اینجا هرمز است، یکی از استراتژیکترین آبراهههای جهان
تنگه هرمز، گلوگاه جهان و برگ برنده ایران در انتظار یک تصمیم هوشمندانه
تنگه هرمز به دلیل موقعیت فوق استراتژیک خود همواره در معادلات جهانی نفت، نقش کلیدی ایفا کرده است.
شایانیوز- در سالهای گذشته، تنگه هرمز بارها در مرکز منازعات دیپلماتیک و تهدیدهای ژئوپلیتیکی بوده است. اظهارات سید عباس عراقچی، معاون وزارت خارجه در جمع سفیران خارجی در تهران، مبنی بر اینکه در صورت تداوم تجاوز نظامی و اعمال محدودیت بر فروش نفت ایران، گزینه اقدام به مسدودسازی تنگه هرمز همواره در دسترس است، بار دیگر توجه جهانیان را به این نقطه استراتژیک معطوف کرد.
اما آیا بستن تنگه هرمز ممکن است؟ چه پیامدهایی دارد؟ و آیا این اقدام طبق قوانین بینالمللی مجاز است؟ برای پاسخ، باید به تاریخ، حقوق بینالملل و منافع قدرتهای جهانی نگاهی دقیق بیندازیم.
![]()
تنگه هرمز یک آبراه باریک و راهبردی میان دریای عمان و خلیج فارس است. این تنگه میان ایران در شمال خلیج فارس و کشور عمان در جنوب قرار دارد و یکی از مهمترین مسیرهای عبور نفت جهان به شمار میرود. بیش از ۲۰ درصد نفت جهان از طریق این تنگه منتقل میشود.
پیشینه تاریخی یک تصمیم
تنگه هرمز از هزارههای پیشین همواره نقش راهبردی در مناسبات سیاسی، تجاری و نظامی منطقه ایفا کرده است. کنترل، نظارت، اعمال محدودیت تجاری و نظامی بر تنگه هرمز سابقهای طولانی دارد. از شاهان هخامنشی تا صفویان، بارها از این مسیر به عنوان ابزار قدرت استفاده میکردند، چه برای تجارت و چه در تقابل با دشمن.
دوران هخامنشی (۵۵۰–۳۳۰ پیش از میلاد)
در دوره داریوش بزرگ، امپراتوری هخامنشی از طریق راه دریایی خلیج فارس به هند و شاخ آفریقا متصل میشد. نیروهای دریایی هخامنشی بر امنیت این آبراه نظارت داشتند و کنترل عبور و مرور تجاری به شدت تحت نظارت شاهنشاهی بود.
ساسانیان (۲۲۴–۶۵۱ میلادی)
تنگه هرمز در این دوره به اوج اهمیت رسید. ساسانیان ناوگان دریایی نیرومندی در خلیج فارس داشتند.
هرچند مدرکی دال بر «مسدود شدن» رسمی تنگه نداریم، اما مواردی از جلوگیری عبور کشتیهای دشمن از این مسیر گزارش شده است، به ویژه در جنگهای ساسانیان با رومیها.
![]()
دوره اسلامی – خلافت عباسی و آل بویه
در قرون میانه، قدرتهای دریایی مانند عمان، فارس، و کرمان، گمرکات خاصی در تنگه هرمز اعمال کردند. در دوره آل بویه، کشتیها موظف بودند حق عبور بپردازند. در زمان درگیریهای منطقهای، عبور برخی کشتیهای تجاری یا جنگی محدود یا ممنوع میشده است.
صفویه (۱۵۰۱–۱۷۳۶)
با تسلط پرتغالیها بر هرمز (۱۵۱۵–۱۶۲۲)، تنگه عملاً به کنترل بیگانگان درآمد. این کنترل تجارت ایران و هند را به شدت تحت فشار قرار داد. در پاسخ، شاه عباس اول با کمک ناوگان انگلیسی در سال ۱۶۲۲ پرتغالیها را اخراج کرد و یکی از تاریخیترین «بازپسگیریهای نظامی تنگه» رخ داد.
