|

جنگ هیچ برنده‌ای ندارد!

حماس یا رژیم صهیونیستی؟ دست کدام یک به عنوان پیروز میدان بالا می‌رود؟

با امضای توافق صلح میان حماس و اسرائیل، یک سؤال مهم همچنان بی‌پاسخ مانده است: کدام یک از طرفین، پیروز واقعی میدان است؟

لینک کوتاه کپی شد

شایانیوز- توافق صلح میان حماس و اسرائیل،  افکار عمومی را با پرسش بنیادینی روبه‌رو کرده است: پس از  این نبرد دو ساله و خونین، در نهایت کدام‌ یک پیروز واقعی میدان هستند؟ حماس، که پس از دو سال جنگ و تجربه‌ای وحشتناک، اکنون به میز مذاکره بازگشته، یا اسرائیل که با وجود هزینه‌های نظامی، سیاسی و روانی فراوان، بالاخره توانسته گروهی را که زمانی وعده نابودی‌اش را  می‌داد، به توافقی سیاسی وادارد؟ 

lkjgkjkljfgkjfg

چرا حماس صلح را پذیرفت؟

پذیرش صلح از سوی حماس، برای بسیاری از ناظران بین المللی غافلگیر کننده نبود. نوار غزه در دو سال گذشته در بحرانی‌ترین وضعیت انسانی خود قرار دارد. محاصره شدید اقتصادی و گرسنگی گسترده، نابودی زیرساخت‌ها، کمبود شدید دارو و آوارگی بخش کثیری از جمعیت، این منطقه را به یکی از فاجعه‌بارترین نقاط جهان بدل کرده است. در چنین شرایطی، حماس نه با قدرت نظامی بلکه با فشار افکار عمومی درون غزه نیز مواجه بود. نهادهای بین‌المللی بارها هشدار دادند که ادامه این وضعیت می‌تواند به «فروپاشی کامل حیات انسانی» در این ناحیه منجر شود. با عنایت به حال و روز مردمی که دو سال گرسنگی و بی‌خانمانی را تاب آورده بودند اما دیگر رمقی برای جنگ نداشتند، صلح، هرچند تحمیلی، به نظر تنها گزینه ممکن بود. در واقع  این گروه پس از دو سال محاصره، تخریب و گرسنگی مردمش، به نقطه‌ای رسید که ادامه مقاومت، چیزی جز فروپاشی کامل باقی نمی‌گذاشت. حماس با پذیرش این توافق، در حقیقت  میان نابودی و بقا، گزینه دوم را برگزید.

ptkhl;kh;lkl;hkfj

به تعبیر دقیق‌تر، حماس دیگر در این مقطع به‌ دنبال «پیروزی نظامی» و شاید «نابودی اسرائیل»  نبود، بلکه «نجات از شکست قطعی» را هدف گرفت. صلح برای حماس به معنای بازسازی نسبی غزه، بازگشت جریان کمک‌های بین‌المللی و بازیابی مشروعیت سیاسی در جهان عرب بود. از این منظر، صلح برای حماس، نوعی بازتنظیم استراتژی بقا بود.

از سوی دیگر، میانجی‌گری کشورهایی چون قطر، مصر و ترکیه و نقش فعال دونالد ترامپ در پیشنهاد طرح صلح، شرایطی را پدید آورد که حماس عملاً در برابر انتخابی حساس قرار گرفت: یا پذیرش توافقی که می‌تواند بخشی از فشارها را کاهش دهد، یا ادامه مسیری که به نابودی کامل منجر می‌شود.

lkshgvklshklnkfbf

چرا رژیم صهیونیستی هم پیروز واقعی نیست؟

در نگاه ساده اندیشان اسرائیل توانست درگیری را به نقطه‌ای برساند که حماس از مواضع ایدئولوژیک خود عقب‌نشینی کند. از دید بسیاری از ناظران غربی، این بزرگ‌ترین پیروزی اسرائیل از زمان خروج یک‌جانبه‌اش از غزه در سال ۲۰۰۵ است؛ زیرا توانست با ابزار نظامی و اقتصادی، رقیب خود را به پذیرش صلحی از موضع ضعف وادار کند.

