحتانی، ورودی کوچک مقبره به چشم می‌خورد که به تالاری نسبتاً کوچک اما مهندسی ‌شده می‌رسد؛ تالاری که در آن چندین حجره جهت قرارگیری تابوت‌ها طراحی شده و با وجود سادگی ظاهری، نشانه‌ای از نظم آیینی و دقت معماری هخامنشی است.

kfkfkll;g_db

قرارگیری مقبره در فضای باز، در ارتفاع، و در میدان دید عمومی، خود بخشی از یک نظام نمادین قدرت بوده است. هخامنشیان به‌ جای دفن پنهان و زیرزمینی پادشاهان، جسد آنها را در دل صخره‌هایی عظیم و در معرض دید قرار می‌دادند تا از طریق معماری، مفهومی از جاودانگی سیاسی را بازنمایی کنند. این مقابر، همچون بیانیه‌های سنگی، اعلام می‌کردند که قدرت شاهنشاهی نه تنها در حیات بلکه در مرگ نیز پایدار است.

منطقه نقش رستم در حاشیه دشت مرغاب و در نزدیکی رود پلوار واقع است؛ منطقه‌ای که از نظر زیست‌محیطی، تاریخی و فرهنگی در دوران هخامنشی از اهمیت استراتژیک برخوردار بود، زیرا در فاصله‌ای اندک از پایتخت تشریفاتی (تخت‌جمشید) و در مسیر راه‌های مهم ارتباطی قرار داشت. انتخاب این مکان، تصادفی نبود، بلکه کاملاً سنجیده بود؛ نزدیکی به پایتخت، بار معنایی «پیوستگی دودمانی» را تقویت می‌کرد و هم‌زمان قرارگیری در دل صخره‌ای طبیعی، مفهوم ماندگاری و استواری قدرت را به نمایش می‌گذاشت.

opjghkdfjkndkndfhb

اهمیت مقبره خشایارشا تنها در معماری آن خلاصه نمی‌شود. این مقبره در سطحی کلان‌تر بخشی از تاریخ مناقشه‌برانگیز روایت‌گری درباره هخامنشیان است. بسیاری از روایت‌های یونانی در دوره پس از خشایارشا با هدف سیاسی‌سازی هخامنشیان نوشته شده‌اند؛ از همین رو بازخوانی آرامگاه شاهان به‌ ویژه مقبره خشایارشا امکان بازسازی دقیق‌تر تصویری از این پادشاه را فراهم می‌سازد؛ تصویری که با روایت‌های تحریف‌ شده مورخان یونانی فاصله دارد. مقبره خشایارشا به درجاتی سندی است بر اینکه دستگاه هخامنشی نه تنها ساختارمند و مهندسی‌ شده بوده، بلکه از ظرفیت‌های پیشرفته‌ای در معماری، دین، مدیریت و نمادپردازی سیاسی برخوردار بوده است؛ ظرفیت‌هایی که آن را از بسیاری تمدن‌های هم‌عصر متمایز می‌کرد.

در نهایت، مقبره خشایارشا را می‌توان یکی از برجسته‌ترین نمونه‌های تجلی پیوند معماری، سیاست و دین در جهان باستان دانست.

پیشنهادات ویژه

پیشنهادات ویژه

دانش آراستگی

دیدگاه تان را بنویسید

 

آشپزی

خانه داری

تفریح و سرگرمی

دنیای سلبریتی ها