|

اصرار به خوانندگی در خانواده مدیری‌ها موروثیه! بلیت گران و درد گران‌تر افول طالع هنر

پس از کیفیت فوق العاده ضعیف کنسرت مهران مدیری، حالا اجرای پسرش نیز با انتقادهای گسترده مواجه شده است.

لینک کوتاه کپی شد

شایانیوز- کنسرت اخیر مهران مدیری در دبی و اجرای قطعه ماندگار «سوغاتی»، که در حافظۀ جمعی ایرانیان با صدای جاودان بانو هایده ثبت شده است، به یکی از پرمناقشه‌ترین رویدادهای فرهنگی سال تبدیل شد؛ رویدادی که نه صرفاً یک اجرا، بلکه ترکیبی از جنجال حقوقی، حاشیه‌های رسانه‌ای، واکنش‌های احساسی، و تحلیل‌های جدی درباره مسیر جدید سلبریتی‌ها در بازار فرهنگِ ایرانی است. انتشار ویدیوهای اجرا، اعلام شکایت بنیاد متعلق به وارث آهنگساز اثر، بحث‌های داغ درباره قیمت بالای بلیت و سپس بازتاب وسیع اجرای پسر او در تورنتو، این رویداد را به موضوعی چندوجهی تبدیل کرده که فهم آن نیازمند نگاهی فراتر از سطح خبر است. در این مقاله، تلاش می‌شود این رخداد در سه لایه تحلیل شود: نخست، واقعیت‌های خبری شامل قیمت بلیت‌ها، واکنش حقوقی خالق اثر و جزئیات اجرای پسر؛ سپس ریشه‌های اقتصادی و انگیزشی تصمیم مدیری برای حضور روی صحنه؛ و در نهایت پیامدهای فرهنگی و نحوه اثرگذاری آن بر جایگاه هنر فاخر در برابر بازارگرایی روزافزون.

جالب‌تر آنکه بلیت کنسرت مدیری در دبی در دامنه‌ای میان ۳۰۰ تا ۱۵۰۰ درهم امارات عرضه شده است؛ رقمی که، بسته به نرخ‌های متغیر ارز، معادل حدود ۹ تا ۴۵ میلیون تومان می‌شود و از همان ابتدا پرسش‌هایی درباره «ارزش‌گذاری» این تجربه فرهنگی ایجاد کرد، به ‌ویژه هنگامی که برخی رسانه‌ها این قیمت‌ها را در کنار قیمت کنسرت‌های بین‌المللی قرار دادند و مقایسه‌هایی صورت گرفت که تنها به افزایش حساسیت عمومی نسبت به موضوع افزود. در همین میان، پس از اجرای قطعه «سوغاتی»، بنیاد وابسته به وارث مرحوم محمد حیدری، آهنگساز اثر، بیانیه‌ای منتشر کرد و اجرای این قطعه را بدون اخذ مجوز معرفی کرد؛ اقدامی که جنبه‌ای کاملاً حقوقی داشت اما همزمان حامل نوعی دلخوری فرهنگی نیز بود. این واکنش نشان می‌دهد مسأله تنها «حق انتشار» نیست، بلکه مسئله‌ای مربوط به حفاظت از حافظه موسیقایی یک نسل، احترام به میراث هنری و مواجهه با کم ‌توجهی فزاینده نسبت به استانداردهای موسیقایی نیز هست.

poerjhgdjfhln

اما پرسش اصلی شاید این باشد: اساساً چرا مهران مدیری کنسرت برگزار می‌کند؟ چه اصراری بر این کار دارد در حالی که می‌داند کیفیت اجرایش  بارها مورد انتقاد جدی و تند قرار گرفته است؟ این پرسش، پاسخی چند بعدی دارد. نخست، باید پذیرفت مدیری با تجربه طولانی در تلویزیون، سینما و موسیقی، یک «برند فرهنگی» قدرتمند است؛ در اقتصاد فرهنگ، برند یک سلبریتی ارزش اقتصادی مستقلی دارد و می‌تواند منجر به فروش بلیت‌هایی شود که الزاماً با کیفیت فنی اجرا نسبت مستقیم ندارند. برند شدن، به‌ ویژه در بازار کوچک اما پرتقاضای دیاسپورای ایرانی، به این معناست که حضور یک چهره شناخته ‌شده روی صحنه به‌ خودی ‌خود تجربه‌ای برای مخاطب ایجاد می‌کند؛ تجربه‌ای که ارزش آن از نظر مصرف فرهنگی، نه در استانداردهای موسیقایی بلکه در «لحظه بودن» و «هم‌تجربگی» نهفته است. این واقعیت توضیح می‌دهد چرا حتی کسانی که شاید چندان علاقه‌ای به خوانندگی مدیری نداشته‌اند، برای دیدن او روی صحنه بلیت نجومی خریده‌اند: حضور یک چهره نوستالژیک در فضای عمومی و البته آزاد و فارغ از محدودیت خارج از کشور، برای بخشی از مخاطبان ایرانی، فی حد ذاته رویدادی جداگانه است.

