|

شکاف تلخ در دانشگاه‌ علامه طباطبایی: دو درصد مغز برتر جهان و محدودیت دانشجویان معترض

دو نفر از پژوهشگران دانشگاه علامه طباطبایی در فهرست دو درصد دانشمندان برتر جهان قرار گرفتند. دو نفر از دانشجویان نیز با محدودیت تحصیل…

لینک کوتاه کپی شد

شایانیوز- دانشگاه علامه طباطبایی، یکی از مهم‌ترین مراکز علمی و پژوهشی ایران، این روزها شاهد دو خبر متناقض است که هر کدام می‌تواند به‌ تنهایی تیتر اول رسانه‌ها باشد، اما کنار هم گذاشتن آن‌ها تصویری متضاد و به‌ غایت تلخ از وضعیت دانشگاه در ایران معاصر ترسیم می‌کند: از یک سو خبر رسمی مبنی بر آنکه دو عضو هیئت علمی این دانشگاه در فهرست «دو درصد مغز برتر جهان» قرار گرفته‌اند، که بی‌شک نشانه‌ای از توان علمی، ظرفیت پژوهشی و استعدادهای درخشان ایرانی در سطح بین‌المللی است؛ و اما خبر دیگر؟.....

ابتدا از شیرینی خبر اول لذت ببریم:

در تازه‌ترین گزارش سالانه الزویر از عملکرد استنادی پژوهشگران در سال ۲۰۲۵، دو عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی، دکتر مقصود امیری و دکتر سید جلال‌الدین حسینی دهشیری، در فهرست پژوهشگران پراستناد و ۲ درصد برتر جهان قرار گرفتند.

lfglnldbb

معیارهای انتخاب پژوهشگران ۲ درصد برتر جهان

این فهرست بر اساس داده‌های پایگاه اسکوپوس و با استفاده از شاخص‌های استنادی مانند تعداد ارجاعات به مقالات، ضریب H-index، تعداد مقالات منتشر شده و میزان تأثیرگذاری علمی تهیه می‌شود. اسکوپوس  یکی از نمایه‌های استنادی معتبر و شناخته ‌شده است که در مجموع، اطلاعات ۱۶ هزار و پانصد مجلهٔ علمی پژوهشی را در خود جای داده است.

این ارزیابی‌ها به‌ منظور شناسایی پژوهشگران برجسته در حوزه‌های مختلف علمی صورت می‌گیرد. چنانچه این شاخص‌ها در حالت ایده‌آل‌تری قرار گیرند، احتمال ورود پژوهشگر به رده «یک درصد دانشمندان برتر» نیز بیشترمی‌شود.

دکتر مقصود امیری

دکتر مقصود امیری، استاد تمام گروه مدیریت صنعتی دانشگاه علامه طباطبائی، با بیش از ۳۳۰ مقاله علمی در مجلات معتبر، از جمله ۷۲ مقاله در پایگاه Web of Science و ۹۴ مقاله در پایگاه Scopus، در این فهرست قرار گرفته است. وی همچنین دارای H-index برابر با  ۱۸ است و بیش از ۱,۲۸۵ با به مقالاتش ارجاع داده شده است.

cvb bncv

دکتر سید جلال‌الدین حسینی دهشیری

دکتر سید جلال‌الدین حسینی دهشیری، عضو هیئت علمی گروه مدیریت عملیات و فناوری اطلاعات دانشگاه علامه طباطبائی، نیز با ارائه مدل‌های پایگاه داده و فعالیت‌های پژوهشی برجسته، در این فهرست جای گرفته است. وی از دانش‌آموختگان این دانشگاه بوده و هم‌اکنون به‌ عنوان عضو هیئت علمی در گروه مدیریت صنعتی فعالیت می‌کند.

;f_bl;dblmnlm;h

همزمان، همین دانشگاه شاهد اتفاقی است که از نظر سیاسی و اجتماعی قابل توجه و نگران کننده است: دو دانشجوی این دانشگاه برجسته،  به دلیل فعالیت‌های اعتراضی در سال ۱۴۰۱ با حکم تعلیق مواجه شدند و عملاً از ادامه تحصیل محروم شدند. این تناقض آشکار میان ارتقای سطح علمی اعضای هیئت علمی و برخورد محدود کننده با دانشجویان فعال، یک چالش جدی در سیاست‌های دانشگاهی و مدیریتی ایجاد می‌کند و نشان‌ دهنده دوگانه‌ای است که در بسیاری از دانشگاه‌های ایران دیده می‌شود: از یک سو، تقدیر و پرورش نخبگان علمی در سطح بین‌المللی، و از سوی دیگر، اعمال محدودیت‌های سیاسی بر دانشجویان و کنترل فعالیت‌های سیاسی و مدنی آنان.

