سیاسیون مرموز؛ برلوسکنی و رسوایهایی اخلاقیش با دختربچه مراکشی! راز مهمونیهای شبانه

برلوسکنی نخست وزیر پر حاشیه ایتالیا، زندگی متلاطمی داشت، مملو از نقاط مثبت و منفی هم در زندگی شخصی و هم در عرصه سیاست و تأثیرگذاری اجتماعی.
شایانیوز- سیلویو برلوسکنی یکی از جنجالیترین چهرههای سیاسی و اقتصادی تاریخ معاصر ایتالیاست.ترکیبی از کارآفرینی بیمهار، سیاستورزی بیپروا و رسواییهای اخلاقی متعدد. زندگی او آینهای از تضادهاست: ثروتمند و محبوب، اما متهم و محکوم؛ سیاستمداری موفق که همزمان خشم و شیفتگی مردم را برانگیخت.
زندگی و صعود به قدرت
برلوسکنی در سال ۱۹۳۶ در میلان به دنیا آمد. در دهه ۱۹۶۰ فعالیتش را به عنوان سازنده و توسعهدهنده املاک آغاز کرد. اما نقطه عطف زندگی او تأسیس گروه رسانهای عظیم «فینینوست» و شبکه تلویزیونی «مدیاست» بود. با این امپراتوری رسانهای، برلوسکنی نه تنها ثروتمند شد، بلکه قدرتی فراتر از یک سرمایهدار به دست آورد: او توانست افکار عمومی ایتالیا را شکل دهد.
در سال ۱۹۹۴ با تأسیس حزب «فورتسا ایتالیا»، وارد سیاست شد و در همان سال به عنوان نخستوزیر ایتالیا انتخاب شد. در مجموع، برلوسکنی سه بار نخستوزیر شد (۱۹۹۴–۱۹۹۵، ۲۰۰۱–۲۰۰۶، و ۲۰۰۸–۲۰۱۱) و تبدیل به یکی از طولانیترین دورانهای نخستوزیری در جمهوری ایتالیا شد.
سیاست، پوپولیسم و کنترل رسانه
برلوسکنی در سیاست رویکردی پوپولیستی داشت به معنای شعارهای ساده، زبان عوامپسند و استفاده از رسانهها برای تبلیغ خودش. او خود را «عیسی مسیح عرصه سیاست» میدانست! همینها باعث شد بتواند تودههای مردم را جذب کند. اما در همین حال، بسیاری او را به سوءاستفاده از امپراتوری رسانهایاش متهم میکردند؛ رسانههایی که اغلب برای تخریب رقبای سیاسی، تبلیغ خود و سانسور رسواییها به کار گرفته میشد.
زندگی خانوادگی
او دوبار ازدواج کرد و صاحب پنج فرزند شد که برخی از آنها نیز به چهرههای مهم در عرصه رسانه و تجارت بدل شدند.
نخستین ازدواج: کارلا الویرا دلئو
در سال ۱۹۶۵، برلوسکنی با کارلا الویرا دلئو، بانویی از طبقه متوسط ایتالیا ازدواج کرد. حاصل این ازدواج دو فرزند بود:
مارینا برلوسکنی (متولد ۱۹۶۶): از چهرههای قدرتمند در شرکت فینینوست و رئیس هیئتمدیره انتشارات Mondadori، که به عنوان یکی از تأثیرگذارترین زنان ایتالیا شناخته میشود.
پیر سیلویو برلوسکنی (متولد ۱۹۶۹): نایب رئیس گروه رسانهای Mediaset که بعدها نقش مهمی در اداره امپراتوری رسانهای پدرش ایفا کرد.
برلوسکنی و دلئو در سال ۱۹۸۵ از یکدیگر جدا شدند، در حالیکه ارتباطات عاطفی برلوسکنی با زنان دیگر، در این طلاق بیتأثیر نبود.
ازدواج دوم: ورونیکا لارویری
در اواخر دهه ۱۹۸۰، برلوسکنی با ورونیکا لارویری، بازیگر تئاتر و تلویزیون آشنا شد و در سال ۱۹۹۰ با او ازدواج کرد. این ازدواج نیز سه فرزند به دنبال داشت:
باربارا برلوسکنی (متولد ۱۹۸۴): یکی از اعضای هیئتمدیره شرکتهای خانوادگی و مدیر اجرایی پیشین باشگاه آ.ث. میلان.
الئونورا برلوسکنی (متولد ۱۹۸۶): چهرهای کمحاشیه و دور از سیاست.
لوییجی برلوسکنی (متولد ۱۹۸۸): تحصیلکرده رشته اقتصاد و فعال در حوزه امور مالی.
ازدواج دوم برلوسکنی نیز در نهایت به طلاق ختم شد. در سال ۲۰۰۹، ورونیکا با انتشار نامهای عمومی اعلام کرد که از رفتارها و رسواییهای همسرش خسته شده و خواهان جدایی است. او صراحتاً نوشت: «من نمیتوانم با مردی زندگی کنم که با دختران زیر سن قانونی معاشرت میکند.»