در این دوره، ایران بارها بهطور غیرمستقیم ورود برخی کشتیهای خارجی را محدود کرد، به ویژه در دوران رقابت با عثمانیها.
زندیه و قاجار
در دورههای زندیه و قاجار، کنترل کامل بر تنگه وجود نداشت. کمپانی هند شرقی، هلندیها و سپس بریتانیاییها نفوذ خود را در خلیج فارس گسترش دادند. با وجود ضعف ایران، برخی حاکمان محلی و اعراب جنوب ایران گاه برای عبور کشتیها عوارض میگرفتند.
در دوره ناصرالدینشاه، با وجود علاقه او به تقویت نیروی دریایی، کنترل عملیاتی بر تنگه تقریباً از دست رفته بود و انگلستان نقش برتر را داشت.
![]()
پهلوی
تنگه هرمز به عنوان شاهراهی حیاتی برای صادرات نفت ایران و منطقه، اهمیت استراتژیک بالایی داشت. اگرچه ایران هرگز بهطور رسمی این تنگه را نبست، اما محمدرضا شاه بارها در سخنرانیها و موضعگیریهایش، آن را «اَبَرابزار قدرت منطقهای» قلمداد میکرد. در جریان بحران نفت ۱۹۷۳، ایران با حمایت از تحریم نفتی علیه غرب، نقش مؤثری ایفا کرد اما همچنان اجازه عبور نفت از تنگه را حفظ کرد، چون اقتصاد خود ایران نیز به آن وابسته بود. شاه با تقویت نیروی دریایی و تأسیس پایگاههای نظامی در خلیج فارس، عملاً کنترل تنگه را در دست داشت و آن را بخشی از اقتدار ملی و ژئوپلیتیک ایران میدانست.
دوران معاصر
در دوران جنگ ایران و عراق (دهه ۱۹۸۰)، ایران تهدید به بستن تنگه کرد تا مانع صادرات نفت عراق شود.
در سال ۲۰۱۲، پس از تحریمهای نفتی اتحادیه اروپا، فرماندهان نظامی ایران و مجلس شورای اسلامی صراحتاً تهدید به بستن تنگه کردند.
اما هیچیک از این تهدیدها به بستهشدن کامل منجر نشد، چرا که این اقدام تبعات گستردهای برای همه طرفها، از جمله خود ایران دارد.
![]()
بستن تنگه هرمز؛ مجاز یا ممنوع؟
طبق حقوق بینالملل دریاها (UNCLOS) که در سال ۱۹۸۲ توسط سازمان ملل تصویب شد:
تنگههای بینالمللی (مانند هرمز) تحت قواعد عبور ترانزیتی (Transit Passage) قرار دارند.
کشورها اجازه ندارند به صورت یکجانبه مانع عبور کشتیهای تجاری یا نفتکشها شوند، مگر در شرایط جنگی رسمی یا دفاع مشروع.
اما مسئله این است که ایران هنوز به صورت کامل به معاهده UNCLOS نپیوسته. بنابراین ایران گاه با تکیه بر قوانین داخلی و امنیت ملی خود، حق کنترل تردد در تنگه را برای خود محفوظ میداند.
بستن تنگه اگرچه قانونی نیست، اما ابزاری برای فشار سیاسی و نوعی مکانیزم بازدارنده محسوب میشود که ایران گاه برای متوازن کردن زورگوییهای اقتصادی غرب از آن استفاده میکند.
![]()
اثرات بستن تنگه؛ ایران و اروپا در دو کفه ترازو
بین ۲۰ تا ۲۵ درصد صادرات نفت جهان از تنگه هرمز عبور میکند. کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس یعنی عربستان، امارات، کویت و قطر تقریباً به طور کامل به این مسیر وابستهاند.
ایران
فرصتها:
ابزار بازدارنده: افزایش قدرت چانهزنی ایران در مذاکرات؛ نمایش قدرت بازدارندگی برای مقابله با تحریمهای نفتی.
ایجاد فشار روانی و سیاسی بر بازار جهانی انرژی.
جلب توجه جامعه جهانی به مظلومیت اقتصادی ایران.