این تناقض را باید نماد وضعیت کلی دانشگاه در ایران دانست؛ جایی که نخبگان علمی همچنان توان رقابت جهانی دارند و پژوهشگران ایرانی به فهرست‌های معتبر بین‌المللی راه می‌یابند، اما همزمان دانشجویان همان دانشگاه به خاطر فعالیت سیاسی یا اعتراض مدنی در معرض اخراج، سرکوب یا حذف قرار می‌گیرند.

این وضعیت در حقیقت بازتابی از تناقض نظام آموزش عالی در ایران است؛ سیستمی که می‌خواهد همزمان در سطح جهانی به‌ عنوان تولید کننده علم شناخته شود اما در سطح داخلی، دانشگاه را به یک محیط کنترل‌ شده و محافظه‌کار بدل می‌سازد. نتیجه این دوگانگی روشن است: مهاجرت فزاینده نخبگان، فرار مغزها، سرخوردگی دانشجویان و در نهایت بی‌اعتمادی جامعه به نهادی که باید سنگر آزادی و پیشرفت باشد.

این واقعیت تلخ نشان می‌دهد که در ایران، موفقیت علمی به تنهایی تضمینی برای آزادی عمل و موفقیت علمی و شغلی نیست؛ بلکه شرط ضمنی دستیابی به موقعیت‌های علمی برتر، همسویی با حکومت یا حداقل سکوت در برابر ظلم‌ها، ناکارآمدی‌ها و فساد گسترده سیاسی است.

واقعیت این است که دانشجویان تعلیق ‌شده دقیقاً همان ظرفیت را دارند که بتوانند در آینده به درجات علمی بین‌المللی دست یابند و برای کشور و ملت، دستاوردهای درخشان به ارمغان بیاورند. اما فعالیت سیاسی و صدای اعتراض آنها، مسیر علمی‌شان را مسدود کرده و ناجوانمردانه از ادامه تحصیل دانش محرومشان کرده است. این رفتارها نشان می‌دهد که دانشگاه به جای آنکه محیطی برای پرورش نخبگان و رشد فکری باشد، گاه به ابزاری برای کنترل سیاسی و تضعیف استقلال فکری بدل می‌شود. چنین سیاستی، نه تنها باعث سرکوب استعدادهای بالقوه می‌شود، بلکه محیط علمی را نیز به فضایی ناامن و محدود تبدیل می‌کند که در آن خلاقیت، جسارت پژوهشی و نقد سازنده با خطر جدی روبه‌رو است.

بررسی همزمانی افتخار علمی اعضای هیئت علمی و محرومیت دانشجویان معترض، به روشنی نشان می‌دهد که در کشورما بعضا  مرز میان موفقیت علمی و آزادی سیاسی، بسیار تعیین‌ کننده است. دانشجویان و پژوهشگران جوان، حتی اگر توانایی علمی آنها به اندازه‌ای باشد که بتوانند در سطح جهانی بدرخشند، تنها در صورتی می‌توانند مسیر علمی خود را پیگیری کنند که در چارچوب سیاست‌های حاکم یا سکوت کنند یا با آن همسو باشند. این وضعیت نه تنها ناعادلانه است، بلکه باعث هدر رفتن سرمایه‌های انسانی و علمی کشور شده و پیوند میان اعتبار علمی و عدالت آموزشی را به شدت مخدوش می‌کند.

از این زاویه، دانشگاه علامه طباطبایی امروز نه فقط به‌ خاطر حضور دو استادش در میان مغزهای برتر جهان، بلکه به دلیل محروم کردن دو دانشجو از تحصیل و به‌ واسطه این تناقض دردناک، در مرکز توجه افکار عمومی قرار گرفته است. اگر نخبگان علمی ما در عرصه جهانی بدرخشند اما دانشجویان‌مان در خانه خود تحت فشار سیاسی قرار بگیرند، این شکوه و افتخار در نهایت به سایه‌ای بی‌رمق تبدیل خواهد شد. هیچ جامعه‌ای تنها با «افتخار علمی» رشد نمی‌کند؛ رشد واقعی، تنها زمانی اتفاق می‌افتد که علم و آزادی در کنار هم قرار گیرند.

پیشنهادات ویژه

پیشنهادات ویژه

دانش آراستگی

دیدگاه تان را بنویسید

 

آشپزی

خانه داری

تفریح و سرگرمی

دنیای سلبریتی ها