بعد از طلاق
پس از طلاق، برلوسکنی با زنان متعددی رابطه داشت. یکی از شناختهشدهترین روابطش با فرانچسکا پاسکاله بود، زنی بسیار جوانتر که تا سال ۲۰۲۰ در کنار او دیده میشد. سپس با مارتا فاشینا، نمایندهای جوان از حزبش وارد رابطه شد. رسانههای ایتالیا بارها از این روابط انتقاد کردند و آن را نشانهای از قدرتطلبی جنسی او میدانستند.
رسواییهای اخلاقی: از «بونگابونگا» تا روبیگیت
برلوسکنی بارها درگیر رسواییهای اخلاقی شد. معروفترین آنها پرونده موسوم به «روبیگیت» بود. او متهم شد که با دختری مراکشی به نام کریم المهروج (معروف به «روبی») که در زمان رابطهشان زیر سن قانونی بود، رابطه جنسی داشته است. این پرونده به محاکمهای گسترده منجر شد که نهتنها چهره او را در داخل و خارج ایتالیا مخدوش کرد، بلکه نماد سوءاستفاده از قدرت برای ارضای امیال شخصی شد.
علاوه بر آن، پارتیهای شبانه موسوم به «بونگا بونگا» در ویلای شخصیاش در آرسکوره، پر از دختران جوان، الکل و شایعات جنسی بود. برخی گزارشها حتی از پرداخت پول یا اعطای مقام به زنان شرکتکننده در این مهمانیها خبر میدادند.
پروندههای قضایی: فساد، فرار مالیاتی و سوءاستفاده از قدرت
برلوسکنی تنها به دلیل رسواییهای اخلاقی شهرت نداشت؛ او با پروندههای متعددی در زمینه فرار مالیاتی، رشوه، و فساد اقتصادی مواجه شد. مهمترین آنها در سال ۲۰۱۳ بود که به دلیل فرار مالیاتی در شرکت رسانهایاش محکوم شد و به چهار سال حبس محکوم گردید (البته به دلیل سن بالا، تنها یک سال خدمات اجتماعی انجام داد). دادگاه قانون اساسی ایتالیا نیز او را از شرکت در انتخابات منع کرد.
روابط سیاسی مشکوک
برلوسکنی روابط نزدیکی با برخی چهرههای بحثبرانگیز از جمله ولادیمیر پوتین و معمر قذافی داشت. این روابط گاه به معاملات نفتی و مالی مشکوک ربط داده میشد. همچنین برخی تحلیلگران معتقدند نفوذ سازمانهای مافیایی در سیاست برلوسکنی انکارناپذیر بوده، اگرچه اثبات آن در دادگاه هرگز به نتیجه نهایی نرسید.
محبوبیت و دوگانگی اجتماعی
با وجود تمامی رسواییها، برلوسکنی تا سالهای پایانی عمرش هنوز طرفداران سرسختی داشت. بسیاری از مردم عادی او را نماد «مرد موفق»، «ضد نخبهگرایی» و «مخالف بروکراسی» میدانستند. برخی از رایدهندگان معتقد بودند که رفتارهای شخصیاش اهمیتی ندارد چون اقتصاد را رونق داده، مالیاتها را کاهش داده و صدای مردم عادی را به سیاست آورده است.
مرگ و میراث
برلوسکنی در ژوئن ۲۰۲۳ درگذشت. مرگ او واکنشهای متفاوتی بهدنبال داشت: برخی با احترام از او یاد کردند، و برخی دیگر، پایان یک عصر تاریک و آمیخته با فساد را جشن گرفتند. در نهایت، میراث برلوسکنی ترکیبی پیچیده و متناقض است: او همزمان چهرهای بود کاریزماتیک و منفور، موفق و شکستخورده، اصلاحطلب و فاسد.
چرا باید درباره برلوسکنی اندیشید؟
زندگی برلوسکنی نشان میدهد که چگونه یک فرد میتواند با در اختیار گرفتن رسانه، ثروت و پوپولیسم، سیاست را به عرصهای از نمایش و رسوایی تبدیل کند. او نخستین کسی بود که سیاست را همچون یک شوی تلویزیونی به کار گرفت. الگویی که بعدها در چهرههایی چون دونالد ترامپ نیز تکرار شد.
رسواییهای اخلاقی او تنها یک ماجرای خصوصی نبودند؛ آنها بازتابی بودند از نگاه جنسیتزده، سوءاستفاده از قدرت، و تحقیر نهادهای قانونی. در نهایت، او تجسمی بود از چگونگی تلاقی سرمایه، سیاست و رسانه در دوران مدرن و خطری که در نبود شفافیت و پاسخگویی، دموکراسی را تهدید میکند.
دیدگاه تان را بنویسید