سوار ماشین زمان بشوید؛ ماجراجویی اوباش و لوطیان قاجار
این بار در کوچه و بازار عصر قاجار قدم زدیم و به تماشای ماجراجویی اوباش و لوطیان این دوران نشستیم.
شایانیوز- هنگام سرک کشیدن به تاریخ گذشتگان، زندگی اعیان و اشراف مکررا مورد توجه وافری قرار گرفته و از آن ها قصه و روایات فراوانی به گوش رسیده است. اما شاید بد نباشد گاهی نیز به دل کوچه و بازار تاریخ زده و قصه های جذاب را در میان اقشار متوسط جامعه جست و جو کنیم. اینبار شما را به دنیای گروه خاصی از مردمان قاجار برده و آلبوم خاطراتشان را ورق خواهیم زد.
حتما تا به حال به نام جوانمردان در مقابل الوات و اوباش بر خورده اید و احتمالا بدانید که اقشار مختلف مردم یک جامعه بر اساس نوع تاثیر پذیری و تتاثیرگذاری همواره دسته بندی های متفاوتی داشته و دارند
بر اساس گزارش های موجود در این خصوص، اغلب اوقات مردمان جوانمردی که امین روزگاران خود بودند در برابر اوباشی قرار می گرفتند که از هیچ جدال و آزاری برای غارت آسایش خلق خدا دریغ نکرده و البته در مواردی نیز با یکدیگر اشتباه گرفته می شدند. در مورد لوطیان بهتر است بگوییم که قدمتشان به قرن سوم هجری بر می گردد. آن ها عموما پهلوانان و جوانمردانی را شامل می شدند که در جهت احقاق حوقق اقشار ضعیف جامعه در برابر زورمندان فعالیت داشته و در میان مردم نیز از نفوذ بالایی برخوردار بودند. این افراد که عموما پیرو اندیشه و آرمان خاصی نبودند، جهت گیری خود را بر اساس اقتضای شرایط عوض می کردند. به همین ترتیب در بازه های زمانی مختلف به خدمت گروه هایی از بازاریان، ماموران حکومتی دربار و ... در آمده و در جهت خواست آن ها عمل می کردند.
به عنوان مثال می توان به سال 1264 ق اشاره کرد. زمانی که لوطی های یزد به سرکردگی شخصی با نام محمد، چند صباحی شهر را به اختیارخود در آورده و سپس با اعزام سپاهی از تهران سرکوب شدند
از این موارد که بگذریم، شاید درمیان تمام تعاریفی که برای این گروه در نظر گرفته شده است، تعریف اورسل از همه کامل تر باشد که می گوید آنها در غالب مواقع، مشغول پرسه در کوچه و بازاربوده و برای خود زندگی ماجراجویانه ای را رقم می زنند. اما از آنجایی که به مرور زمان بی قید، جسور و گستاخ می شوند، گاهی برای یک ورق تقلبی، رقابت عشقی و دلخوشی برای دعوا به جان هم افتاده و برای کسب شهرت با قمه و تپانچه به فراشان حکومت نیز حمله ور می شوند.
در ادامه همراه ما باشید تا در در کوچه و بازار محله های قدیمی ایران، به تماشای تصاویر بر جای مانده ی اوباش و جوانمردان بنشینیم.
سلسله مراتب لوطیان در تاریخ ایران، از جمله مسائل پر رمز و راز این دسته به شمار میآمده است
هر کس لوطی گری خود را نشان می داد، می توانست جزو این جمعیت محسوب شود
این طبقه لهجه ی خاصی هم داشتند که اگر می خواستند کسی حرف آنها را نفهمد به آن لهجه با هم حرف میزدند
این طبقه در حرف زدن معمولی هم اصرار به انداختن بعضی از حروف و تبدیل بعضی دیگر داشتند
آن ها معمولا کلمه «از» را کامل ادا نمی کردند
در تصویر بالا می توانید مصداق ویژگی ظاهری قشر پهلوان را ببینید
مرشدی که در زورخانه کار کشتی یاد می داد و اشعار شاهنامه میخواند کاری بود که به آسانی قسمت هر کسی نمی شد
پیشکسوتی و شاگردی کردن در نزد استادان فن یکی از شروط پیوستن به آن ها بود
از دید آنان لوطی نباید در مقابل هر نالوطی سر تعظیم فرود آورد
طبق کشی، توت فروشی، چغاله فروشی، بادبادک و فرفره سازی- پالوده ریزی، دوغ فروشی و گردوی تازهفروشی، از مشاغل خاص جوان های این طبقه به شمار می آمد
برای سوار شدن به ماشین زمان و گشتن در کوچه پس کوچه های گذشته، مهمان تاریخانه ما باشید.
این بندگان خدا درمقایسه بااراذل و اوباش امروز که اکثرا بدنسازی هستند موش هستند