kljekgjkrjknhn

از منظر دیگری، ورود مدیری به عرصه کنسرت‌گذاری با وجود فعالیت‌های گسترده‌اش در هنرهای تصویری را می‌توان در امتداد روند جهانی سلبریتی‌ها برای گسترش حوزه نفوذ خود دانست. در سال‌های اخیر بسیاری از چهره‌های تلویزیونی و سینمایی دنیا با حضور در تورهای زنده، پادکست‌ها، برنامه‌های تک ‌نفره یا اجراهای ترکیبی، درآمدهای جدید خلق کرده‌اند. این مدل اقتصادی بر محور «تعامل مستقیم با مخاطب» شکل گرفته است. بنابراین دلیل اقتصادی و برندینگ، کلیدی‌ترین عامل برای برگزاری چنین کنسرت‌هایی است.

اجرای قطعه «سوغاتی» اما نقطه‌ای بود که مناقشه را از سطح اقتصادی به سطح فرهنگی رساند. بازخوانی آثار کلاسیک معمولاً با حساسیت شدید جامعه موسیقی و مخاطبان همراه است، زیرا این آثار بخشی از «سرمایه فرهنگی» محسوب می‌شوند؛ به‌ ویژه هنگامی که اثر، با نامهای بزرگ گره خورده باشد، اجرای آن توسط فردی خارج از سنت موسیقی حرفه‌ای، می‌تواند جامعه هنری را نگران کند. شکایت خالق اثر نیز از مین روست؛ زیرا اجرای بدون مجوز و خارج از استاندارد، از دید وارثان، نوعی تخریب حافظه اثر است.

pgpkegkelhmtj

ورود پسر به عرصه آزموده پدر

جنجال زمانی گسترده‌تر شد که ویدئوهای اجرای عجیب پسر مدیری، فرهاد مدیری با نام هنری «فرواگ»، در تورنتو منتشر شد. پیش از هرگونه ارزیابی باید گوشزد کرد که وی به عنوان یک جوان، اثری تولید و عرضه کرده است؛ یا مورد پسند واقع می‌شود یا نمی‌شود. افراد در ارائه‌های هنری آزادند. این مخاطب است که با انتخاب خود، به این عرضه‌ها میدان می‌دهد و عیارشان را مشخص می‌کند. کم و بیش، عده‌ای در کنسرت او حضور یافتند . همین میزان اقبال نشانگر آن است که تقاضا وجود دارد. به عبارتی می‌توان گفت اگر سقوطی هم باشد در ذائقه مخاطب اتفاق افتاده نه در حیطه تولیدات هنری.

اجرای فرهاد مدیری، ضمن واکنش‌های انتقادی فراوان، پرسش دیگری را به فضای رسانه‌ای آورد: چرا خانواده مدیری اصرار به ورود به عرصه موسیقی دارند و چرا طیفی از مردم حاضرند برای چنین اجراهایی پول بپردازند؟ پاسخ این پرسش نیز چند لایه است. نام خانوادگی شناخته‌ شده در هر صنعت، از جمله موسیقی، مسیر ورود به بازار را هموار می‌کند؛ برگزارکننده اطمینان دارد که همین نام، صرف‌نظر از کیفیت فنی، به جهت کنجکاوی هم که شده، فروش اولیه را تضمین می‌کند. از طرفی، مخاطبان نیز گاه برای تجربه‌ای خاص، حمایت احساسی یا ارضای همان کنجکاوی، بلیت می‌خرند و حضور در یک رویداد بحث‌برانگیز را نوعی «امر اجتماعی» تلقی می‌کنند، نه صرفاً تجربه هنری. علاوه بر آن، باید پذیرفت در بازار فرهنگیِ ایرانی، به‌ ویژه در مارکت خارج از کشور، گزینه‌های هنری متعدد و با کیفیت همیشه به ‌سادگی در دسترس نیستند و همین فقدان انتخاب سبب می‌شود مخاطب به رویدادهای متوسط نیز بسنده کند و برای آنها هزینه کند.

oirhgvkjerklnetb

حال یک پرسش مهم‌تر به جا می‌ماند: امروز جایگاه هنر فاخر کجاست؟ رویداد ورد بحث، نمونه‌ای کوچک اما پرمعنا از رویارویی دو روند بزرگ در فرهنگ امروز ایران است: از یک سو جریان رو به رشد «بازارگرایی» که تجربه هنری را کالا و کنسرت را رویدادی قابل فروش می‌داند، و از سوی دیگر جریان «هنر فاخر» که بر اصالت، استاندارد، مهارت و احترام به میراث هنری تأکید دارد. اینکه کدام یک از این دو سویه در نهایت پیروز خواهد شد را ذائقه مخاطب تعیین خواهد کرد.

پیشنهادات ویژه

پیشنهادات ویژه

دانش آراستگی

دیدگاه تان را بنویسید

 

آشپزی

خانه داری

تفریح و سرگرمی

دنیای سلبریتی ها