خطرات:
قطع صادرات نفت ایران خود ایران را نیز متضرر میکند.
افزایش فشار تحریمی و احتمال اقدام نظامی از سوی آمریکا یا متحدانش.
بیثباتی اقتصادی داخلی و افزایش قیمت ارز، بنزین و کالاها.
منزویشدن بیشتر در عرصه بینالملل.
![]()
اروپا
قیمت نفت جهانی افزایش مییابد؛ و این یعنی تضعیف اقتصاد در کشورهایی با اقتصادهای شکننده و وابسته به واردات انرژی مانند یونان، ایتالیا، اسپانیا و کشورهای بالتیک.
نرخ تورم بالا میرود و بحران اقتصادی میتواند دولتهای اروپایی را با چالشهای سیاسی مواجه کند.
بازارهای انرژی دچار شوک میشوند؛ حتی شرکتهای بزرگ اروپایی چون توتال و شل دچار بحران لجستیکی میشوند.
لابیگری بیشتر برای تنشزدایی دیپلماتیک به نفع ایران، تا بازگشت ثبات نفتی.
راههای جایگزین؛ فرار از بحران؟
در پی تهدیدهای مکرر به بسته شدن تنگه هرمز، برخی کشورها تلاش کردهاند تا مسیرهای جایگزینی برای انتقال نفت طراحی کنند:
1. خط لوله حبشان–فجیره (امارات):
از بزرگترین خطوط انتقال نفت که به بندر فجیره در دریای عمان میرسد، دور از تنگه هرمز.
ظرفیت: حدود 1.5 تا 1.8 میلیون بشکه در روز.
هدف: دور زدن خطر تنگه هرمز.
![]()
2. خط لوله شرق–غرب عربستان سعودی (پترولیوم لاین):
نفت از خلیج فارس به دریای سرخ منتقل میشود.
ظرفیت: 5 میلیون بشکه در روز.
اما به دلیل محدودیتهای بندری و حمل و نقل، هنوز کامل جایگزین هرمز نیست.
3. افزایش نقش عمان و پاکستان بهعنوان درگاههای امنتر:
عمان در حال گسترش زیرساختهای خود در بندر دقم برای میزبانی نفتکشهاست.
چین و هند بهدنبال مشارکت با پاکستان در بندر گوادر برای فرار از ریسک تنگه هرمز هستند.
در مجموع، هیچیک از این مسیرها هنوز قادر به جایگزینی کامل تنگه هرمز نیستند، اما در بلندمدت تهدید ایران را کمرنگتر میکنند.
![]()
ترس و هشدار ترامپ
ترامپ در جدیدترین اظهاراتش تأکید کرده که نباید اجازه دهیم قیمت بنزین بالا رود.
این گفته، ترجمه غیر رسمی از ترس بزرگ ایالات متحده از تهدید تنگه هرمز است. چرا که:
افزایش قیمت نفت جهانی، مستقیماً منجر به گرانی بنزین در آمریکا میشود.
در پی گرانی بنزین، نارضایتی اجتماعی ایجاد میشود.
مقامات آمریکایی همواره با یک معادله دشوار روبرو بودهاند: مقابله با ایران بدون افزایش هزینههای داخلی.
![]()
یک تنگه و هزار معنی
تنگه هرمز، نماد موازنه قدرت در خاورمیانه و معادلات سوخت و انرژی جهانی و یکی از مهمترین کارتهای بازی ژئوپلیتیکی ایران در برابر فشارهای بینالمللی است. گرچه اظهارات عراقچی نشان میدهد که در یک جهان نابرابر، ایران میتواند با ابزارهایی غیرنظامی نیز بازی را تغییر دهد اما استفاده از چنین ابزاری، یک تیغ دولبه است: قدرت بازدارنده دارد، اما به شدت پرهزینه، ریسکی و غیر قابل پیشبینی است.
اگرچه ایران با تهدید بستن تنگه میتواند قدرت چانهزنی خود را تقویت کند، اما در نهایت ادامه بازی، نیازمند موازنهای هوشمندانه بین دیپلماسی و بازدارندگی قهری است.
دیدگاه تان را بنویسید