استقلال غافل از دو پروژه بزرگ؛ آبی پوشان مشغول چه کاری هستند؟
استقلال به جای مراقبت از پروژههایش، نمیدانیم مراقب چیست و مشغول چه کاری است. هر چه هست و نیست، مشغول اصلیترین کارهایش نیست.
داستان استقلال هر روز پیچیدهتر میشود. آنچه در متن منتشر شده از سوی فرهاد مجیدی میخوانیم، روایتی از وارونهکاری در استقلال است. سرمربی را میتوانیم متهم کنیم که به کدام دلیل درباره تمام امور باشگاه اظهارنظر میکند یا مثل حسن روشن میتوانیم بگوییم چرا استعفا نمیدهد و نمیرود اما از سوی دیگر میتوانیم ببینیم فرهاد مجیدی تصویری از وقایع باشگاه را پیش چشم دیگران میگذارد. کار مربی در آن شرایط غیرطبیعی استقلال که مجیدی روایتش میکند، نمیتواند روند طبیعی مربیگری باشد.
به گزارش «شایانیوز» و به نقل از ایران ورزشی، استقلال با فرهاد مجیدی یا بدون فرهاد مجیدی دچار این بحرانهاست. مجیدی را میتوان از استقلال حذف کرد و چه بسا مربی بهتری انتخاب کرد اما سوءمدیریت از استقلال انگار حذف شدنی نیست.
آنچه میتواند در آینده رخ دهد شاید تغییرات مدیریت در باشگاه استقلال باشد. شاید حتی در آینده نزدیک اما آنچه باید رخ دهد فقط تغییر نام مدیران نیست، بلکه تغییر سیاق باشگاهداری است. استقلال همیشه نباید اینگونه اداره شود که مربی در جنگ با مدیرعامل باشد و مدیرعامل در جنگ با کادر فنی و بازیکنان. استقلال همیشه نمیتواند با سوءرفتار مالی مدیریت شود و به بازیکنان خود بیتعهد باشد. همیشه نمیتواند بیش از توان اقتصادی خود بازیکن بخرد و بدهکار زندگی کند. استقلال همیشه نمیتواند در میان آتش اختلافاتی که بسیاری از آنها ریشه مالی دارد، به کارش ادامه دهد. نتیجه این شیوه باشگاهداری موفقیت نیست.
فرهاد مجیدی باید زیر بار شدیدترین انتقادات مربی بهتری شود، باید هر تصمیمش مورد نقد رسانهها باشد و این جریان از او مربی بهتری بسازد اما باشگاه استقلال با شیوه مدیریت خود، مربیاش را از نقد شدن محروم کرده است.
مجیدی وقتی در میانه این حجم از اتفاقات ناگوار مربیگری میکند، ناخودآگاه از نقد فنی نیز فرار کرده است. این اتفاق خوشایندی برای یک مربی نیست، حتی اگر دیگران تصور کنند مجیدی برای فرار از هر انتقادی در آینده، مشکلات باشگاه را هر بار اعلام میکند یا در اعلام آنها اغراق میکند.
فرهاد مجیدی نه یگانه گزینه برای مربیگری استقلال است و نه بهترین گزینه. او تازه میخواهد این شغل حساس را در استقلال تجربه کند و مهمترین تجربهاش همین فصل است که خودش برای اولین بار تیمش را در نقل و انتقالات میچیند. او حق دارد به همه چیز حساس باشد و بخواهد بهترین تیم را در نقل و انتقالات بسازد. باشگاه نیز وقتی سرمربی تازهکار استخدام میکند یا بازیکن ستاره خود را به عنوان سرمربی انتخاب میکند، باید با او در پروژه دوبارهسازی تیم همراه باشد. باشگاه استقلال در حال ساخت یک مربی است اما از این پروژه غافل شده و نمیداند با چه وسواس و دقتی باید مربی بسازد.
کار استقلال به دست کسانی که بدانند وسط چه معرکهای هستند، اداره نمیشود. این میتواند برای آینده استقلال در دو پروژه خطرناک باشد، هم پروژه نقل و انتقالات و ساخت تیم جدید و هم پروژه ساخت یک مربی جدید در تاریخ این باشگاه. استقلال به جای مراقبت از پروژههایش، نمیدانیم مراقب چیست و مشغول چه کاری است. هر چه هست و نیست، مشغول اصلیترین کارهایش نیست.
دیدگاه تان را بنویسید