اما تصویر، به این سادگی هم نیست. هزینه‌هایی که اسرائیل پرداخت، بسیار سنگین بود: هزاران سرباز و شهروند در معرض تهدید مداوم، بحران مشروعیت بین‌المللی به‌ ویژه در غرب و فشار افکار عمومی جهانی که اسرائیل را به «نقض سیستماتیک حقوق بشر» متهم می‌کند. افزون بر آن، این صلح فعلی الزاماً به معنای ثبات در آینده  نیست؛ زیرا بسیاری از شاخه‌های مقاومت در غزه هنوز تسلیم نشده‌اند و امکان شعله‌ور شدن دوباره درگیری‌ها در هر لحظه وجود دارد.

بنابراین، اگرچه اسرائیل در کوتاه‌ مدت به دستاوردی نظامی و روانی دست یافته، اما در بلند مدت با چالشی پیچیده‌تر روبه‌روست: چگونه می‌توان دشمنی را خاموش کرد که  دشمنی دیرینه، ساختارمند و عقیدتی با صهیونیسم دارد؟

kdgjklsjgjkl

حماس برنده نهایی است؟

اگر معیار پیروزی را صرفاً بقای سیاسی در کنار همه ویرانی‌ها بدانیم، حماس توانسته در آخرین لحظه از نابودی کامل بگریزد و فرصتی برای بازسازی پیدا کند. اما اگر پیروزی را در حفظ اصول، استقلال و توان عقب راندن دشمن، تحمیل شرایط و کسب امتیاز از او  تعریف کنیم، اسرائیل در این مرحله دست بالا را دارد چراکه توانسته دشمن قسم خورده‌اش را که قصد نابودی کامل موجودیت سیاسی اسرائیل را داشت، به پذیرش صلحی ناخواسته وادار کند، البته در این مسیر امتیازاتی هم داد.

در واقع، اسرائیل با این توافق  نشان داد که مقاومت مسلحانه در برابرش دیگر نه تنها ثمری ندارد، بلکه در نهایت به مصالحه‌ای یک‌سویه منجر می‌شود.

;lkgkl;gkl;hb

در ترازوی واقعیت

در واقع امر، هیچ‌یک از طرفین پیروز مطلق نیستند؛ زیرا هیچ‌کدام نتوانسته‌اند آنچه را که در آغاز جنگ وعده داده بودند، محقق سازند. حماس نتوانست محاصره را بشکند و اسرائیل نیز نتوانست تهدید حماس را به‌ طور کامل از میان ببرد. نتیجه این درگیری، بیش از آنکه پیروزی یکی از دو طرف باشد، تسلیم تدریجی هر دو در برابر واقعیت‌های سخت منطقه است؛ واقعیتی که در آن نه قهرمان و برنده تمام عیار وجود دارد، نه مغلوب قطعی، بلکه به جای غالب و مغلوب، فقط بازماندگان‌ رنج کشیده‌‌ای به جا مانده‌اند که با هزینه‌های انسانی و سیاسی سنگین، برای بقا تلاش می‌کنند. همان‌ها که ماه‌ها گرسنگی کشیدند و فرزندانشان را کفن‌پوش نظاره کردند. 

در این میان، در تشخیص غالب و مغلوب، ایران بیش از همه بازنده به نظر می‌رسد؛ کشوری که سال‌ها هزینه داد تا محور مقاومت پابرجا بماند، اما اکنون خود را تنها در میانه میدانی خالی می‌بیند، بی‌آنکه حتی تشکری لفظی به او پیشکش شود.

;lgk;ldldf

پیشنهادات ویژه

پیشنهادات ویژه

دانش آراستگی

دیدگاه تان را بنویسید

 

آشپزی

خانه داری

تفریح و سرگرمی

دنیای سلبریتی ها