کنشهای غیرعقلانی در قرعه کشی خودرو

ممکن است هجوم مردم برای خرید خودرو و قرعهکشی در نهایت سود زیادی نصیب برخی افراد کند، اما پیامدهای خوبی برای جامعه نداشته باشد. به این…
عدم فضای رقابتی بین خودروسازان
همچنین سیاستهای اقتصادی و موقعیت سیاسی و اجتماعی در چهار دهه گذشته چنان بوده است که مصرفکنندگان همواره خود را در معرض تهدید و زیان میدیدهاند پس میتوان گفت بروز چنین واکنشهایی بهصورت عادت درآمدهاند.
بهعبارت دیگر، رفتارها عموماً در موقعیتهای اضطراری تمایل دارند تا کاری کنند که از تهدید دور شوند. در نتیجه، رفتارهایی که مانع زیان به اموال و داراییهای افراد تلقی میشود بیشتر در میان مردم بروز میکند. با این توضیحات میتوان گفت سیاستهای اقتصادی باعث شده است موقعیتهایی که مردم از آن زیان میبینند بیشتر در جامعه ما شکل بگیرد تا فرصتهایی برای کسب سود.
در نتیجه باید گفت این رفتارهای جمعی در بازارهای مختلف از ترس و تهدید اموال و دارایی صورت میگیرد تا برای کسب سود. به غیر از علتی که مطرح شد رفتارشناسان اقتصادی وجامعهشناسان اقتصادی معتقد هستند اطلاعاتی که مایه اصلی تصمیمگیری افراد در چنین موقعیتهایی میشود اطلاعاتی است که از طریق پیوندهای دور (شبکه دوستان و آشنایان) و پیوندهای نزدیک (خانواده و خویشاوندان) بهدست میآید تا از طریق مراجع رسمی و تخصصی. این روزها خرید خودرو، طلا و ارز و سهام بهصورت یکی از موضوعات خانوادگی تبدیل شده است. مردم به جای مراجعه به مشاوران مالی بورس و اعتماد به آنها، به قول و حرف آشنایانشان بیشتر اعتماد دارند. این منبع اطلاعاتی مورد اعتماد منبعی است که ممکن است بیشترین ضرر را نصیب افراد کند، چون منبعی که بیشترین اعتماد به آن وجود داشته باشد افراد را در معرض بیشترین آسیبپذیری نیز قرار میدهد؛ دلیل دیگری که ثابت میکند این چنین رفتارهایی عقلانی و حسابگرانه نیست.
دلیل دیگری که این رفتارها را نمیتوان محاسبهگرانه و عقلانی محسوب کرد و در نتیجه مستعد زیان جمعی و اجتماعی هستند، ضعف جامعه مدنی است.
در جوامع توسعه یافته که انجمنهای مختلف جامعه مدنی در کنار دولت با قدرت حضور دارند همواره در چنین موقعیتهایی از طریق بحثهایی که در حوزه عمومی از جمله رسانهها صورت میدهند مردم را نسبت به منافع جمعی آگاه میکنند و اصولاً نمیگذارند سیاستها به اینجا برسد. به طور مثال، بحران کرونا در تمام کشورها باعث هجوم مردم به فروشگاهها شد.
در کشورهای در حال توسعه مانند ایران، احتکار و گرانفروشی از طریق بازار سیاه یکی از پیامدهای این هجوم بود. اما چرا چنین پدیدهای در کشورهای توسعهیافته رخ نداد؟ چون انجمنهای مردمی حمایت از مصرفکننده از طریق حوزه عمومی اجازه چنین واکنشهایی را نمیدهند. کوتاه سخن اینکه برای جلوگیری از این رفتار هیجانی و غیرعقلانی که صدمات زیادی به خانوادهها، جامعه و اقتصاد وارد میکند، نخست باید سیاستهای اقتصادی را اصلاح و سپس حوزه عمومی را چنان گسترده کرد که مردم از بحث و گفتوگوی عمومی راههای معقولتری را انتخاب کنند.
دیدگاه تان را بنویسید