متجاوز روانپریشی که شاعر شد/ قاتل پس از تجاوز مغز قربانی را با لوله خالی کرد

(تصاویر و محتوای این مطلب ممکن است برای برخی آزاردهنده باشد)

شایانیوز- یوهان "جک" انتروگر یکی از مجرمان سریالی معروف اتریشی بود که زندگی پر فراز و نشیبی داشت و به دلیل جنایات هولناک خود به شهرت رسید. او در ۱۶ اوت ۱۹۵۰ در اتریش به دنیا آمد و دوران کودکی سختی را پشت سر گذاشت. پدرش را هرگز نشناخت و مادرش که یک فاحشه بود، او را به پدربزرگش سپرد. انتروگر از همان دوران نوجوانی به سمت جرم و جنایت کشیده شد و در سن ۱۷ سالگی به دلیل دزدی و خشونت به زندان افتاد.

قاتلی که شاعرانگی پیشه گرفت

در سال ۱۹۷۴، انتروگر به قتل یک زن جوان به نام مارگارت شافر متهم شد؛ وقتی زن آلمانی از انجام رابطه  امتناع کرد، قاتل او را با لباس مقتول خفه کرد و با یک لوله فلزی او را کتک زد. او پس از ارتکاب این جنایت، جسد قربانی را در جنگلی رها کرد. این جنایت باعث شد که او به حبس ابد محکوم شود. با این حال، دوران زندان او به نوعی نقطه عطفی در زندگی اش بود. این قاتل در زندان شروع به نوشتن کرد و به عنوان یک نویسنده خودآموخته شناخته شد. او داستان های کوتاه، شعر و حتی یک اتوبیوگرافی نوشت که توجه رسانه ها و روشنفکران اتریشی را به خود جلب کرد. برخی از این افراد معتقد بودند که او تغییر کرده و اصلاح شده است.

کشتارهایی با نگاه اصلاح شده

در نهایت، پس از ۱۵ سال حبس، انتروگر در سال ۱۹۹۰ به دلیل "اصلاح شدن" و فشارهای عمومی آزاد شد. او به عنوان یک نویسنده موفق و نمونه ای از توانایی اصلاح مجرمان معرفی شد. اما این آزادی آغاز فصل جدیدی از جنایات او بود. پس از آزادی، انتروگر به چندین کشور از جمله ایالات متحده، چکسلواکی و آلمان سفر کرد و در این مدت حداقل ۹ زن دیگر را به قتل رساند. قربانیان او اغلب زنان آسیب پذیر، از جمله فاحشه ها، بودند که او آنها را خفه می کرد.

خودکشی برای خودنمایی

در سال ۱۹۹۱، پلیس اتریش به او مشکوک شد و تحقیقات گسترده ای را آغاز کرد. انتروگر دستگیر شد و در سال ۱۹۹۴ به اتهام قتل چندین زن محاکمه شد. او در دادگاه به حبس ابد محکوم شد، اما پیش از اجرای حکم، در ۲۹ ژوئن ۱۹۹۴، در سلول خود خودکشی کرد.

زندگی یوهان "جک" انتروگر نمونه ای هولناک از یک مجرم سریالی است که توانست با استفاده از مهارت های ادبی و جلب همدردی برخی از روشنفکران، خود را به عنوان فردی اصلاح شده معرفی کند، اما در واقعیت همچنان به جنایات خود ادامه داد. داستان او نشان می دهد که چگونه برخی مجرمان می توانند از ابزارهای فرهنگی و رسانه ای برای فریب جامعه استفاده کنند.