رازهای قجری؛ بازی چراغ خاموشکنی ناصرالدین شاه زن های حرمسرا را به جان هم می انداخت

به دستور ناصرالدین شاه، در حرمسرا مهمانی برگزار میشد و سپس چراغها را خاموش میکردند و آن زنانی که با هم دشمن بودند، یکدیگر را کتک میزدند.
شایانیوز- در دوران سلطنت قاجار به خصوص در دربار ناصرالدین شاه، رسوم و آداب خاص و گاه حیرتانگیزی وجود داشت. اما یکی از عجیبترین و موحشترین این رسوم، بازی غریبی بود که شخص ناصرالدین شاه اختراع کرده بود و در واقع از این طریق، از روابط زنان حرم سر درمیآورد.
بازی با کلید برق را خیلیها انجام دادهاند اما چراغبازی اختراعی ناصرالدین شاه، عالم دیگری داشت. دختر وی، تاجالسلطنه در کتاب خاطراتش در این باره چنین مینویسد:
«یکی از بازیهایی که من خیلی دوست داشتم و مایل بودم در تمام شبها که این بازی دایر است حضور داشته باشم بازیای بود که پدرم اختراع نمود و اسم آن بازی را چراغ خاموشکنی گذاشته بودند.
«در شبی که این بازی شروع میشد از عصر به خانمها خبر میدادند که امشب چراغ خاموشکنی است. زنهای محترم و خانمهای بزرگ اغلب حاضر نمیشدند چون برای خود یک وهن عظیمی میدانستند. لیکن سایرین حاضر و با کمال بشاشت این بازی را شروع میکردند.
«این بازی که آنقدر اهمیت داشت و همه دوست میداشتند بازی کودکانهای بود در ظاهر، در باطن پدر من مقصود عظیمی از این بازی داشت: اولا میخواست از داخله حرمسرا، کاملا مستحضر و مسبوق باشد دیگر اینکه میخواست بداند کدام خانمها با هم دشمن و کدام دوست هستند و این بهترین وسایل برای فهم این کار بود.
«در تاریکی، حکم قطعی در آزادی داشته؛ همدیگر را ببوسند، کتک بزنند، گاز بگیرند، کور کنند، سر بشکنند، دست بشکنند، مختار بودند و تمام این خانمها در اول شروع بازی در میان تالار مینشستند پدرم در روی صندلی پهلوی دکمه چراغ مینشست همینطور که اینها مشغول صحبت بودند چراغ را خاموش میکرد.
«یک مرتبه هرج و مرج غریبی ظاهر، صداهای فریاد استغاثه و فحش و ناسزا بلند، فغان برپا؛ هر کسی مشغول کاری. اگر با اخلاق بود فورا به گوشهای خزیده خود را در زیر نیمکت یا میز یا صندلی مخفی کرده جانی به سلامت میبرد.
«اگر وحشی بود کتک میزد و کتک میخورد… پس در همین بینها که صدای هیاهو شیون میکرد و تاریکی مطلق بر عظمت آنها میافزود و یک محضر غریبی به حاضرین مینمود، مثل یکی از زاویههای جهنم که انسان منتظر هزاران خطر است، ناگهان چراغ روشن و هر کسی به هر حالتی بود، دیده میشد؛ اغلب لباسها پارهپاره، گونهها و صورتها خونآلود، عریان و مکشوفالعوره که از شدّت کتک خوردن قطعه بزرگ لباسشان فقط یک ربع متر بود. صورتها موحش، موها پریشان، چشمها سرخ و غضبناک…
تعجب در این است به محض روشنشدن چراغ، تمام مشغول خنده شده، دوباره این کار شروع میشد و پس از اینکه تقریبا دو ساعت این بازی امتداد داشت، بالاخره مجروحین مورد الطاف و اشخاصی که لباسهاشان پاره و بیمصرف شده بود به اعطای پول سرافراز؛ مجلس ختم». پس از ختم مجلس بیچارهها پراکنده شده تا صبح در منازل خود مشغول اصلاح خود بودند و من تعجّب میکنم که در موقع شروع دوباره حاضر شده و با یک مسرّتی خود را به مشت و لگد عرضه میکردند.»
سیاه ترین قسمت تاریخ ایران قاجار شاه سرگرم خاله زنک بازی و شهوترانی و مردم در شپش